ارسالها: 906
موضوعها: 620
تاریخ عضویت: Oct 2012
سپاس ها 1757
سپاس شده 3366 بار در 925 ارسال
حالت من: هیچ کدام
دوست داشتن،
صدای چرخاندن کلید است در قفل.
عشق،
باز نشدن آن.
کاری که ما بلدیم اما...
باز کردن در است
با لگد...
ارسالها: 2,216
موضوعها: 975
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 9997
سپاس شده 5670 بار در 2213 ارسال
حالت من: هیچ کدام
دیگه از تمام دیالوگ های عاشقانه خسته شدم …
دلم فقط یه سلام ، یه دوستت دارم خشک و خالی از لبانی با صداقت میخواد !
ارسالها: 859
موضوعها: 163
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 1862
سپاس شده 3392 بار در 1511 ارسال
حالت من: هیچ کدام
تو هم با من نمی مانی،برو بگذار برگردم!
دلم می خواست می شد با نگاهت قهر می کردم...
برایت می نویسم: آسمان ابری ست.... دلتنگم!
و من چندی ست با خودم، با عشق می جنگم...
اگه می شد برایت می نوشتم روز هایم و...
سهم چشم هایم را...
سکوتم را...
صدایم را!
اگر میشد برای دیدنت دل دل نمی کردم...
اگر می شد که افسار دلم را ول نمی کردم!!!
ارسالها: 4,356
موضوعها: 41
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 11500
سپاس شده 26577 بار در 10700 ارسال
حالت من: هیچ کدام
در زندگی زخمهایی است که در انزوای روح آدم قرار می گیرند.
A Friend is nothing but a known enemy
ارسالها: 906
موضوعها: 620
تاریخ عضویت: Oct 2012
سپاس ها 1757
سپاس شده 3366 بار در 925 ارسال
حالت من: هیچ کدام
سال تحویل شد و من
تمام دلتنگی هایم رابه جای تو
در آغوش می کشم...
و چقدر جایت در میان بازوانم خالیست...
ارسالها: 1,280
موضوعها: 349
تاریخ عضویت: Jan 2012
سپاس ها 3845
سپاس شده 6127 بار در 2633 ارسال
حالت من: هیچ کدام
عبــــــور...
یعنی....
من ....
که از همۀ حسِ سرد و بی تفاوتت آروم و عاشقانه میگذرم..!!!
. ҉ مـے روے !!!
.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.
و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...
.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!
.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
ارسالها: 859
موضوعها: 163
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 1862
سپاس شده 3392 بار در 1511 ارسال
حالت من: هیچ کدام
سرم داد زد به حکم عصبانیتش
محکومم کرد به کوتاه امدن
فریاد زد شکسته شدن غرور و شخصیتم رو
و ندانست من آن زمانی شکستم که در چشم او شکسته شدم
نه با صبر و چشم بر هم گذاشتنم
وقتی فریاد زد که دیگر طاقت تحملم را ندارد!
وقتی ...
آخ...
آخ که هنوزم عجیب می فهممش
ارسالها: 906
موضوعها: 620
تاریخ عضویت: Oct 2012
سپاس ها 1757
سپاس شده 3366 بار در 925 ارسال
حالت من: هیچ کدام
اما تو بگو «دوستي» ما به چه قيمت؟
امروز به اين قيمت، فردا به چه قيمت؟
ای خیره به دلتنگی محبوس در این تنگ
این حسرت دریاست تماشا به چه قيمت
يك عمر جدايي به هواي نفسي وصل
گيرم كه جوان گشت زليخا به چه قيمت
از مضحكه دشمن تا سرزنش دوست
تاوان تو را ميدهم اما به چه قيمت
مقصود اگر از ديدن دنيا فقط اين بود
ديديم، ولي ديدن دنيا به چه قيمت
ارسالها: 859
موضوعها: 163
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 1862
سپاس شده 3392 بار در 1511 ارسال
حالت من: هیچ کدام
ساده و معمولی
نه عجیب بود و نه هیجان انگیز
فقط همراه با خودش یه درد قدیمی رو زنده کرد
یه درد که نزاره نفس هام به آرومی جاشون رو به هم بدن....
مهم نبود کی یادش هست و کی یادش نیست
مهم این بود که امسال دیگه از شوق هر سال خبری نبود
دیگه اشتیاق صفر شدن ثانیه ها رو نداشتم
دیگه قلبم نمی زد تا آخرین لحظه ی اون سال رو بگذرونم
دیگه هیجان شروع یک سال دیگه رو نداشتم
مهم این بود که اینقدر تلخ بودم که نخوام گذشته رو مرور کنم
نخوام به یاد بیارم توی ۲۴ سالگی چی بهم گذشت
نه....
بد نبود
شاید بزرگ ترین اتفاق زندگیم بود
اما
قلبم ضعیف تر از اون بود که قدرت به یادآوریشو داشته باشه
روحم خسته تر از اون بود که بپذیره چه اتفاقاتی رو گذرونده
دستام سردتر از اون بود که یه بار دیگه پیش چشمم بیان و باز بگم میشه تنها نبود!!!!
نا امید تر از اون بودم که تکرار کنم فردا روز دیگه ایه
نه....
آدمها نمی بینن من چطور تسلیم شدم
هنوز اونقدر قدرت دارم تا توی دنیاشونمحکم راه برم و سرم رو بالا بگیرم
اما...
چه کنم که در آخرین دقایق
سیاه پوشی غمگین همه ی رویاهامو با خودش برد
و من التماس کنان کمک خواستم و تنها بودم
چه کنم که رها شدم ....
چه کنم وقتی راهیی جز رفتن نمونده....
آه خدای من
این هم شروع شد
خودمو دست تو می سپارم
هر چی تو گفتی....تسلیم!