خوب بریم سراغ ادامه رماننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
یهو اپامه دنبالم کرد در حالی که میخندیدم شروع کردم به دویدن
اپامه- اگه مردی وایستا
من-قربونت چشات مشکل پیدا کرده ها من دخترم معلومه که مرد نیستم
-بت میگم وایستا
-خجالت بکش خنگول بیرونیما الا یکی بینه چی میگه قول بده وایستم کاریم نداشته باشی
-دستم بت برسه بدبختت کردم
-ای
یهو حس کرزدم به یه چیزی خوردم صورتم تمام رخ سرخ سرخ شده بود اصلا روم نمی شد سرمو بلند کنم حالا این اپامه هم اصلا زده بد طریر خنده و ول کن نبود واقعا بدحسی بود یهو یه صدایی که به نظر بدجور اشنابود گفت
-شماحالتون خوبه
بعددستشواوردجلوکه حالا مثلا کمک کنه بلند شم
دستشونگرفتم در حالی که سعی می کردم خودم بلندشم اروم سرمو بالا اوردم وگفتم
-مرسی ببخشد
صورتش بدجور اشنا بود ولی اصلا یاد نمیمومد کجادیدمش اصلا .
همون شخص که بش خورده بودم گفت=ببخشید من شما رو قبلا جایی ملاقات نکردم
من- گمان نمی کنم
اپامه اروم اومد جلو گفت
-وای رزا خوبیییی
یه لبخند بدبهش زدم که یعنی حالا وایستا واست دارماونم معنیشوفهمید
دوست همون پسره که بهش خورده بودم گفت
ازاین به بعد بهتره یه جادیگه گرگم به هوا بازی کنین
من - شرمنده خوب اپامه بیا بریم
دست اپامه رو گرفتم و رفتیم اما متوجه بودم که اون دو تا هنوز دارن مارو نگاه می کنن
اپامه - نچ نچ نچ کار بدبد بقل بازی حال داد نچ نچ کار مثبت یجده اونم تو ملع عاممممممم
- خاک تو سرت کنم همش تقصیر تو بود بگم خدا چیکارت کنه مردم از خجالت
-بیشعور کاش به جات من خورده بودم به طرف چه تیکه ای هم بودا
-خاک تو سر هیزت کنم
-ای خدا چی میشه یکی از این گلای سردسته به من این شلغم ترشیده عنایت کنییییی
- خجالت بکش اپامه اههههههههه زشته
- ایشششششششش بچه مثبت حالا نی که به تو خیلی بد گذشت بمیرم برات چ قد هم بدت اومد الاغ حالا چرا دستشو نگرفتی
-دلم نخواس ایششششششششششششششش
خوب دوستان از اینجای داستان تا یه جای دیگشو از زبان یکی دیگه از شخصیتا می شنوید
سبحان
نمیدونم اصلا حس خوبی نداشتم هی حس می کردم همش اون دخترو یه جا دیدم و مطمئن هم بودم ولی کجاشو نمیدونستم اصلا قیافش از جلو چشما نمیرفت زیبایی خاصی داشت قیافشحالت تکی داشت که خیلی کم می شد یکی اون قیافه رو داشته باشه پس حتما یکی بود که قبلا دیده بودم ولی کی بود چرا یادم نمیومد حس بدی داشتم .حتی صداشم برام اشنا بود نمی تونستم فراموش کنم .
احسان- خاک توسرت کنم چه تیکه ای بود چرا شمارشو نگرفتی اخه خاک توسر
من- احسان به نظرت قیافش اشنانبود دارم فک می کنم ببینم کجا قبلا دیده بودمش ولی یادم نمیاد اصلا یادم نمیاد
-راس میگی برای منم قیافش اشنا بود
خوب فعلا بسه سپاس بدین بازم بذارم
یهو اپامه دنبالم کرد در حالی که میخندیدم شروع کردم به دویدن
اپامه- اگه مردی وایستا
من-قربونت چشات مشکل پیدا کرده ها من دخترم معلومه که مرد نیستم
-بت میگم وایستا
-خجالت بکش خنگول بیرونیما الا یکی بینه چی میگه قول بده وایستم کاریم نداشته باشی
-دستم بت برسه بدبختت کردم
-ای
یهو حس کرزدم به یه چیزی خوردم صورتم تمام رخ سرخ سرخ شده بود اصلا روم نمی شد سرمو بلند کنم حالا این اپامه هم اصلا زده بد طریر خنده و ول کن نبود واقعا بدحسی بود یهو یه صدایی که به نظر بدجور اشنابود گفت
-شماحالتون خوبه
بعددستشواوردجلوکه حالا مثلا کمک کنه بلند شم
دستشونگرفتم در حالی که سعی می کردم خودم بلندشم اروم سرمو بالا اوردم وگفتم
-مرسی ببخشد
صورتش بدجور اشنا بود ولی اصلا یاد نمیمومد کجادیدمش اصلا .
همون شخص که بش خورده بودم گفت=ببخشید من شما رو قبلا جایی ملاقات نکردم
من- گمان نمی کنم
اپامه اروم اومد جلو گفت
-وای رزا خوبیییی
یه لبخند بدبهش زدم که یعنی حالا وایستا واست دارماونم معنیشوفهمید
دوست همون پسره که بهش خورده بودم گفت
ازاین به بعد بهتره یه جادیگه گرگم به هوا بازی کنین
من - شرمنده خوب اپامه بیا بریم
دست اپامه رو گرفتم و رفتیم اما متوجه بودم که اون دو تا هنوز دارن مارو نگاه می کنن
اپامه - نچ نچ نچ کار بدبد بقل بازی حال داد نچ نچ کار مثبت یجده اونم تو ملع عاممممممم
- خاک تو سرت کنم همش تقصیر تو بود بگم خدا چیکارت کنه مردم از خجالت
-بیشعور کاش به جات من خورده بودم به طرف چه تیکه ای هم بودا
-خاک تو سر هیزت کنم
-ای خدا چی میشه یکی از این گلای سردسته به من این شلغم ترشیده عنایت کنییییی
- خجالت بکش اپامه اههههههههه زشته
- ایشششششششش بچه مثبت حالا نی که به تو خیلی بد گذشت بمیرم برات چ قد هم بدت اومد الاغ حالا چرا دستشو نگرفتی
-دلم نخواس ایششششششششششششششش
خوب دوستان از اینجای داستان تا یه جای دیگشو از زبان یکی دیگه از شخصیتا می شنوید
سبحان
نمیدونم اصلا حس خوبی نداشتم هی حس می کردم همش اون دخترو یه جا دیدم و مطمئن هم بودم ولی کجاشو نمیدونستم اصلا قیافش از جلو چشما نمیرفت زیبایی خاصی داشت قیافشحالت تکی داشت که خیلی کم می شد یکی اون قیافه رو داشته باشه پس حتما یکی بود که قبلا دیده بودم ولی کی بود چرا یادم نمیومد حس بدی داشتم .حتی صداشم برام اشنا بود نمی تونستم فراموش کنم .
احسان- خاک توسرت کنم چه تیکه ای بود چرا شمارشو نگرفتی اخه خاک توسر
من- احسان به نظرت قیافش اشنانبود دارم فک می کنم ببینم کجا قبلا دیده بودمش ولی یادم نمیاد اصلا یادم نمیاد
-راس میگی برای منم قیافش اشنا بود
خوب فعلا بسه سپاس بدین بازم بذارم