امتیاز موضوع:
  • 10 رأی - میانگین امتیازات: 3.7
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

【 ســری داستـ ـان های کـ ـوتاه 】 +اطلـاعیه داستانُ رمــان

#87
لطف الهی
حکایتی از زبان حضرت مسیح (ع) نقل می کنند که بسیار شنیدنی است. می گویند او این حکایت را بسیار دوست داشت و در موقعیت های مختلف آن را بیان میکرد. حکایت این است :

مردی بود بسیار متمکن و پولدار. روزی به کارگرانی برای کار در باغش نیاز داشت. بنابراین ، پیشکارش را به میدان شهر فرستاد تا کارگرانی را برای کار اجیر کند. پیشکار رفت و همه ی کارگران موجود در میدان شهر را اجیر کرد و آورد و آن ها در باغ به کار مشغول شدند. کارگرانی که آن روز در میدان نبودند ، این موضوع را شنیدند و آنها نیز آمدند. روز بعد و روزهای بعد نیز تعدادی دیگر به جمع کارگران اضافه شدند. گر چه این کارگران تازه ، غروب بود که رسیدند ، اما مرد ثروتمند آنها را نیز استخدام کرد.

شبانگاه ، هنگامی که خورشید فرو نشسته بود ، او همه ی کارگران را گردآورد و به همه ی آنها دستمزدی یکسان داد. بدیهی است آنانی که از صبح به کار مشغول بودند ، آزرده شدند و گفتند : (( این بی انصافی است. چه می کنید ، آقا ؟ ما از صبح کار کرده ایم و اینان غروب رسیدند و بیش از دو ساعت نیست که کار کرده اند. بعضی ها هم که چند دقیقه پیش به ما ملحق شدند. آن ها که اصلاً کاری نکرده اند)). مرد ثروتمند خندید و گفت : (( به دیگران کاری نداشته باشید. آیا آنچه که به خود شما داده ام کم بوده است؟)) کارگران یک صدا گفتند : (( نه ، آنچه که شما به ما پرداخته اید ، بیش تر از دستمزد معمولی ما نیز بوده است. با وجود این ، انصاف نیست که اینانی که دیر رسیدند و کاری نکردند ، همان دستمزدی را بگیرند که ما گرفته ایم.( مرد دارا گفت : (( من به آنها داده ام زیرا بسیار دارم. من اگر چند برابر این نیز بپردازم ، چیزی از دارائی من کم نمیشود. من از استغنای خویش می بخشم. شما نگران این موضوع نباشید. شما بیش از توقع تان مزد گرفته اید پس مقایسه نکنید. من در ازای کارشان نیست که به آنها دستمزد می دهم ، بلکه می دهم چون برای دادن و بخشیدن ، بسیار دارم. من از سر بی نیازی ست که می بخشم.))

مسیح گفت : (( بعضی ها برای رسیدن به خدا سخت می کوشند. بعضی ها درست دم
غروب از راه می رسند. بعضی ها هم وقتی کار تمام شده است ، پیدایشان می شود. اما همه به یکسان زیر چتر لطف و مرحمت الهی قرار می گیرند.))

شما نمی دانید که خدا استحقاق بنده را نمی نگرد ، بلکه دا رائی خویش را می نگرد. او به غنای خود نگاه می کند ، نه به کار ما. از غنای ذات الهی ، جز بهشت نمی شکفد. باید هم این گونه باشد. بهشت ، ظهور بی نیازی و غنای خداوند است. دوزخ را همین تنگ نظرها برپا داشته اند. زیرا اینان آنقدر بخیل و حسودند که نمیتوانند جز خود را مشمول لطف الهی ببینند



ــــــــــــــــــــــــ


دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را می‌گذراند به خاطر پروژه‌ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.

او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر

کنترل سخت یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید»

توسط دولت را امضا کنند و برای این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان کرده بود:

۱-مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می‌شود.

۲-یک عنصر اصلی باران اسیدی است.

۳-وقتی به حالت گاز در می‌آید بسیار سوزاننده است.

۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می‌شود.

۵-باعث فرسایش اجسام می‌شود.

۶-حتی روی ترمز اتومبیل‌ها اثر منفی می‌گذارد.

۷-حتی در تومورهای سرطانی یافت شده است.

از پنجاه نفر فوق، ۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند.

۶ نفر به طور کلی علاقه‌ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می‌دانست


که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!

عنوان پروژه دانشجوی فوق «ما چقدر زود باور هستیم» بود!


دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ناشناس


پاسخ
 سپاس شده توسط sober ، nanali


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: 【 ســری داستـ ـان های کـ ـوتاه 】 +اطلـاعیه داستانُ رمــان - •ДmịrHoSsiŋ• - 10-12-2015، 20:41
پسر مهربان - imanas - 28-01-2015، 8:19
وفا و جفا - B.o.y.f.r.i.e.n.d - 27-04-2015، 19:49
RE: وفا و جفا - ຖēŞค๑໓ - 27-04-2015، 19:53
پسرک آدامس فروش - m@hsa 12 - 02-06-2015، 16:25
انعکاس زندگی... - esiesi - 28-06-2015، 4:21

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  پیشنهــآد رمــان .. ! مــآدر فلفلیــه مـن.. ! -.-

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان