امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 4.17
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان شب اول عروسی (بی جنبه ها نیان تو)

#59
!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟
ب درک واسم نیومد
مهم نیس
البته جنبه داشتم خیلی
حیف
نیومد
خب؟؟؟
ک چی؟؟
دیگ نموخوام بفهمم که شب عروسی چی چی.....
بی خی خی
خدا جونم
اجازه!؟
میشه ورقم رو بدم!؟
میدونم وقت امتحان
تموم نشده ولی
خسته شدم...
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: داستان شب اول عروسی (بی جنبه ها نیان تو) - sogol.gl - 05-06-2017، 21:29

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یه داستان خنده دار
  ماجرای عروسی اقا کلاغه(شعر طنز)
  داستان های کوتاه خنده دار
  داستان ترسناک من و دوستام در جنگل...کاملا واقعی...نیای پشیمون میشی
Wink داستان خنده دار سه زن در بهشت !
Video وردهای داستان های هری پاتر « قسمت چهارم »
  داستان طنز در مورد زن و شوهر
  داستان های کوتاه و طنز
  داستان عاشقی
Big Grin کی زنه؟ کی مرده؟خیییییلی مثبتا نیان تو...

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان