ازهمتون ممنونمممممم از کسایی که سپاس میدن در اصل خوب
خوب خوب
تا اینجا باید متوجه شده باشید که اون کسی ک رزا بهش خورد همون سبحان خودمونه (تایه قسمت این پست اززبان سبحان هستش )
حس عجیبی داشتم هر چی فکر می کردم بیشتر قاطی میکردم بدجور هنگ کرده بودم فقط یه چیز ی می خواستم اونم این بود که بدونم اون دخترو قبلا کجا دیدم هه حس بدی بود ای خدا من چرا این جوری میشم انگار الا صدسالمه و مث این پیر مردا الزایمر گرفتم .
اون روز دیگه نتونستم بیرون باشم سرم درد گرفته بود به خونه برگشتم ولی هیچی نمی فهمیدم گیج و ملت شده بودم بدجور فقط رفتم خوابیدم تا یه ذره حالم بهتر شه هی حس می کردم یه دینی نسبت به اون دختر دارم ولی حتی اسمشم یادم نمیومد .
باصدای زنگ تلفنم بیدلر شدم جواب دادم
من - الو
احسان - کوفت درد مرض درد بی درمون هفتصد بار بهت گفتم از کله ی الو بد میاد این حرف تو مخ سنگ رفف تو مخ تو نرف ببینم تو مخ تو احینا گچ نیس نمی دونم چجرا گاهی نه بیشتر اوقات حس می کنم تو مخ ت خالی حالا باز گچ خوب بود ولی خالی باور کن
- احسان اندر ک نزن اعصاب ندارم
- اخی میرم تو شک اون دختره ای
- نه نه
- اخی برادر من من میدونم اشقی بددردیه بد دردیه دل.........
- ای مرض چرا خفه نمیشی فک نزن دیگه لا اقل کمتر بزن میزنی .خوب حالا امرت چی بود قرض از مزاحمت
- ای بشکنه این دس که نمک نداره .خواستم بگم کاای دانشگاه ردیف شد. مثلا بهت گفته بودم دیروز که امالده باش ممکنه فردا بت زنگ بز نم الا بیا تا کلاسا شروع نشده سه سوته خودتو برسون افرین بدو بدو بدو کوچجولو ده بدو دیگههههههه
- احسان یه لحظه خفه شو زبون ب دهن بگیر من بنده خدا حرف بزنم اعصابمو خورد کردی اههههههههه
- خوب ی دیقه گذش نمی خوای لامرتو بگی
- ببین من الا حالم خوب نیس نمی تونم بیام سرم درد میکنه
- اخی هنوزم تو شکی بمیرم حق داری
-احسانننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
- به قران راس میگم به نظر منم اون دختره بد قیافش اشناس ولی منم یکی از اون یازده تام نه نه ببخشید اشتب شد ای بگم خدا تتلو چه کنه انقدرز لامصب قشنگ می خونه که همه حرف زدن مردم شده متن شعر تتلو منظورم اینهقیافش واه منم اشنا بود بدجور ولی یادم نمیاد
- منو باش فکر می کردم فقط من الزایمو گرفتم
- نه من الزایمر ندارم اون حرف ز دید تو گفتم
- الا داری ماس مالی می کنی دیگه
-ه نه مر گ تو نه
-باشه تو بمیری من باور می کنم
- خوب الا تشریف میاری یا نه
-نه دیگه نه نمیام میگم حالم وب نی الیته بای
-باشه فهمیدم داد نزن بایییییییییی
با عصبانیت گوشی رو قطع کردم و رو مبل اتاقم انداختم به سمت تختم رفتم و روش دراز کشیدم
رسم زمونه رومیبینی چه زود میگذره ادماش زود فراموش میشن کاش میشد یه روز یه زمانی ادما با کسایی که قبلا میشناختن روبه رو میشدن خوب شاید شاید اون طوری انقدر زود ادما از ذهن دیگران فراموش نمی شدن چه خوب میشد در اون صورت ولی حیف حیف
اززبان رزا
هنوز نمی تونستم فراموش کنم اون طرض نگاه اون لحن صداش
نمیدونستم هیچی نمیدنستم فقط تو شک بودم هنوزممم
خوب خوب
تا اینجا باید متوجه شده باشید که اون کسی ک رزا بهش خورد همون سبحان خودمونه (تایه قسمت این پست اززبان سبحان هستش )
حس عجیبی داشتم هر چی فکر می کردم بیشتر قاطی میکردم بدجور هنگ کرده بودم فقط یه چیز ی می خواستم اونم این بود که بدونم اون دخترو قبلا کجا دیدم هه حس بدی بود ای خدا من چرا این جوری میشم انگار الا صدسالمه و مث این پیر مردا الزایمر گرفتم .
اون روز دیگه نتونستم بیرون باشم سرم درد گرفته بود به خونه برگشتم ولی هیچی نمی فهمیدم گیج و ملت شده بودم بدجور فقط رفتم خوابیدم تا یه ذره حالم بهتر شه هی حس می کردم یه دینی نسبت به اون دختر دارم ولی حتی اسمشم یادم نمیومد .
باصدای زنگ تلفنم بیدلر شدم جواب دادم
من - الو
احسان - کوفت درد مرض درد بی درمون هفتصد بار بهت گفتم از کله ی الو بد میاد این حرف تو مخ سنگ رفف تو مخ تو نرف ببینم تو مخ تو احینا گچ نیس نمی دونم چجرا گاهی نه بیشتر اوقات حس می کنم تو مخ ت خالی حالا باز گچ خوب بود ولی خالی باور کن
- احسان اندر ک نزن اعصاب ندارم
- اخی میرم تو شک اون دختره ای
- نه نه
- اخی برادر من من میدونم اشقی بددردیه بد دردیه دل.........
- ای مرض چرا خفه نمیشی فک نزن دیگه لا اقل کمتر بزن میزنی .خوب حالا امرت چی بود قرض از مزاحمت
- ای بشکنه این دس که نمک نداره .خواستم بگم کاای دانشگاه ردیف شد. مثلا بهت گفته بودم دیروز که امالده باش ممکنه فردا بت زنگ بز نم الا بیا تا کلاسا شروع نشده سه سوته خودتو برسون افرین بدو بدو بدو کوچجولو ده بدو دیگههههههه
- احسان یه لحظه خفه شو زبون ب دهن بگیر من بنده خدا حرف بزنم اعصابمو خورد کردی اههههههههه
- خوب ی دیقه گذش نمی خوای لامرتو بگی
- ببین من الا حالم خوب نیس نمی تونم بیام سرم درد میکنه
- اخی هنوزم تو شکی بمیرم حق داری
-احسانننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
- به قران راس میگم به نظر منم اون دختره بد قیافش اشناس ولی منم یکی از اون یازده تام نه نه ببخشید اشتب شد ای بگم خدا تتلو چه کنه انقدرز لامصب قشنگ می خونه که همه حرف زدن مردم شده متن شعر تتلو منظورم اینهقیافش واه منم اشنا بود بدجور ولی یادم نمیاد
- منو باش فکر می کردم فقط من الزایمو گرفتم
- نه من الزایمر ندارم اون حرف ز دید تو گفتم
- الا داری ماس مالی می کنی دیگه
-ه نه مر گ تو نه
-باشه تو بمیری من باور می کنم
- خوب الا تشریف میاری یا نه
-نه دیگه نه نمیام میگم حالم وب نی الیته بای
-باشه فهمیدم داد نزن بایییییییییی
با عصبانیت گوشی رو قطع کردم و رو مبل اتاقم انداختم به سمت تختم رفتم و روش دراز کشیدم
رسم زمونه رومیبینی چه زود میگذره ادماش زود فراموش میشن کاش میشد یه روز یه زمانی ادما با کسایی که قبلا میشناختن روبه رو میشدن خوب شاید شاید اون طوری انقدر زود ادما از ذهن دیگران فراموش نمی شدن چه خوب میشد در اون صورت ولی حیف حیف
اززبان رزا
هنوز نمی تونستم فراموش کنم اون طرض نگاه اون لحن صداش
نمیدونستم هیچی نمیدنستم فقط تو شک بودم هنوزممم