18-12-2014، 21:04
داستانای خوبی بودن ولی همشونو شنیده بودم حقیقتش شنیدن داستان هیچ وقت روم تاثیر نمیزاره چون همیشه فکر میکنم اینا فیلم یا داستانن و حقیقت ندارن ولی واسه ترنم جون و داستان عشقش دلم سوخت همیشه فکر میکردم هیچ عشقی وجود نداره یعنی یه حسی وجود داره ولی نه با این حدی که همه شلوغش میکنن اونم خیلی زود و اسون از بین میره حالا با شنیدن داستان ترنم فهمیدم واقعا همینجوریه و اینکه فقط خودتی ترنم که نمیخوای فراموش کنی گذشته رو ولی پیزی که خیلی بدم میاد از خیانت نامردی و بدقولیه ما خود ادما هستیم که باعث ازار خودمون میشیم اگه همه خوب رفتار میکردن دیگه باعث نمیشدن فرد دیگه ای واسش مشکل پیش بیاد شاید ما بگیم که وقتی دیگران خوب نیستن واسه چی ما خوب باشیم ولی حقیقت اینه که هر کسی باید از خودش شروع کنه اگه همه از خودشون شروع کنن میتونیم خوبیارو زیادتر کنیم ولی اگه هرکسی بخواد به دیگران توجه کنه مطمئنا اوضاع هیچ فرقی نمیکنه میدونم کسی نمیخونه چون من خودم ازخوندن نظرات طولانی و ونایی که به انگلیسی نوشته شدن متنفرم ولی نمیدونم چی شد که نظر ترنمو خوندم مطمئنم که اگه سنمو بفهمید میگید چه بزرگتر از دهن خودش حرف میزنه واینکه معمولا دخترا تو این سن احساسی هستننمیخواد از فضولی بمیرید بهتونم میگم14 سالمه خخخخخخخخخخخخخ