امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

این اخرین بارههههههه(به قلم خودم )

#11
خوب بود چون بار اولته عیب نداره، تازه واردی ولی باید بیشتر سعی و تلاش کنی من برات آینده ی خوبی می بینم
پاسخ
آگهی
#12
من اگه چیزی از قسمت دومش فهمیده باشم دروغ گفتم
پاسخ
#13
اپامه چیه اسمه سگتونه؟؟
ارﮧ اوبی مارو دیدی سرو بنداز پایین
.
این اخرین بارههههههه(به قلم خودم ) 2

پاسخ
#14
عالی بود عزیزم بیشتر بذار ممنونnky

استقلال قهرمان میشه
خدا میدونه كه حقشه
به لطف یزدان و بچه ها
استقلال قهرمان میشه
استقلال قهرمان میشه
الا لای لای لالای لا لای
لالای لالای لای لالای لالای
لالای لالای لای لالای لالای
لالا لای لای لالای لالای
لالا لای لای لالای لالا
پاسخ
 سپاس شده توسط saba3
#15
SmileSmile

جــآلب بود...

تشکــر....مرســی ♥
پاسخ
 سپاس شده توسط saba3
#16
Big GrinHeartHeartHeartHeartHeart

این اخرین بارههههههه(به قلم خودم ) 2
پاسخ
 سپاس شده توسط saba3
#17
خوب از طرفداریتون واقعا ممنونممممممممممممممممم اینم از پست امشب به دلیل طرفداریتون امشب بیشتر می ذارمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم



رسیده بودیم داشتم از ماشین پیاده می شدم که صدای جیغ شقایق بلند شد
من - مرضضضضض چه خبرته
شقایق - رزا شیرین  شیرین چشاشو بسته
من - شاید خوابه دو تا بزن تو صورتش ببینم
شقایق اروم زد تو صورت شیرین و گفت شیرین جون قربونت پاشو چشاتو باز کن
یهو شیرین چشاشو باز کرد گفتم بیا ببین داشت خودشو لوس می کر این شیرینیس که من می بینم من و تو کفن می کنه خودش هیچش نمی شه بیا الاسریح و سالم نشسته
شیرین - ببخشید بچه ها دیشب دیر خوابیدم الا خوابم برد
اپامه - خب کسر خوابتون جبران شد انشاالله یا بازم می خوای بخوابی بگم یکی از این ا کولت کنه راحت بخوابی اخه عاقل اگه خوابت میاد اخه چی بگم بت نمی تونستی دیشب یه ذره زود تر بخوابی
شیرین  بچه ها شرمنده دیگه خوابم نمیاد
 من - شیرین شیرین خود شیرین شیرین ش کرده اوهوی شیر ین ناز شیرین شرین ش کرده شرمنده بقیشو یادم نمیا د
شقایق - میگم نمی خوایین بریم بیرون بابا اون بنده خدا ها منتظرمونن
من - اوخ دیدی چی شد یادم رفت یه ذره داره از نگاه بازی شما ها کم میشه شرمنده میگم می خوایین ما بریم شما همین پایین انقدر به هم نگاه کنین تا حالتون از هم بهم بخوره چه طوره هاننننننن
اپامه - اخ رزا زدی به هدف این کسر نگاهشونم جبران میشه
شیرین - بابا این شقی راس میگه گناه دارن بریم
شقایق - باز این گفت شقی ای خدا مرگ بده به من من از دست اینا را حت شممممممم
یهو یکی زد به شیشه ماشین برگشتم دیدم اسده
شیشه رو دادم پایین
اسد- شما خانوما نمی خواین قدم رنجه کنین 
من - چی شده اریا دلش واسه این مجسمه تنگ شده
اسد - نه بابا پامون شکست تا قدم رنجه کنین علف زیر پامون سبز شد
اپامه - باسه شما بفرمایین بذارین یه ذره از کسر خواب این شیرین جان کم شه
شیرین - ببخشین من خوابم برده بود الا میاییم
----------------------------------------------------------------------------------------------
رفتیم بالای کوه یه جا یه چیزی پهن کردیم نشستیم من و اپامه کنار هم نشسته بودم ای از دست غذیه این یارو سریش هم دقیق رو به روی من ای خدا چه حکمتی که امروز من هی باید این اینه دق رو ببینم و اینم دقیق روبه روی من نشسته باشه اخر سر من اگه امروز خود کشی نکردم اون وقتتتتتتتتتتتت البته بازم همش زل زده بود به من اه سیریش رو به اپامه کردم
من- پیس پیس اپامه
اپامه - چیه
- ببین میشه اخر سر من یکی بزنم در گوش این اه حالمو بهم زد همش مثل این دختر ندیده ها زل زده به من داره منو ور انداز میکنه ای خدا من انقدر عجیبم که این این طوری همش منو نگاه می کنه
- چی بگم والا حالا حالا حالا ها باید اینو تحمل کنیم
- چرا
- چون ایشون پسر خاله ی محترمه .........
فوری پریدم وسط حرفشو گفتم به ظاهزر محترم اخه این سیریش کجاش محترمه
- خوب همین به ظاهر محترم پسر خاله ی این پیامه از این ترم که چند روز دیگه شروع میشه این هم کلاسی جدیده
- خدا به داد برسه
- ولی خدایی حق داره اخه اشغال من موندم تو کثافت این همه قیافه و برو رو از کجا اوردی اهههههه 
- چته بابا ایش خوش کل ندیده حالا چشم نزنی
دو تا زدم تو کلش بعد گفتم بخوره به تخته
شقایق - چ پچج پچ می کنین شما دو نفر
من - بابا هیچی چرا حالا امروز همه بند کردن به من  بعد مگه ما میگیم چرا تو این اریا اریا اری جون انقدر نگاه بازی می کنین بابا ناسلامتی چی بگم اخه
شیرین - رزا هیچی نگو نرود میخ اهنین بر سنگ هر چی بگیم نه چش این درویش میشه نه اون از رو میره بیاز قبلا فقط این اریا زل میزد به شقایق حالا این شقایق هم برا خودش یه پا هیز شده همش اینم به اون نگاه می کنه
اپامه- خدا به داد مون برسهههههههه
یه ذره دیگه با بچه ها بگو بخند کردیم وقتی همه سرشون گرم شد به ارش یاهمون یا قی که همش زل زده بود به من بنده خدا اشاره کردم که یعنی بیا کارت دارم اونم از خدا خواسته زود بلند شد اومد دنبالم .
رفتیم یه جای نه چندان دور ولی نزدیک هم نه که اون اول گفت
- ببین رزا جون راستش من .......
فوری پریدم وسط حرفش این یهو چرا انقدر پسر خاله میشه گفتم
- ببینین اقا ارش اولا رزا جون نه و رزا دوما ببینی من نمی دونم چرا انقدر شما به من زل میز نین و چی شده ولی اینتو می دونم که اصلا خوشم نمیاد کسی همش منو دید بزنه بعد شما دارین اغبو منو جلو دوستام میبرین
و بعد بدون اینکه منتظر باشم حرفی بزنه یا حرفی بزنم برگشتم پیش بچه ها چند دیقه بعد هم اونم برگشت ولی یه جای دیگه نشست و نگاهشم تا اخر پایین بود خوش حال شدم که خودش فهمید .


موقع رفتن شد همه سوار شدیم وقتی شقایق و شیرینو رسوندم و داشتیم با اپامه میرفتینم طرفای خونشون که اونو برسونم گفت
- رزا ببین نمی دونم دقیقا چی شده لطفا خودت بگو
 سرمو پایین انداختم و یه قطه اشک از چشمام اومد پایین
دوباره گفت - دوباره یاد اون افتادی می دونم برات سخته اما خیلی وقته سال هاست از اون ماجرا میگذره بیش از ده ساله شک نداشته باش اونم کم کم فراموشت کرده چیزی نگفتم
دوباره گفت
باشه گریه کن شاید اروم شی ولی به خاظر قولی که به اونم دادی قول بده فکر بد به کلت نزنه و دیگه اون کارو تکرار نکنی
- تو فکر می کنی بچه که داری یاد اوریم می کنی که خود کشی نکنم
- نه نه نه ناراحت نشو ولی ادمیه دیگه کلا گفتم
رسیدیم دم در خونشون اپامه رو پیاده کردم رفت خوممم برگشتم خونه .
عجیب بودبا اونکه پنج شنبه نبود ولی زهرا خانوم اومده بود خونه رو تمیز کنه بهش سلام کردم و رفتم اتاقم دیگه هیچی نفهمیدم فقط افتادم و تختمو خوابیدم بد حور سرم درد می کرد
---------------------------------------------------------------------------------------------
با صدای در اتاقم بیدار شدم مامان بود اروم اومد کنارم رو تخت نشست و گفت ببین حواست هست امروز



اینم از این ولییییییییی سپاس یالدتون نرهههههههه
پاسخ
 سپاس شده توسط qpqpqp ، مارال 2 ، BlAcK dAy ، shawkila ، Dɪʀᴇᴄᴛɪᴏɴᴇʀ~Gɪʀʟ ، پری خانم
#18
(25-06-2014، 11:20)parsa2014 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
اپامه چیه اسمه سگتونه؟؟
نه فکر نکنم اسم سگش باشه.....به سگم همچین اسمی بگی محلت نمیده.......
ولی خب تخیلات خوبی داری دوست عزیز....
این اخرین بارههههههه(به قلم خودم ) 2
پاسخ
 سپاس شده توسط saba3
#19
(25-06-2014، 21:54)qpqpqp نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
(25-06-2014، 11:20)parsa2014 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
اپامه چیه اسمه سگتونه؟؟
نه فکر نکنم اسم سگش باشه.....به سگم همچین اسمی بگی محلت نمیده.......
ولی خب تخیلات خوبی داری دوست عزیز....


اولا درست صحبت کنین اسم به این قشنگی دوما مرسی ولی اگه تخیلاتم خوبه و خوشتون اومده سپاستونو نمی بینم
پاسخ
 سپاس شده توسط qpqpqp ، مارال 2 ، پری خانم
#20
پس تو چرا به من سپاس ندادی........بفرما من دادم.......
این اخرین بارههههههه(به قلم خودم ) 2
پاسخ
 سپاس شده توسط saba3 ، مارال 2


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان عشق من ، عشق تو (عاشقانه ، معرکه) به قلم: خودم
  رمان عاشقانه ( کراش من توی دانشگاه یه دختر ترسناکه) به قلم خودم. پارت پایانی.
  رمان فوق‌العاده ترسناک «فرزند ابلیس» | نوشته‌ی خودم
  یه رمان عاشقانه ..... به قلم خودم ...
  رمان سال های تنهایی (فوق عاشقانه) به قلم: خودم
Star رمان دموکراسی عشق (اسرار آمیز ، عاشقانه) به قلم: خودم
  وب ناول *نفرین زیبا*عاشقانه و طنز(ترجمه خودم)خیلی قشنگه از دستش ندید/
Shocked رمان فوق‌العاده سرناک «دنبالم بیا» نوشته‌ی خودم
Heart رمان عاشقانه و طنز عشق سوری (به قلم خودم)
  رمان بسیار زیبای {••♡دانه برف (زیبای تنها)...♡••} به قلم خودم☆

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان