امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

خاطرات جالب یک جنین....

#1
خاطرات جالب یک جنین.... 1

اظهار وجود:

هنوز کسی از وجودم خبر ندارد .البته وجود که چه عرض کنم .هرچند ساعت یکبار تا می خواهم سلول
هایم را بشمرم همه از وسط تقسیم می شوند و حساب و کتابم به هم می ریزد.

[b]زندان :
گاهی وقت ها فکر میکنم مگه چه کار بدی کردم که مرا به تحمل یک حبس 9 ماهه در انفرادی محکوم
کرده اند ؟؟؟؟!!!!!!!!!

فرق اینجا با آنجا :
داشتم با خودم فکر می کردم اگه قراربود ما جنین ها به جای رحم مادر در جایی از بدن پدرها زندگی
می کردیم چه اتفاقاتی می افتاد:
- احتمالا در همان هفته های اول حوصله شان سر می رفت و سزارین می کردند !!!
- کشوی میزشان را از طریق هل دادن با شکمشان می بستند !!!
- اگر ویار می کردند باعث به وجود آمدن قحطی می شد!!!
- به خاطر بی توجهی تا لحظه زایمان هم سراغ دکتر نمی رفتند و احتمالا در اداره وضع حمل می کردند!!!
- اگر بچه توی شکمشان لگد می زد ،آنها هم فورا توی سرش می زدند تا ادب شود !!!

بلوتوث:
امروز موقع سونوگرافی هرچی برای دکتر دست تکون دادم که از من عکس نگیر نفهمید،الان حسابی
نگران شدم می ترسم عکس هایم پخش شوند چون از نظر پوشش اصلا در وضعیت مناسبی نبودم

اعتمادسازی:
امروز همش می خواستم بروم گشت و گذار اما مادر اینقدر نگران گم شدن من است
آنچنان مرا با بندناف بسته است که نمی گذارد دور شوم

موج مکزیکی:
اینکه بعضی وقتها حسابی قاط میزنم به خاطر امواج موبایل است.مادرم،نمی شود به احترام من
کمتر اس ام اس بازی کنی؟ فردا روز اگر نوار مغزیم مملو از موج های مکزیکی بود، تقصیر خودت
است …! راستی از پارازیت ها چه خبر؟!

سکوت سرشار از ناگفته هاست:
از بس به خاطر سکوت اینجا عقده ای شدم که تصمیم گرفتم به محض تولد فقط جیغ بزنم تا
تخلیه شوم…..

چندبار مصرف:
لابد شنیده اید که یک نفر می رود و از فروشنده می پرسد که آقا نان یک بار مصرف دارید؟
و فروشنده میخندد و می گوید مگر نان چند بار مصرف هم داریم؟؟
خواستم بگم اصلا هم خنده دار نیست اینجا هر چیزی که به من برسد دوبار مصرف است!!!!

جغرافیای بدن:
فکر کنم در قطب جنوب هستم چون در این مدت اینجا همیشه شب است….
[/b]
دست هایش بامن...
چشم هایش درخیابان...
دلش....
این یکی رانمیخواهم بدانم.....
پاسخ
 سپاس شده توسط مامان بزرگ ، SabaSadra ، mobinamahro ، هما........ ، a00j ، Avril. ، حقوقدان انجمن ، Nυмв ، جوجو خوشگله ، bahar labeouf ، ✖ƇRAzƳ ƤRιƝƇƐSѕ✖ ، SaRvEnAz_Hn
آگهی
#2
ااااااااخییییییییBig Grin
Heart f f
پاسخ
#3
اخی گوگولییی
تـــنها بودن بــاارزشـــه چون خــالی از آدمــای بــی ارزشه
پاسخ
#4
bahal bod
hh to be ma namikhory
پاسخ
#5
ای جوووووووووونمممTongueTongue
Heart بعضی  ها را باید در جوب شست تا لجن ها هم خوشحال شوند ک کثیف تر از خودشان هم هستHeart
سپاس لطفاااا
پاسخ
#6
چه باحالBig Grin
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خاطرات جالب یک جنین.... 1


زندگیه من اختصاص داره به {ALLAH}

and I should say...
I really love
Muhammad
پاسخ
#7
مرسی، خیلی قشنگ بود
پاسخ
#8
اخیییییییییی
زندگی گاهی من تغیر میکنم




اینگونه



خاطرات جالب یک جنین.... 1
پاسخ
#9
بامزه بودTongue
[rtl]برو عقب عزیــــــزِ من !
من خودمم انقـــــدر به خودم نزدیـــــــک نمیشم،
شما که جـــــای خود داری !
[/rtl]
پاسخ
#10
اخهههههههههههههههههههBig Grin
نقل قول: خاطرات جالب یک جنین.... 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Big Grin خاطرات امروز من = طنز و باحال
  فال جالب حروف اول اسم مجموعه : انواع فال های گوناگون فال جالب حروف اول اسم توجه : در
  (دفترچه خاطرات چهارم ابتداییم برادرم را يدا كردم !!!)
  خاطرات یک مداد (قابل توجه کسانی که مداداشنو گاز میگیرن)(به ترتیب هفته بخوانید)
  خاطرات یک خون آشام
  خاطرات روز های مدرسه
  خاطرات یه دکتر باحال...
  شعری جالب برنامه نود !! (طنز) مجموعه : مطالب طنز شعری جالب برنامه نود !! (طنز) شب شد
  خواص جالب توت فرنگی و انگور مجموعه : خواص خوراكی ها خواص جالب توت فرنگی و انگور به گ
Smile خاطرات پزشک شهرکردی... برای رشته ی تجربی جالب میتونه باشه

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان