26-04-2013، 19:38
میشــــنوی صدای زوزه های سکوتم را ؟؟؟؟
بغض شبهای سیاه و تارم را لمس کرده ای؟
و مــَن چه کــُنــــــــــــــــــــــــــم...
جز اینکه بسته ای دیگر را قربانی حماقت کنم.
تو در دورترین لحظه های ســــرد من آرام گرفته ای.
برای بار آخر ، استغفارم را بپذیر.
مرا در آغوشـــــ بگیر و جان دادنم را به تَمسخر بگیر
مست کرده ام . دود کرده ام . دآآآغ شده ام در سوز نبودنت.
مرا بـِنگر . لمس کن اندام ظعیفم را.قسم به
آخرین نخ ـــــــــــــــــــــــوخته ام
بوی هرزگی نمیدهد جامه سیاهم.
مرا کمی لمس کن ، فقط کمی ، تا بالا بیاورم تنهاییم را
بغض شبهای سیاه و تارم را لمس کرده ای؟
و مــَن چه کــُنــــــــــــــــــــــــــم...
جز اینکه بسته ای دیگر را قربانی حماقت کنم.
تو در دورترین لحظه های ســــرد من آرام گرفته ای.
برای بار آخر ، استغفارم را بپذیر.
مرا در آغوشـــــ بگیر و جان دادنم را به تَمسخر بگیر
مست کرده ام . دود کرده ام . دآآآغ شده ام در سوز نبودنت.
مرا بـِنگر . لمس کن اندام ظعیفم را.قسم به
آخرین نخ ـــــــــــــــــــــــوخته ام
بوی هرزگی نمیدهد جامه سیاهم.
مرا کمی لمس کن ، فقط کمی ، تا بالا بیاورم تنهاییم را