امتیاز موضوع:
  • 6 رأی - میانگین امتیازات: 3.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

کودکیم

#11
ياد گرفتم كه عشق با تمام عظمتش دو سه ماه بيشتر زنده نيست



ياد گرفتم كه عشق يعني فاصله و فاصله يعني دو خط موازي كه هيچگاه به هم نمي رسند



ياد گرفتم در عشق هيچكس به اندازه خودت وفادار نيست



و



ياد گرفتم هر چه عا شق تري

تنهاتری...
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کودکیم  2
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
آگهی
#12
شـبــهـــا زیــــر دوش آب ســــــــرد

رهــــا میکـــنـم بـغـــــض زخـــمـهــایــم را

در حالی که هــــمــــه میگویند :

خــوش به حـــالــَــش …

چه زود فــــــرامــــــوش کـــرد
کودکیم  2
پاسخ
 سپاس شده توسط Apathetic
#13
تو یه جمله تموم نمیشه عشقم.....

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
بانوی دریای من...
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.
خوب، ولی اشتباه...
پاسخ
 سپاس شده توسط ÐeaÐ GiЯl
#14
راستـش را بگو

نکند تو همان “این نیـز” هستی که همیشه می گذری . . . ؟
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کودکیم  2
پاسخ
#15
وسعت درد فقط سهم من است ، باز هم قسمت غم ها شده ام ، دگر آیینه ز من با خبر است ، که اسیر شب یلدا شده ام ، من که بی تاب شقایق بودم ، همدم سردی یخ ها شده ام ، کاش چشمان مرا خاک کنید ، تا نبینم که چه تنها شده ام
کودکیم  2
پاسخ
#16
پیچک می شوم
وحشی !!
می پیچم
به پر و پای ثانیه هایت
تا حتی نتوانی
آنی
بی من
" بودن" را
زندگی کنی...!!!

پاسخ
#17
رقص مرگ در لحظه لحظه ی مزارهای خاموش
می پیچد در تمامِ زیستنم..
و رها می سازد
روح را
از هر چه در این شهرِ هیاهو
"هست" و "نیست"...
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
کودکیم  2
پاسخ
#18
می دانی؟

یک وقت هایی باید

رویِ یک تکه کاغذ بنویسی

تعطیل است

و بچسبانی پشتِ شیشه‌یِ افکارت

باید به خودت استراحت بدهی

دراز بکشی

دست هایت را زیر سرت بگذاری

به آسمان خیره شوی

و بی خیال سوت بزنی

در دلت بخندی به تمام افکاری که

پشت شیشه‌یِ ذهنت صف کشیده اند

آن وقت با خودت بگویی:

بگذار منتظر بمانند.
پاسخ
#19
باور كرده ام

که بی تو هم زندگی می گذرد،،


دلم دیگرهیچ کس را


نمی خواهد جز


تنهایی
+من از اینجا פֿــوـاهــم رفت..

و فرقے هــم نمے ڪنـב فانـوــωـے בاشتـہ باشم یا نهــ!

 ڪـωـے ڪـہ میگریزב..

 از گُم شـבن نمے هــراـωــב..
 
پاسخ
#20
اسپم ها پاک شدند.
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان