امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاطرات ترسناک من و شما ! +آپدیت

#2
برا من نی














يه شب سرد زمستون ی مسافر بين شهری رو بردم رسوندم. تو برگشتن وسط بيابون تاريك جايی كه اگه آدم عادی اون وقت شب باشه يا از سرما يخ ميزنه يا گرگ ها و سگ های وحشی ميخورنش بودم كه يهو چشمم به يه مرد افتاد كه گوشه ی خيابون منتظر تاكسي بود و دست بلند كرد.


اون لحظه با سرعت ١٣٠ تا داشتم حركت ميكردم. يه لحظه دلم سوخت و ناخود آگاه يه نيش تركز زدم كه سرعتم تقريبا به ٩٠ رسيد اما پيش خودم فكر كردم اگه دزد باشه چيكار كنم تو اين بيابون و گاز ماشينو گرفتم. كه يهو ديدم مرده صندلی عقب نشسته. داشتم از ترس سكته ميكردم. يه چند لحظه ساكت بودم بعد که تونستم حرف بزنم گفتم چطور سوار شدی بهم گفت همين كه از بقل من رد شی كافيه ، گفت ی صورت وحشتناك با ريش و موی قرمز داشت هر چی سعی كردم دست و پاشو ببينم كه سم داره يا نه نتونستم.


فقط بهش گفتم كجا برم گفت فقط برو. و منم به راهم ادامه دادم از ترس نميدونستم چيكار كنم


بعد يه مدت بهش گفتم بازم برم گفت برو


تقريبا ٢٥ كيلو متر رفتم تا به يكی از روستاهای سر راه رسيدم كه اتفاقا قبرستونش هم نرسيده ب روستا لب جاده بود.


به اونجا كه رسيدم گفت همين جا وايسا . ايستادم ولی فكر ميكردم الان يه بلايی سرم مياره چشمامو بستم. كه نبينم كه ديدم صدای در ماشين اومد به عقب كه نگاه كردم ديدم اثری ازش نيست به قبرستون نگاه كردم ديدم يه چيزی مثل نور داره با سرعت حركت ميكنه يه دفعه غيب شد.


نميدونم چطور خودمو ب آژانس رسوندم.










میگن بنده خدا ٤ ماه مثل ديوونه ها شده بود. سري بعد كه رفتم از بچه هاي آژانس پرسيدم گفتن لحظه اي كه اومد. دويد تو آژانس و اومد بين ٢/٣ نفر از بچه ها نشست ومثل ديونه ها دور و ورشو نگاه ميكرد بعد از ١٠ دقيقه زد زير گريه. يه نيم ساعتی با فرياد گريه ميكرد


ميگه دكترا گفتن شانس گفته كه گريه كرده وگر نه احتمال ديوانه شدنش زياد بوده.
پاسخ
 سپاس شده توسط Actinium ، SOGOL.NM ، mnhh ، *Ramesh* ، єη∂ℓєѕѕღ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: خاطرات ترسناک من و شما ! +آپدیت - αԃηєѕ - 30-08-2017، 14:48


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان