آقای مجری: حالا خودتون رو رها کنید!
فامیل دور: چی کار کنیم؟
آقای مجری: رها کنید!
کلاهقرمزی: آقای مجری، میخوای ضبط رو روشن کن خودمون رو رها کنیم!
کلاهقرمزی: آقای مجری! منم دیکسم میگیره!
پسرعمهزا: الان سیدی منم میگیرَه!
آقای مجری: خب، حالا دیگه خودتون رو رها کنید!
پسرعمهزا: آقای مجری! من بَرَم دستشویی؟
آقای مجری: برو!
پسرعمهزا: ها، اونجا خوبَه!
فامیل دور: منم همینجا دراز میکشم!
آقای مجری: اینجا چرا؟
فامیل دور: دیگه همینجا خودمو رها کردم!
کلاهقرمزی: میدونی چندتا کلاهقرمزی تو کوه قایم شدن؟
آقای مجری: چند تا کلاهقرمزی تو کوه قایم شدن؟!؟!؟!
کلاهقرمزی: من هرچی میگفتم اونا هم همون رو میگفتن!
من میگفتن سلین اونا میگفتن سلین، سلین لین لین لین
فامیل دور: چی کار کنیم؟
آقای مجری: رها کنید!
کلاهقرمزی: آقای مجری، میخوای ضبط رو روشن کن خودمون رو رها کنیم!
کلاهقرمزی: آقای مجری! منم دیکسم میگیره!
پسرعمهزا: الان سیدی منم میگیرَه!
آقای مجری: خب، حالا دیگه خودتون رو رها کنید!
پسرعمهزا: آقای مجری! من بَرَم دستشویی؟
آقای مجری: برو!
پسرعمهزا: ها، اونجا خوبَه!
فامیل دور: منم همینجا دراز میکشم!
آقای مجری: اینجا چرا؟
فامیل دور: دیگه همینجا خودمو رها کردم!
کلاهقرمزی: میدونی چندتا کلاهقرمزی تو کوه قایم شدن؟
آقای مجری: چند تا کلاهقرمزی تو کوه قایم شدن؟!؟!؟!
کلاهقرمزی: من هرچی میگفتم اونا هم همون رو میگفتن!
من میگفتن سلین اونا میگفتن سلین، سلین لین لین لین