بخش سوم
این دعوت A21 پس از سال چالشبرانگیز 2017 به سلنا ارایه شد. سلنا در تابستان این سال بخاطر بیماری خودایمنی لوپوس خود مجبور به عمل جراحی پیوند کلیه شد. در پاییز همان سال اعلام شد که سلنا از ابل یا ویکند خواننده معروف پس از چند ماه دوستی جدا شده است. و پس از آن تعطیلات سال نو ولنتاین را با دوستپسر سابق خود جاستین بیبر گذراند، که همین امر شائبۀ برگشتن آنها به یکدیگر را میان مردم و هواداران ایجاد کرد (البته جاستین الان دیگر با هیلی بالدوین که یک مدل است ظاهرا نامزد کرده). سلنا میگوید که اوایل امسال با شماری از «زنان شگفتانگیزی همنشین شدم که در زندگی خیلی به من نزدیک بودند. آن لحظه بهنوعی برایم خیلی سخت بود. و درست در آن لحظه همه آنها را کنار خودم داشتم که به من دلگرمی میدادند. این از آن لحظههایی است که وقتی یک دختربچه هستید آرزویش را دارید، و میروید دربارهاش با عمهها و مادرتان صحبت میکنید که چه اتفاقی دارد برایتان رخ میدهد.» (اشاره سلنا به مراسم جوایز بیلبورد است). سلنا در این مدت با سرعت سرسامآوری در حال تمام کردن کار تولید آلبوم جدید خود بوده است، که تا پاییز امسال ممکن است منتشر بشود. سلنا میگوید: «مدتهاست که در حال کار کردن بودهام، و از اینکه در زندگیام چیزی را بگیرم خوشم نمیآید، فقط دوست دارم که خدمت بکنم.»
سلنا خیلی زود پس از پایان آن رابطه عاشقانه، خودش را در حال یک کارآموزی سهروزه در A21 پیدا کرد.
برای من جای سوال داشت که آیا کارکنان اینجا هرگز در تعهد سلنا تردید کردهاند. سلنا با فریاد جواب داد که: «شاید!»، و مربی او در این لحظه قهقهۀ بلندی سر داد!
سلنا خیلی زود 5 روز در هفته را به فعالیت در آنجا مشغول شد (در عین اینکه در کنار آن به تعهدات استودیویی خود مثل همکاری با پوما که یک قرارداد بلند مدت با آنها در آلمان امضا کرده است ادامه میداد). او مانند سایر داوطلبان، در A21 یک آدرس ایمیل دریافت کرد و کلید یک دفتر به او داده شد. ما تصمیم گرفتیم که به دفتر او برویم، البته حضور ما در آنجا یک امر اتفاقی نبود، چرا که به گفته سلنا «اینجا جایی است که همه داوطلبها و مردم به آن وارد میشوند»؛ سلنا با خنده ادامه میدهد که: «اینجا پاتوق ماست!»
در حالی که بادیگارهای او ما را به سمت «پاتوق» هدایت میکردند، ذهن من به زمانی پر کشید که من و گومز نخستین بار با یکدیگر ملاقات کردیم، سه سال پیش زمانی که او برای آخرین بار روی جلد ELLE آمده بود. زمانی که هنوز درباره این مصاحبه دوم تردیدهای بسیاری وجود داشت. آن موقع سال 2015 بود که او تازه از مادرش که مدیریت برنامههایش را بر عهده داشت جدا شده بود، و دومین شرکت ضبط و پخش خود را ترک کرده بود و با اینتراسکوپ به توافق رسیده بود. او سخت روی آلبوم خود Revival کار میکرد، آلبومی که او امیدوار بود بتواند به واسطۀ آن تصویری را که در دیزنی از او شکل گرفته بود بشکند. در حین دوچرخهسواریای که با او در کالاباساس داشتم، برای من توضیح داد که چگونه شرکت ضبط و پخش خود را متقاعد کرده است که او و آهنگسازانش را برای الهام گرفتن به مکزیک اعزام کنند. وقتی خاطره آن روزها را برایش زنده کردم – سه سال پیش ، بلکه یک دوره عقبتر – خندهای کرد و شادمانیای را از خود نشان که به نظر تازه میآمد.

این دعوت A21 پس از سال چالشبرانگیز 2017 به سلنا ارایه شد. سلنا در تابستان این سال بخاطر بیماری خودایمنی لوپوس خود مجبور به عمل جراحی پیوند کلیه شد. در پاییز همان سال اعلام شد که سلنا از ابل یا ویکند خواننده معروف پس از چند ماه دوستی جدا شده است. و پس از آن تعطیلات سال نو ولنتاین را با دوستپسر سابق خود جاستین بیبر گذراند، که همین امر شائبۀ برگشتن آنها به یکدیگر را میان مردم و هواداران ایجاد کرد (البته جاستین الان دیگر با هیلی بالدوین که یک مدل است ظاهرا نامزد کرده). سلنا میگوید که اوایل امسال با شماری از «زنان شگفتانگیزی همنشین شدم که در زندگی خیلی به من نزدیک بودند. آن لحظه بهنوعی برایم خیلی سخت بود. و درست در آن لحظه همه آنها را کنار خودم داشتم که به من دلگرمی میدادند. این از آن لحظههایی است که وقتی یک دختربچه هستید آرزویش را دارید، و میروید دربارهاش با عمهها و مادرتان صحبت میکنید که چه اتفاقی دارد برایتان رخ میدهد.» (اشاره سلنا به مراسم جوایز بیلبورد است). سلنا در این مدت با سرعت سرسامآوری در حال تمام کردن کار تولید آلبوم جدید خود بوده است، که تا پاییز امسال ممکن است منتشر بشود. سلنا میگوید: «مدتهاست که در حال کار کردن بودهام، و از اینکه در زندگیام چیزی را بگیرم خوشم نمیآید، فقط دوست دارم که خدمت بکنم.»
سلنا خیلی زود پس از پایان آن رابطه عاشقانه، خودش را در حال یک کارآموزی سهروزه در A21 پیدا کرد.
برای من جای سوال داشت که آیا کارکنان اینجا هرگز در تعهد سلنا تردید کردهاند. سلنا با فریاد جواب داد که: «شاید!»، و مربی او در این لحظه قهقهۀ بلندی سر داد!
سلنا خیلی زود 5 روز در هفته را به فعالیت در آنجا مشغول شد (در عین اینکه در کنار آن به تعهدات استودیویی خود مثل همکاری با پوما که یک قرارداد بلند مدت با آنها در آلمان امضا کرده است ادامه میداد). او مانند سایر داوطلبان، در A21 یک آدرس ایمیل دریافت کرد و کلید یک دفتر به او داده شد. ما تصمیم گرفتیم که به دفتر او برویم، البته حضور ما در آنجا یک امر اتفاقی نبود، چرا که به گفته سلنا «اینجا جایی است که همه داوطلبها و مردم به آن وارد میشوند»؛ سلنا با خنده ادامه میدهد که: «اینجا پاتوق ماست!»
در حالی که بادیگارهای او ما را به سمت «پاتوق» هدایت میکردند، ذهن من به زمانی پر کشید که من و گومز نخستین بار با یکدیگر ملاقات کردیم، سه سال پیش زمانی که او برای آخرین بار روی جلد ELLE آمده بود. زمانی که هنوز درباره این مصاحبه دوم تردیدهای بسیاری وجود داشت. آن موقع سال 2015 بود که او تازه از مادرش که مدیریت برنامههایش را بر عهده داشت جدا شده بود، و دومین شرکت ضبط و پخش خود را ترک کرده بود و با اینتراسکوپ به توافق رسیده بود. او سخت روی آلبوم خود Revival کار میکرد، آلبومی که او امیدوار بود بتواند به واسطۀ آن تصویری را که در دیزنی از او شکل گرفته بود بشکند. در حین دوچرخهسواریای که با او در کالاباساس داشتم، برای من توضیح داد که چگونه شرکت ضبط و پخش خود را متقاعد کرده است که او و آهنگسازانش را برای الهام گرفتن به مکزیک اعزام کنند. وقتی خاطره آن روزها را برایش زنده کردم – سه سال پیش ، بلکه یک دوره عقبتر – خندهای کرد و شادمانیای را از خود نشان که به نظر تازه میآمد.
