26-04-2013، 11:56
در اﻧﺠﻤﺎد ﻧﮕﺎﻩ ﺳﺮد اﯾﻦ ﻣﺮدم !..دﻟﻢ ﺑﺮای ﺟﻬﻨﻤﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ...
|
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ (نسخه ی 2) |
||||||||||||||||||||||||||||||||
26-04-2013، 11:56
در اﻧﺠﻤﺎد ﻧﮕﺎﻩ ﺳﺮد اﯾﻦ ﻣﺮدم !..دﻟﻢ ﺑﺮای ﺟﻬﻨﻤﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ اﺳﺖ...
26-04-2013، 11:57
گفت: حالت را نمی پرسم
می دانم خوبی, عکس هایت همه با لبخندند!! و نمی دانست عکاس که می گوید سیب… من یاد حماقت حوا می افتم و پوزخند می زنم…
26-04-2013، 12:17
افتاده باش؛
اما، نه از دماغ فیل ...!
26-04-2013، 12:20
ﻧﮕـــﺎﻫﺖ ﭼــ رﻧــﺞ ﻋﻈﯿــﻤﯿــ ﺳﺖ
وﻗﺘــﯽ ﺑــ ﯾـﺎدم ﻣﯽ آورد ﭼــ ﭼﯿﺰﻫــﺎی ﻓــﺮاواﻧﯽ را ﻫــــــﻨﻮز ﺑــ ﺗـﻮ ﻧﮕﻔــﺘﻪ اﻣـــ
26-04-2013، 12:21
فرامـــوش نکن...
به خاطر تو دلی را به دریا زدم که از آب واهمـه داشـــت...
ﺟﺴﺎرت ﻣﯽ ﺧﻮاﻫـב ؛
ﻧﺰבﯾ ﺷﺪטּ ﺑﻪ اﻓکﺎر בﺧﺘﺮے ، ﮐﻪ روز ﻫﺎ... ﻣﺮداﻧﻪ ﺑﺎ زﻧـﺪﮔے ﻣﯽ ﺟﻨﮕـב ! اﻣﺎ ﺷﺐ ﻫﺎ... ﺑﺎﻟﺸﺶ از ﻫﻖ ﻫﻖ ﻫﺎی בפֿـﺘﺮاﻧـہ פֿـﯿــــﺲ اﺳﺖ...
26-04-2013، 12:27
خسته ام ...
باور کن ! از این سوال بی جواب که هر لحظه می پرسم.. یعنی الان کجاست......!؟
26-04-2013، 12:28
دل؛
این کلمه ی بی نقطه؛ گاهی تنگ می شود؛ در حد یک نقطه ...!
ﺑﺮاﯾﺖ ﮔﺮدن ﺑﻨﺪی از ﮔﺮﯾﻪ ﺧﺮﯾﺪم...!
ﻓﺮاﻣﻮش ﻧﻜﻨﯽ ﻛﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﮔﺮدنﺗﻮﺳﺖ...!
26-04-2013، 12:37
دلـــــــتَنـــــگت می شوم
چــــــشمانم را روی هـــــم می گــــذارم بـــــــلکه یادت را فـــــراموش کنم تــــــو بگو دلــــــکم مگر می شـــــــود یـــــک عــــــمری را فراموش کــــــرد؟
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
![]() |
|||||||
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|