امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

یکی از فانتزیام اینه که

#1
یکی از فانتزیام اینه که اسم دخترمو بزارم مروارید ، مامانش هم که اسمش صدفه Smile) حتما منم جلبکم Smile
کلا یه خانواده دریایی درست کنیم Smile)))
.

.

.

یکی از فانتزیام اینه که پورشه پانامرا دیدم باعجله سوار شم
بگم چرا دیر اومدی :|
بعدش که راننده رو دیدم بگم : ااا ببخشید فک کردم بابامه !
بعد پیاده شم :lol:
.

.

.
یکی‌ از فانتزیام اینه که یه پتو اختراع بشه که سوراخ سوراخ باشه ، واسه ماهایی که همیشه گرممونه ولی‌ بی‌ پتو هم خوابمون نمیبره Big Grin
خخخخخخ
یکی از فانتزیام اینه که روزي دخترا هم بتونن مثه پسرا اینقدر قشنگ زير ابرو بردارن!
.

.

.

رفتم نون فانتزی بگیرم به یارو میگم نون فانتزی داری ؟
بر گشته داد می زنه میگه برو فانتزیو از عمت بگیر پدر منو در آوردین ؟!
میگم چته مشتی اعصاب مصاب نداریا ! :|


یکی از فانتزیام اینه که تو تاکسی نشسته باشم 4تا دختر سانتی مانتال نامبر وان که همگی کتاب زبان دستشونه هم سوار تاکسیه شن بعد یهو موبایل من زنگ میخوره گوشیم و راحت از جیبم در میارم بعد شروع کنم تند تند انگلیسی صحبت کردن با طرف بعد که گوشیو قطع کردم و همه تو کف حرکته بودن دوباره گوشیه زنگ بخوره اینبار شروع کنم اسپانیایی خف در حد لا لیگا و مسی صحبت کنم بعد که همه گرخیدن به راننده به کردی بگم پیاده میشم وقتی پیاده شدم همه هم پشت سرم پیاده بشن اونی که از همه خوشگل تر بود بیاد جلو بپرسه آقا ببخشید شما زبانو کجا یاد گرفتین میشه شمارتونو داشته باشم منم یه لبخند بهش بزنم بعد یه نگاه عاقل اندر سفیه بهش بکنم و بگم:
شرمنده من بیژن نیستم من حامد هستم ولی‌ می‌تونم شمارمو بدم فقط بعد از ایام الله ولنتاین زنگ بزن بعد اونم بگه :
عزیزم من به جز تو تا حالا با هیشکی نبودم" بعد من ندونم باید احساسِ "خاص " بودن بکنم، یا "خر" بودن !!
فک کنم باید احساس محوشدن بهم دست بده
.

.

.
امروز داشتم برمیگشتم خونه یه مرده ازم پرسید افق کجاست؟
گفتم: همینو مستقیم بری تو افق محو میشیدیدم
بد نگاه کرد(شایدم نفهمید چی گفتم)
بهش گفتم:کجا بهتون ادرس دادن؟
گفت: کوچه ی کنار مروارید نگو یارو موسسه زبان افق رو میگفت.
اینقدر ضایع شده بودم که نفهمیدم چه جوری خودمو محو کنم.
.

.

.

یکی از فانتزیام اینه که آزمایش خون بدم بعدش مثله تو فیلما آزمایشم جابه جا شه و زنگ بزنن بگن:متاسفم! شماHIV دارین! منم غش کنم Big Grin
البته اگه شانس منه زنگ میزنن میگن:تبریک میگم! شما باردارین :|
.

.

.
یکی دیگه ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ :
یه ماشینه لامبورگینی داشته باشم . بعد یه روز که میرم بانک واسه چک کردن حـسابم ، همون موقع یه سرقت خفن انجام بشه !
بعد یکی از اون دزدا اسلحه شو بگیره سمت یه مشتری دختر
بعد من برم به دزده بگم : دِ عاخه لا مـروّت ، چرا سمت ضعیفه اسلحه میکشی ؟
شــَــق بخوابونم زیره گوشش اونم عصبانی بشه یه گلوله حرومم کنه . . .
بعد وختی که دارم جون میدم دخـدره بیاد سرمو بزاره رو پاش بعد با گریه بگه چــرا !
ما میتونستیم با هم خوش بخت بشیم ، چـرررررا !
بعد من یه لبخند نَـــرم بزنم و بگم
اونجا رو نگا کن اون نوره سفیدُ چه قشنگه . . .
اونم سرشو برگردونه بگه کو ؟ کجا ؟
بعد تا سرشو برگردونه من دیگه تموم کرده باشم !
سوال شده که اون ماشین لامبورگینی چیه ؟!
هیچی گول خوردین ماشین لامبورگینی نکته انحرافی بود Big Grin
.

.

.
یکی از فانتزیام اینه بفهمم جرا با اینکه
سالهاست در توليد گوجه فرنگي خود کفا شديم
اما هنوز اسمش به گوجه ملي تغيير نيافته!
.

.

.یکی از فانتزیام اینه بفهمم بلاخره کی باید بخوابم:
قبل از ۱۲بخوابیم میگن مرغی
بعد از ۱۲ بخوابیم میگن جغدی
راس ۱۲ بخوابیم میگن بمیر بابا با این سروقت خوابیدنت …
چه غلطی کنیم بالاخره؟؟؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.یکی از فانتزیای دوره دبستانم این بود برم کلاس چهارم تا با خودکار بنویسم :|
.

.

.یکی از فانتزیام اینه که به عنوان اولین ایرانی تو زاویه قائم محو بشم و علم فیزیک رو به چالش بکشم و یه افتخاری بشم واسه مملکتم!
آخه چقدر دیگه افق و عمود...
.

.

.یکی از فانتزیام اینه که دیگه ریشامو نزنم ، بلند بشه ، جوونه بزنه ، میوه بده ، بهار بشه گل در بیاد گنجیشکا آواز بخونن ، با شادی پرواز بکنن ، تنها روی سه پایه ، بشینم توی سایه به افق خیره بشم
.

.

.یکی از فانتزیام اینه که شکمم اجازه میداد اعتصاب غذا کنم بلکه جواب میدادو مشکلاتم حل میشد!! تازه خعلی هم کلاس داشت!
اما لامصب اصن اجازه نمیده که!!
.

.

.
یکی از فانتزیام اینه که یه پیکان ۴۸ خسته بخرم بعد باهاش برم پشت چراغ قرمز بقل یه فراری ۴۵۸ وایسم با بوق ده یازده یه بوق بزنم و اشاره کنم شیشو بده پایین و بهش بگم پایه ی کورس تا چراغ بعدی هستی ؟ سر ماشینامون !
بعد یارو هم قبول کنه !
چراغ که سبز شد یک ثانیه بعد از اون راه بیفتم و در کمال ناباوری ازش جلو بزنم
اونم سر چهارراه بعدی بیاد جلو ماشینم و از ماشینش پیاده شه و سوییچشو بده بهم منم قبول نکنم و با پیکانم از صحنه محو شم Big Grin
.
.
.
یکـی از فانتـزیام اینـه کـه یه یارو نصفه شب مزاحمم بشه ..
بردارم بگم بله ؟؟
بگه : خوابیدی ؟
بگم : نه اینجا هوا روشنه
بگه : عــــه؟ مگه کجایی ؟؟
بگم : من ایتالیام ...

یارو بترسه شارژش تموم شه قطع کنه دیگه زنگ نزنه :|
.

.

.یکی از فانتزیهام اینه که هروقت زن آینده ام کار بدی بکنه خودش بره کمربند رو بیاره بگه بیا منو بزن.بعد بگم این دفعه بخشیدمت ولی دیگه تکرار نشه

.

.

.
یکی از فانتزیام اینه که یه بار بلیط هوا پیما برا کیش بگیرم . بعد وقتی میرم فرودگاه مامورای فرودگاه منو اشتباهی بفرستن سوار یه هوا پیما دیگه بشم . منم بی خبر از همه جا ( تا رفتم تو هواپیما گرفتم خوابیدم )
یدفه تا از هواپیما پیاده میشم ببینم که تو فرودگاه جزایر قناریم . بعد برم لب ساحلش خودمو محو کنم آخ که چه حالی میده Big Grin
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ƊЄƤƦЄƧƧЄƊ

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
یکی از فانتزیام اینه که 1
پاسخ
 سپاس شده توسط دختر شاعر ، pegah-p ، "K!nd~G!Яl" ، ♥ سارا ♥ ، امیرحسین خفن(قبلیم بابا) ، saeid ، Roxanna
آگهی
#2
خوب بود مرسی
فلشخور به خاطره ها پیوست! Big Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀
#3
Big GrinBig GrinBig Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط ❀இℬℯѕ✟♚ℊⅈℛℒஇ❀
#4
واقعا قشنگ بودBig GrinBig GrinBig GrinBig Grin
عشق بی پایان من هم به پایان رسید

پاسخ
#5
عاااااااالی خعلی باحال بوووود
پاسخ
#6
مغسي3>
پاسخ
آگهی
#7
بعضیاشون خوب بود -_-

به هر حال مرسی : /
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تـــَـنــهـــایی
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  یکی از فانتزیام اینه که ... !!!!!!!!! خیلی خیلی باحاله
  یکی‌ از فانتزیام اینه که...
Rainbow یکی از فانتزیام اینه...............بخونی میمیری از خنده........
  چشم چشم که میگن اینه هااااا!!!!!
  یکی‌ از فانتزیام اینه که...(2)
  یکی‌ از فانتزیام اینه که...
  جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 9
  جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16
  جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 18
  جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 17

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان