امتیاز موضوع:
  • 62 رأی - میانگین امتیازات: 4.39
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2)

چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها

کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد

و او هنوز شکوفاست بین آدمها

کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند

غروب زمزمه پیداست بین آدمها

چه می شود همه از جنس آسمان باشیم

طلوع عشق چه زیباست بین آدمها

تمام پنجره ها بی قرار بارانند

چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها

به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو

دلت به وسعت دریاست بین آدمها
 سپاس شده توسط i think just about you
آگهی
شَبــــ کِــہ میرِسَـــد

کِتآبِــــ دِلَــــم رآ وَرَق مـے زَنَــم

وَ روُزهآ بـــے تُـــو بُودَטּ رآ

شُمآرِہ مــے کُـــــنَم

اِے کآش مِــــــثلِ قآصِدَکــــ

عآشِـــــق بُودے

وُ اَحـــــوآلِ دِلَـــــم رآ

مـــے پُرسیــــدے
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2) 79
 سپاس شده توسط ps3000
سالها رفت و هنوز

یک نفر نیست بپرسد از من

که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

صبح تا نیمه ی شب منتظری

همه جا می نگری

گاه با ماه سخن می گویی

گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

راستی گمشده ات کیست؟

کجاست؟

صدفی در دریا است؟

نوری از روزنه فرداهاست

یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست...؟
 سپاس شده توسط i think just about you
هوای دو نفره داشتن،
نه ابر میخواهد نه باران نه یک بعد ازظهر پائیزی….
کافیست حــواسمان به هم باشد !
مـَسـيـرُ
مـيـشـهـ
سـاخـت از
رو
هَـدَفـ
HeartHeartHeart
عششششششششقHeart
خوشختی چیزی نیست جز لحظاتی که آنها را دوست داریم. و در کنار تو همه لحظه های من اوج سعادتست
بگذار سر به سینه ی من تا که بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی درد مند را

شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق

آزار این رمیده ی سر در کمند را

بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت

اندوه چیست، عشق کدامست، غم کجاست

بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان

عمریست در هوای تو از آشیان جداست

دلتنگم، آنچنان که اگر بینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شاید که جاودانه بمانی کنار من

ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

تو آسمان آبی آرامو روشنی

من چون کبوتری که پرم در هوای تو

یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم

با اشک شرم خویش بریزم به پای تو

بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح

بگذار تا بنوشمت ای چشمه ی شراب

بیمار خنده های توام ، بیشتر بخند

خورشید آرزوی منی ، گرم تر بتاب
 سپاس شده توسط bahare_021
از من می پرسی چرا این روزها این قدر آرامم و من لبخند می زنم …
آخر تو بگو مگر آرامش کنار تو دلیل هم می خواهد ؟!
مـَسـيـرُ
مـيـشـهـ
سـاخـت از
رو
هَـدَفـ
 سپاس شده توسط ♥ هومن♥ ، bahare_021
پرواز در اوج آسمان ، متعلق به بلندپروازترین کبوترهاست. صعود به رفیع ترین نقاط را برای تو آرزو می کنم
 سپاس شده توسط bahare_021
از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست


من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز

بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست


غمدیده ترین عابر این خاک منم من

جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست


در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا

مانند کویری که در آن قافله ای نیست


می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس

در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست


شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد

هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست
 سپاس شده توسط bahare_021


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان