06-09-2018، 0:12
فصل دوم
چهار ماه بعد:
از زبون آراد:
با گریه و التماس ازم میخواست ولش کنم...ولی من به این راحتیا بی خیالش نمیشدم...تقصیر خودش بود...میدونست اگه نزدیکم شه باید تاوان بده...میدونست...با این حال میخواست پیشم باشه...حالا هم نوبت تاوان بود...گریه ها و زجه هاشو نمیشنیدم...باید میمرد...مثل همه کسایی که قبل از اون مردن...وقته تاوان بود...
با ترس از خواب پریدم...نفس نفس میزدم...خوب میدونستم چرا این خوابو دیدم...نباید نزدیکش میشدم...نباید مثل بقیه به اونم صدمه میزدم...
از رو تخت بلند شدمو رفتم سمت دستشویی...یه مشت آب پاشیدم صورتم...یاد سحر افتادم...یه مشت دیگه...یاد گریه هاش...یه مشت دیگه...یاد التماساش...اشکام برای اولین باز با آب روی صورتم قاطی شدن...نباید نزدیک هیچ دختر دیگه میشدم...مخصوصا سایه...
_______________________________________________________________________________________
از زبون سارا:
با گریه و با تمام خشمم بهش گفتم دیگه نزدیک نشه و...
صدای کات آقای علیپور(فیلمبردار) وصدای دست زدن عوامل بلند شد.
با خوشحالی به تبعیت از بقیه دست زدم...و بلاخره سکانس آخر از اولین فیلمم تموم شد...
سایه و آرمان و آراد هم بودن...آراد انگاری حالش زیاد خوب نبود ولی سایه و آرمان شاد و شنگول بودن..مثه خودم!!
آقای محبی با صدای بلند گفت_به مناسبت پایان فیلم امشب همه شام مهمون منید تو رستوران(...).شب ساعت نه میبینمتون و خسته نباشید
آرمان اومد نزدیکم.جا خوردم،قرار نبود امروز نفسو ببینیم.په این منو چیکار داره؟؟
آرمان_امشب میای؟
_چطور؟
_راستش سانی و نفس قرار بیان
با ناراحتی و کلافگی پرسیدم_اهههههه.چرااا عاخهههههه؟؟؟
_سانیار میخاد نفسو به اقای محبی معرفی کنه.اینجور که پیداس داداشت میخواد نفسو با پارتی بازی بازیگر کنه
_ااااهههههههههههه!!!اینم از داداش گاگول من و اون عشق عقب افتادش...خداعیش ،خدا خوب در و تخته رو با هم جور کرده
با خنده گفت_آره واقعا!!
یه چند دیقه تو شوک بودم!!!
الان این واقعا آرمان بود که خندید؟؟؟اون به یه همچین حرف خزی؟؟؟؟چ خوش خنده شده !!!اخییییییی!!!چه خوشگل میخندههههه!!!کوفت!!!سارا باز خل شدی؟؟؟اهههه!!!اصن خیلیم زشت میخنده!!!دوباره خود درگیریم اوت کرد

آرمان_سارااااا!!!مردی؟؟؟سرپا خوابت برد؟؟؟؟سارااااااااااااااااااا
_خانوم!از کی تا حالا انقد خودمونی شدی؟؟؟
_بیخی تورو خدا!یه ساله هر روز همو میبینیم!!!چرا باید بت بگم سارا خانوم؟؟؟؟
_هر جور مایلی!یا بگو سارا خانوم یا آجی سارا!!!
یهو دیدم اخم کمرنگی کرد و خیلییی اروم گفت باشه و رفت!!!
فقط شوخی کردم باش!!!یهو چش شد این دیوونه؟؟؟