بخش دوم
امروز پیش از اینکه اینجا بیاییم، در یک ناحیه اداری بینامونشان، سری به A21، یعنی سازمان جهانی مبارزه با خرید و فروش انسان، جایی که سلنا گومز فعالیتی داوطلبانه در آن دارد، زدیم. دفتر کالیفرنیای جنوبی این سازمان (این سازمان در سرتاسر جهان 14 مقر دارد) بینامونشان است و در وبسایت آن نیز آدرسش درج نشده است. لورا استاف، هماهنگکننده کمکهای داوطلبانه جهانی سازمان، میگوید این یک نوع اقدام امنیتی است. اما به هر حال، استاف مرا به داخل، به فضای پنجرهداری که به طرزی باز طراحی شده بود دعوت کرد، جایی که دهها کارمند پشت رایانههای خود مشغول فعالیت بودند – ارتشی ملبس به جامههای شیک و زیبا. یک تابلو کنار در آویزان است که با حروف طلایی بر آن نوشته شده: «زنان را به پیش بران» (Propel Women).
سلنا تا پیش از آنکه به اینجا بیاییم مایل به صحبت کردن درباره فعالیتش در اینجا نبود؛ او در اینباره می گوید: «نمیخواستم سریع به صحبت در اینباره بپردازم. این کار مخل آسایشم میشد. لازم بود که عمیقا و با تمرکز بالا غرق این کار بشوم.» او میداند که شما الان دارید به چه فکر میکنید. او با لبخند میگوید: «چه کار بزرگی را یک سلبریتی دیگر دارد انجام میدهد...» او ادامه میدهد: «بخاطر این حرفها نیست که دارم درباره آن حرف میزنم. ماهیت کار به گونهای است که نمیتوانم درباره آن ساکت بمانم.»
سلنا مارس امسال توسط یکی از بنیانگذاران اینجا به نام کریستین کین و یکی از اعضای کلیسای هیلسانگ که امید داشت این فعالیت بتواند برای او الهامبخش باشد به اینجا دعوت شد. A21 و دپارتمان حملونقل آمریکا اخیراً دستبهدست هم دادهاند تا طرح «میتوانی مرا ببینی؟» را راهاندازی کنند، طرحی مشارکتی به منظور افزایش آگاهی درباره بردگی. آنچه که سلنا گومز در تخستین ملاقات خود از A21 آموخت او را غافلگیر و متعجب کرد: «مفهوم خریدوفروش انسان برای من... واقعا مات و مبهوتم.» سلنا شرحی کلی از یک سری آمار و داستانهایی هولناک ارایه میکند؛ داستان زنهایی که به بردگی جنسی کشیده شدند تا جایی که اندامهایشان دچار آسیب شده، داستان مکانهایی در تایلند که بچه های کوچک در آن در منوهای رستورانمانند به فروش رفتهاند.
ادامه دارد...

امروز پیش از اینکه اینجا بیاییم، در یک ناحیه اداری بینامونشان، سری به A21، یعنی سازمان جهانی مبارزه با خرید و فروش انسان، جایی که سلنا گومز فعالیتی داوطلبانه در آن دارد، زدیم. دفتر کالیفرنیای جنوبی این سازمان (این سازمان در سرتاسر جهان 14 مقر دارد) بینامونشان است و در وبسایت آن نیز آدرسش درج نشده است. لورا استاف، هماهنگکننده کمکهای داوطلبانه جهانی سازمان، میگوید این یک نوع اقدام امنیتی است. اما به هر حال، استاف مرا به داخل، به فضای پنجرهداری که به طرزی باز طراحی شده بود دعوت کرد، جایی که دهها کارمند پشت رایانههای خود مشغول فعالیت بودند – ارتشی ملبس به جامههای شیک و زیبا. یک تابلو کنار در آویزان است که با حروف طلایی بر آن نوشته شده: «زنان را به پیش بران» (Propel Women).
سلنا تا پیش از آنکه به اینجا بیاییم مایل به صحبت کردن درباره فعالیتش در اینجا نبود؛ او در اینباره می گوید: «نمیخواستم سریع به صحبت در اینباره بپردازم. این کار مخل آسایشم میشد. لازم بود که عمیقا و با تمرکز بالا غرق این کار بشوم.» او میداند که شما الان دارید به چه فکر میکنید. او با لبخند میگوید: «چه کار بزرگی را یک سلبریتی دیگر دارد انجام میدهد...» او ادامه میدهد: «بخاطر این حرفها نیست که دارم درباره آن حرف میزنم. ماهیت کار به گونهای است که نمیتوانم درباره آن ساکت بمانم.»
سلنا مارس امسال توسط یکی از بنیانگذاران اینجا به نام کریستین کین و یکی از اعضای کلیسای هیلسانگ که امید داشت این فعالیت بتواند برای او الهامبخش باشد به اینجا دعوت شد. A21 و دپارتمان حملونقل آمریکا اخیراً دستبهدست هم دادهاند تا طرح «میتوانی مرا ببینی؟» را راهاندازی کنند، طرحی مشارکتی به منظور افزایش آگاهی درباره بردگی. آنچه که سلنا گومز در تخستین ملاقات خود از A21 آموخت او را غافلگیر و متعجب کرد: «مفهوم خریدوفروش انسان برای من... واقعا مات و مبهوتم.» سلنا شرحی کلی از یک سری آمار و داستانهایی هولناک ارایه میکند؛ داستان زنهایی که به بردگی جنسی کشیده شدند تا جایی که اندامهایشان دچار آسیب شده، داستان مکانهایی در تایلند که بچه های کوچک در آن در منوهای رستورانمانند به فروش رفتهاند.
ادامه دارد...
