قبل1944سرود شوروی فرق داشت ومتن آن به ترجمه فارسی به این صورت بود این متن سرود قبل 1944 است.
برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی
باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هرچیز گردند
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
برما نبخشند فتح و شادی خدا، نه شه نه قهرمان با دست خود گیریم آزادی در پیکارهای بی امان
تا ظلم از عالم بروبیم نعمت خود آریم به کف دمیم آتش را و بکوبیم تا وقتیکه آهن گرم است
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
تنها ما توده جهانی، اردوی بیشمار کار داریم حقوق جهانبانی نه که خونخواران غدار
غرد وقتی رعد مرگ آور بر رهزنان و دژخیمان در این عالم بر ما سراسر تابد خورشید نور افشان
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
ترجمه دیگری نیز در این باب هست که بدین شرح است
برخيزيد، دوزخيان زمين!
برخيزيد، زنجيريان گرسنگي!
عقل از دهانۀ آتشفشان خويش تندر وار ميغرد
اينک! فورانِ نهائيست اين.
بساط گذشته بروبيم،
بهپا خيزيد! خيل بردگان، بهپا خيزيد!
جهان از بنياد ديگرگون ميشود
هيچيم کنون، «همه» گرديم!
نبرد نهائيست اين.
بههم گرد آئيم
و فردا «بينالملل»
طريق بشري خواهد شد.
رهانندۀ برتري در کار نيست،
نه آسمان، نه قيصر، نه خطيب.
خود به رهائي خويش برخيزيم، اي توليد گران!
رستگاري مشترک را برپا داريم!
تا راهزن، آنچه را که ربوده رها کند،
تا روح از بند رهائي يابد،
خود به کورۀ خويش بردميم
و آهن را گرماگرم بکوبيم!
نبرد نهائيست اين.
بههم گرد آئيم
و فردا «بينالملل»
طريق بشري خواهد شد.
کارگران، برزگران
فرقۀ عظيم زحمتکشانيم ما
جهان جز از آن آدميان نيست
مسکن بيمصرفان جاي ديگري است.
تا کي از شيرۀ جان ما بنوشند؟
اما، امروز و فردا،
چندان که غرابان و کرکسان نابود شوند
آفتاب، جاودانه خواهد درخشيد.
نبرد نهائيست اين.
بههم گرد آئيم
و فردا «بينالملل»
طريق بشري خواهد شد.
برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی
باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هرچیز گردند
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
برما نبخشند فتح و شادی خدا، نه شه نه قهرمان با دست خود گیریم آزادی در پیکارهای بی امان
تا ظلم از عالم بروبیم نعمت خود آریم به کف دمیم آتش را و بکوبیم تا وقتیکه آهن گرم است
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
تنها ما توده جهانی، اردوی بیشمار کار داریم حقوق جهانبانی نه که خونخواران غدار
غرد وقتی رعد مرگ آور بر رهزنان و دژخیمان در این عالم بر ما سراسر تابد خورشید نور افشان
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
ترجمه دیگری نیز در این باب هست که بدین شرح است
برخيزيد، دوزخيان زمين!
برخيزيد، زنجيريان گرسنگي!
عقل از دهانۀ آتشفشان خويش تندر وار ميغرد
اينک! فورانِ نهائيست اين.
بساط گذشته بروبيم،
بهپا خيزيد! خيل بردگان، بهپا خيزيد!
جهان از بنياد ديگرگون ميشود
هيچيم کنون، «همه» گرديم!
نبرد نهائيست اين.
بههم گرد آئيم
و فردا «بينالملل»
طريق بشري خواهد شد.
رهانندۀ برتري در کار نيست،
نه آسمان، نه قيصر، نه خطيب.
خود به رهائي خويش برخيزيم، اي توليد گران!
رستگاري مشترک را برپا داريم!
تا راهزن، آنچه را که ربوده رها کند،
تا روح از بند رهائي يابد،
خود به کورۀ خويش بردميم
و آهن را گرماگرم بکوبيم!
نبرد نهائيست اين.
بههم گرد آئيم
و فردا «بينالملل»
طريق بشري خواهد شد.
کارگران، برزگران
فرقۀ عظيم زحمتکشانيم ما
جهان جز از آن آدميان نيست
مسکن بيمصرفان جاي ديگري است.
تا کي از شيرۀ جان ما بنوشند؟
اما، امروز و فردا،
چندان که غرابان و کرکسان نابود شوند
آفتاب، جاودانه خواهد درخشيد.
نبرد نهائيست اين.
بههم گرد آئيم
و فردا «بينالملل»
طريق بشري خواهد شد.