نظرسنجی: بهترین طنز از نظر شما چیست؟
این نظرسنجی بسته شده است.
فکوفامیل
83.33%
5 83.33%
په نه په
0%
0 0%
جوک ولطیفه
16.67%
1 16.67%
در کل 6 رأی 100%
*شما به این گزینه رأی داده‌اید. [نمایش نتایج]

امتیاز موضوع:
  • 30 رأی - میانگین امتیازات: 4.6
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

فک و فامیل داریم ؟ (طنز)

#11
مامانم یجوری تنظیم می کنه از صبح تا افطار تو خونه هیچی برای خوردن نباشه. شانس آوردم تو مملکت کاره ای نشده این :|

.
.
.

پسر داییم شیش سالشه بهش رکابیشو دادم تنش کنه میگه من بلد نیستم میگم تو که همه لباساتو تنت میکنی میگه نه این فرق داره این سه تا سوراخ داره نمیدونم سرمو تو کدوم سوراخ بکنمSmile
فک و فامیله داریم؟

.
.
.
.
قبض آب خونمون اومده 600هزار تومن
مامانم هم طی یک اقدام غافلگیرانه رفته شیر آب دسشویی رو بسته
میگه اینا به خاطر دسشویی رفتنای زیاد توعه:|
.
.
.

موقع امتحانا داشتم از دختر داییم جغرافی می پرسیدم،
من: در چه مناطقی از کشور برف و باران بیشتری می بارد؟
دختر داییم با اعتماد بنفس تمام: بالا شهر
من: :O :

.
.
.

عموم اومد برای اینکه بچه جدید گیرش اومده مرغ بکشه دید نمی صرفه گوسفند کشت :|
فک و فامیله داریم !!!

.
.
.

دیشب موقع سحر ،داداشم رفته بود دستشویی داشت مسواک میزد که همزمان اذان شد
مامانم هول کرد سریع میگه برو به داداشت بگو اونجا هیچی نخوره که اذان شده !!
من.:O
مامان Smile))

.
.
.

برادرزاده هام داشتن با عروسكاشون بازى ميكردن يه عروسك سگ هم داخلشونه، بزرگتره ميگه:
آجى مثلا تو پدر سگ بودى، من مادر سگ.

.
.
.


امروز لبم باد کرده بود مامانم به بابام گفت منو اذیت کرده لبش باد کرده
من : :|
بابام به مامانم : تو کیو اذیت کردی دماغت انقد شده ؟
من و بابام : Smile))))))
مامانم به بابام : تو کیو اذیت کردی قدت کوتاه شده ؟
من و مامانم : Smile)))))
شستن همدیگرو پهن کردن رو طناب
می خواستم بگم همچین بنیان سستی داره خوانوادمون
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

بچه که بودیم میرفتیم مسافرت به هر هتل بزرگی که توی شهرهای بین راهمون میرسیدیم بابام میرفت میگفت: میشه این بچه هارو ببرم دستشویی؟؟ Smile خلاصه اینکه ما از هتلهای بزرگ و چند ستاره فقط توالتاشو دیدیم :|
فک و فامیله داریم.؟

.
.
.

داداشم میخواست تو یه شرکتی استخدام بشه رفت مصاحبه.فرداش زنگ زدن که بیا.وقتی رفت یه کاغذ بهش دادن گفتن برو هشت هزار تومن واریز کن بیا.
داداشم خوشحال گفت: بابت مقدمات استخدام؟ Smile
مدیره یه نیگا کرد بهش و گفت:نخیر بابت مقدمات خرید یه لنز ذره بین جدید برای درب ورودی که تو پفیوس دیروز آدامستو موقع رفتن چسبوندی روش.دوربین فیلمتو گرفته الاغ :|
من :||
داداشم :[
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

داشتم با خواهرم تلفنی حرف میزدم بچه هاش هی‌ میومدن از هم شکایت میکردن
خواهرم ام برگشت بهشون گفت دارم تلفن.حرف میزنم برین همدیگه رو بزنین :|
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

یعنی ما اگه تو یه خونه با 10 تا اتاق هم باشیم این 4 تا اعضای خونواده ی ما یه طوری خودشون رو تو خونه پخش میکنن که توی هیچ نقطه ای از خونه نمیشه تنها باشی !! یعنی بارسلونا هم این طوری از فضاهای خالی زمین استفاده نمی کنه !!
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

مامانم:این آخرین حلقه ی دستمال لوله اییه میذارم تو دستشویی دیگه نداریم ؛این چند روز تا زن داداشتون اینجاست استفاده نکنید که تمام نشه پول نداریم دیگه بخریم ! خواهرم :پس با چی خودمون و خشک کنیم ؟ مامانم: چند دقیقه همونجا بشین خشک میشی نه اصلا چکاریه خودتو بکش به دیوار خشک میشی خواهرم و من 0_0 مامانم Smile
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

پسر داییهام به باباشون گفتند ماشین بخر واسمون اونم گفته تا گواهینامه نگیرید نمی خرم. بعد این بیچاره ها با مکافاتی رفتند هر دو گواهینامه گرفتند و اومدند که بیا بریم ماشین اسم بنویسیم, اونم گفته کی دیدید تا حالا که تازه گواهینامه بگیره و ماشین نو سوار بشه و دو ساعت دلیل آورده که چون تازه کار هستید ماشین نو را اینور و اونور میزنید و به هر حال داغونش میکنید... بعد چندین ساعت بحث پسرداییهام خسته شدند و گفتند خب, قبول همون دسته دوم بگیر... دایی من جدی برگشته بهشون گفته من به کالای دسته دوم اعتقاد ندارم.
الهی بمیرم واسشون....خیلی سخته خدایی Smile))))))))))))))
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

دو هفته پیش مامانم رفته بود اصفهان دریغ از یه دونه گز یا پولکی که سوغاتی بیاره الان واسمون مهمون اومده مامانم خونه نبود زنگ زده میگه : چای دم کن بعد برو توی اتاق من توی کمد لباسام پشت چمدون سیاهه یه بالش آبیه اونو ور دار
( من :-O )
زیرش یه ملافه سبزه اونو وردار
( من :-O )
زیرش یه ساک قهوه ایه
( من :-O )
توی ساک قهوه ایه یه ساک زرشکیه
( من :-O )
توی ساک زرشکیه یه پلاستیک بنفشه
( من :-O )
از توی اون یه بسته سوهان عسلی بردار بزار جلو مهمون تا من بیام جاشونو دوباره عوض کنم حواست باشه دست به گز و پولکی ها نزنی ها !!!!!
( و همچنان قیافه من=.:-O )

از این به بعد هر کی بهم بگه توله سگ دیگه بم بر نمیخوره

.
.
.

اون روزی که مادر پدرا بفهمن دیگه لازم نیست وقتی با خارج حرف میزنن پای تلفن داد بزنن، اون روز روز عید جوانه های بهاریه.
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

یه روز خوب :
من: انقدر دوست دارم میمون داشته باشم Smile
مامانم: تو خودت میمونی...... من :|

یه روز معمولی:
من :وای چشمای خره رو نگاه چه خوشگله Smile
مامانم: آره دیگه تنها فرق تو باهاش همینه ....من :|

یه روزی که نشستم رو زمین:
مامانم: قوز نکن همینجوریش شبیه شتر هستی! من :|

یه روزی که دارم سبزی خوردن میخورم:
مامانم: داری خودتو واسه عید قربان آماده قربونی میکنی؟ من :0

من میدونم من رو از باغ وحش آوردن جوِ انسان بودن بهم دادن. Sad(

.
.
.

زماني كه داداشم ميرفت مدرسه، شبها با جوراب و شلوار لي ميخوابيد كه صبح 5 دقيقه ديرتر بيدارشه...
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

یکی از فامیلامون از شهرستان اومده بودن خونه ما،نزدیکه دو هفته پیشمون موندن
مامانم بلاخره خسته شد یه روز ظهر خیلی جدی بهشون گفت:روزه آخری که میخواستین برین میخوام گوشت در بیارم از فریزر آبگوشت درست میکنم،راستی کــــــــــــــــــــی میریــــــــــــن؟؟؟؟؟ Smile
مهمونامون :|
من که فقط آرزو داشتم اون لحظه اونجا نبودم :|
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

خانوم همسایه خطاب به خواهرم:
- سمیرا جان خوشحال شدم نامزد کردی
-- وااای مرسی .. منم همینطور
خانوم همسایه: :-|
ما =))))
خواهرم: Undecided
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

پسر داییم شیش سالشه بهش رکابیشو دادم تنش کنه میگه من بلد نیستم میگم تو که همه لباساتو تنت میکنی میگه نه این فرق داره این سه تا سوراخ داره نمیدونم سرمو تو کدوم سوراخ بکنمSmile
فک و فامیله داریم؟

.
.
.

فشار روزه رو اعضاي خانواده خيلي زياد شده!
مامانم با جديت بهم گفت برو تو اتاقت درو خاموش کن لامپو هم ببند!
من.:هنوز متعجبم!

.

.

.

وقتی مامانم خونه نیست یکی از تفریحات سالمم اینه که میرم در یخچال رو اینقدر باز میزارم تا صدای آلارمش در بیاد بعد میگم : حالا هی زر بزن هیشکی به دادت نمی رسه !!
میدونین حسش مث کتک زدن بچه لوس مهمون دور از چشم پدر مادرشه !!
فک و فامیله داریم؟



مامانم اومده میگه سرویس بهداشتی رو الان جرم گیری کردم و برقش انداختم، ببینم یه نفر رفته دسشویی قلم پاشو میشکنم !!

من :|
بابام:|
خواهرم :|
فک و فامیله داریم؟



خالم به پسرش میگه کاورِ کامپیوترو بزار ویروس نگیره!!!!
فک و فامیله داریم؟



بابام اومده تو اتاق دیده دارم نماز میخونم برگشته میگه :
صبح به صبح در پی مکر و فریب
شب هم گریه و امن یجیب…!!!
فک و فامیله داریم؟



مامانم میگه وقتی رفتم پرینت تلفن رو گرفتم معلوم میشه چه سایتای مستهجنی میری!!!
فک و فامیله داریم؟
.
.
.
به پسرعمم میگم واسه کنکور درس خوندی؟! میگه کنکور مگه ساعت ۹ نیست؟؟!
میگم چرا ! میگه خب ساعت ۶ پامیشم میخونم دیگه!
فک و فامیله داریم؟



امروز دختر خالم اس ام اس داده که امروز تولد خواهرمه یه اس ام اس بهش بده تبریک بگو…
فک و فامیله ما داریم؟؟



تو مهمونی هرچی تیکه مینداختم تا شخص مورد نظر بفهمه,دختر داییم سریع میگرفت ، نیششم تا بناگوش باز کرده
دختر دایی تیز و بزِ داریم؟؟؟



مامانم تو فیسبوکش یه پست گذاشته بعد نیم ساعت به من زنگ زده می گه زود باش پست منو لایک کن وگرنه شیرم را حرومت می کنم!!!!
فک و فامیله داریم ؟



بچه ی پسر عموم یه آهنگ رو حفظ کرده بود بعد وسط آهنگ جیک جیک می کرد به پسر عموم گفتم این جیک ها که نیست تو آهنگ بهم گفت این ساده ی خش سی دی رو هم حفظ کرده
فک و فامیله داریم؟



تلویزیون داره آتش سوزی جنگلهای استرالیا رو نشون میده .خواهر زاده ام میگه خاله حیف شد دماغت را عمل کردی و گرنه الان خرطومت را آب میکردی میرفتی آتیش را خاموش میکردی.
خواهر زاده بی شعوره پررو من دارم؟



مامانم میگه این فوتبالا چیه هر شب نشون میده؟
میگم یورو
میگه یورو که پوله :-؟
من:-|
فک و فامیله داریم؟



صبح ساعت ۶ چشام هنوز کامل باز نشده بود رفتم تو آشپزخونه زدم ظرف وایتکس رو انداختم ،همش ریخت رو فرش مامانم پاشده میگه میدونستم میندازیش گفتم خو چراگذاشتیش جلو راه میگه چون میخواستم ببینم چش کورت میبینه یا نه …
فک و فامیله داریم ؟

.

.

مامانم میگه برنامه امتحاناتت رو بده بهم.
میگم واسه چی آخه؟؟
میگه آخه میخوام ببینم چه روزایی باید دم به راه بگم درس بخون!!
من :| مامانم =))
فک و فامیله داریم؟!



بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بلند شد و بوق های ممتد بابام . پریدم تو کوچه میگم چی شده بابا؟ میگه یعنی تو با این هیکل گندت نمی فهمی وقتی بوق می زنم یعنی گوشیمو جا گذاشتم وردار بیار!!!!!!!
خدا وکیلی راست میگه نمی دونم چرا اینو نفهمیدم! چند وقتیه خیلی خنگ شدم!!!
قربون بابای گلم برم!

.

.

.

پسر داییم اومده خونمون سرو صورتش داغون کبود!! میگم احسان دعوا کردی ؟ میگه نه چطور میگم چرا انقدر کبود و زخمی صورتت؟؟! میگه نه کیسه کشیدم صورتمو میگن واسه پوست خوبه!!!! ولی به همه میگم دعوا کردم سوتی نده!

.

.

.

ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺪﯾﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻡِ ﺩﺭِ
ﺧﻮﻧﻪ،
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ!ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮﯼ
ﺩﺭ،ﻣﻨﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
ﯾﻬﻮ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ:
ﺍﻭﻥ ﻻﻣﺼﺒﻮ ﺧﻔﻪ ﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ
زری میزنه ﺁﺧﻪ!
من((((((:
ﺑﺎﺑﺎﻡ
ﻣﺪﯾﺮ

.

.

.

همـــی چنـــد میــن پیــش یــه ســاندویــچ کـالبــاس درســت کــردم رفتــم تــو تــراس داشتـــم بـا گوشـــی با دوســتم حــرف میــزدم گفــت چــی‌ مــی‌خوری گفتــم ســاندویــچ ولــی‌ حیــف نوشــابه نیســـت یــه چنــد دقیــقه بــد دیــدم یــه نوشــابه بســته بــه طنــاب داره میـــاد جـلوم از تــراس طبـــقه بالا!!!!

دختــــر همسایمـــون تــو تــراس بود شنیـــده صــدامو بــد از بــالا میگـــه بگیـــر نوشـــابرو منــم هــی‌ اصرار کــه نمـــی‌خوام مرســی‌ شــوخــی‌ کــردم عاطفـــه خانوووم اونـــم هــی‌ می گفـــت نــه بگـــیر آخــر گفتــم :خــو لاعقــل بیــار پــاییـــن دره خــونه
آغـــا این بش برخـــور گف : اصـــــن نمــــیدمت پـــــــرو
هیچـــی دیگـــه نوشابــــه رو کشـــید بالا
منـــم تو آ خــــرین لحظـــه با یـــه حـــرکت پـــرشــی که فک کنم عمـــرا یه دو میدانـــی کار المپـــک بتـــونه ایقـــد بپـــره !!!
پـــــریدم نوشــــابرو گـــرفتم :
همچین دخمـــل همسایـه‌هــای با مــرامـــی‌ داریـــم =))

.

.

.

.
.

دوستم زنگ زده خونمون بابام جواب داده:با حامد کار دارین؟الان صداش میکنم…حاااااااااممممدددددد(مثلا صدای داد زدن)
من:بابا من که اینجام چرا انقد داد میزنی؟؟
بابام:خو میخام دوستت فک کنه خونمون انداز ه ۱۶تا خونس توام خیلی دوری!!!
من:o_O
دوستم پشت خط:O_O
بابامBig Grin
اینم باباس ما داریم؟؟؟

.

.

.

عموم صبح از خواب بیدار شده دیده ساعت ۸:۳۵ دقیقست. یهو هول شد و بلند شد گفت تلویزیونو روشن کنین بزنین شبکه دو! گفتیم چرا؟ گفت اخبار ۲۰:۳۰ شروع شده. بدو بزن شبکه دو!!!
بعد که ما رو دید که داریم رو فرش می غلتیم و می خندیم، متوجه سوتیش شد و دوباره گرفت خوابید!
عموی عاشق اخباره ما داریم؟
.

.

.

یکی از دوستام هف هش سال ( یعنی همون هفت هشت سال !) تکواندو کار میکرد. بعدش کم کم به کشتی علاقه مند شد و رفت کشتی. یه چار پین ماه ( یعنی همون چهار پنج ماه !) که گذشت، رفت و تو مسابقات کشتی قهرمانی شهرستان شرکت کرد. بعدازظهر روزی که اولین مسابقشو انجام داد بهش گفتیم چطور بود؟ گفت از مسابقات حذف شدم!
بعدا کاشف بعمل اومد که آقا وسط کشتی یه لگد خوابونده تو صورت حریفش طرفو ناکار کرده. حریفشو هم با برانکار بردن تو آمبولانس و بردنش بیمارستان!!!
خب چیکار کنه… هم اولین مسابقه کشتیش بود و هم تو فاز تکواندو بوده دیگه… خخخخخخخخخ
دوسته ما داریم؟!

.

.

.

زنگ زدم تاکسی تلفنی که یه ماشین بفرستن برم باشگاه. آدرسو دادم (کوچه ی شهید بهشتی ۴۱). بعد نیم ساعت دیدم یارو تماس گرفته، خیلی هم شاکیه که آقا چرا وقتی زنگ میزنی نمیای؟ ما رو مسخره کردی؟! گفتم آقا من الان نیم ساعته سر کوچه هستم. یارو گفت پس چرا من شما رو نمیبینم؟ اینجا که کسی نیست!! گفتم شما الان کجایین؟ گفت سر کوچه ی شهید شریفی ۳۸ !
بعد از اینکه بهش گفتم کجام گفت آقا خب درست آدرس بده دیگه!
نمیدونم آخه چطوری بهشتی ۴۱ رو شریفی ۳۸ شنید؟!!!
راننده آژانسه داریم؟!!!

.

.

.

مامانم عصری میگه ماشینو بردار بریم دور دور …
رفتیم تو ترافیک یه دختره وایساده سوار تاکسی شه .. مامانم میگه برو بگو مستقیم سوارش کن … میگم چرا ؟؟ میگه حرف گوش کن !
سوار کردم دختره رو … تا دختره نشسته مامانم میگه : عروس گلم دانشجویی ؟؟ دختره قرمز کرد منم نزدیک بود بزنم به جلوییم .. مامانمم برگشته خیلی خونسرد میگه کی واسه تو خواست ؟؟ واسه داداشت میخوام !!
دختره بنده خدا گفت بله سال آخرم .. خلاصه مامانم تلفن دختر رو گرفت از این به بعد مامانمو میبرم شماره بگیره واسم

.

.

.

من تو اتاقم یک بخاری کوچیک دارم
صبحا بابام ساعت ۵ بیدار میشه واسه نماز تا ۷ که میخواد بره سرکار بیداره
سروصدا که میکنه بماند میاد بخاطری منو رو شمک میذاره
میگم بابا چرا کم میکنی صبحا
میگه اولا صبح شده
دوما بلند شو درساتو بخون
یعنی تاحالا اینجوری قانع نشده بودم
من
بابام
شرکت ملی گاز )
بابای صرفه جویی داریم ما !!!!!!!!!!!

.

.

.

خالمـــو و یکی ۲ تا از فامیلا با یکــی از همــسایه هـای قـدیمــی اومـدن خــونمــون بحــث شــون همـش درمــورد اینــه و اونـــه :
نمیـــدونم مــریــم طلاق میخـــواد
ســامــان پســـر اشـــرف زن نگرف؟؟؟
نــــدا اینـــا یکــی دیگــه نمیــخان بیــارن یــه دونــه بچــه کــــَمشونه ایــن یکــی تنــهاســت آخــــه!!!!
مــامــیم : وای بمـــیرم براش نمــــدونم
نمیــدونم فــولانی باز رفتــه آنتالیـــا
همیـــن بحثای خــاله زَنــَگــی
والا یـــه ساعته تشــنمــه جـــرعت نمیکــنم از پـذیـرایـــی رد شـــم بــرم آب بخــــورم میتــرســم بــه مامـــیم بگــن ایـــن خـــرس گنــده هنـو دانشگـــاش تمـــوم نشـــده؟؟؟
فک و فامیله داریـــــــــــــــم؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

دیروز بابام اومد خونه نیششم تا بنا گوش بازه

من:سلام بابا؛ چیه خوشحالی؟

بابام:سلام (با لبخند) هیچی با ماشینت تصادف کردم
من:شوخی میکنی!
بابام:نه جون بابا راس میگم
من:عه بابا یعنی چی شورشو دراوردی میدونی این چندمین باره!!!!!
حالا منم عصبانی داشتم صحنه رو ترک میکردم بابامم اومده منو بغل کرده با یه حالت غمیگن تو چشای من نگاه میکنه میگه :میخوای بری برو؛ فقط گیتارتو با خودت نبر
نه خدایی این باباس من دارم؟
ماشینه نازنینمو بگو !!!وای وای

.

.

.

داشتیم فیلم میدیدیم یه دفه یه صحنه خاک بر سری نشون داد!!!همه خاندان برگشتن منو نگاه کردن!
من:چیزی شده؟
بابام:بیا خانوم تحویل بگیر
مامانم:این چیههههههه؟
عمم:منصور(اسم بابام)فرزند ناخلفتو تحویل بگیر
ب خدا نه من روشن کردم نه این شبکه رو گرفتم.تازه مگه من گفتم اینو نشون بدن؟؟؟؟؟
فامیلن من دارم؟

.

.

.

زنگ زدم تاکسی تلفنی که یه ماشین بفرستن برم باشگاه. آدرسو دادم (کوچه ی شهید بهشتی ۴۱). بعد نیم ساعت دیدم یارو تماس گرفته، خیلی هم شاکیه که آقا چرا وقتی زنگ میزنی نمیای؟ ما رو مسخره کردی؟! گفتم آقا من الان نیم ساعته سر کوچه هستم. یارو گفت پس چرا من شما رو نمیبینم؟ اینجا که کسی نیست!! گفتم شما الان کجایین؟ گفت سر کوچه ی شهید شریفی ۳۸ !
بعد از اینکه بهش گفتم کجام گفت آقا خب درست آدرس بده دیگه!
نمیدونم آخه چطوری بهشتی ۴۱ رو شریفی ۳۸ شنید؟!!!
راننده آژانسه داریم؟!!!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
پاسخ
 سپاس شده توسط سایه2 ، nilo0far ، Lordlas ، m016 ، azary ، reza u? ، RedSparrow
آگهی
#12
رفته بودیم خونه خالمینا شوأرخالم شامو که خوردیم رو به من کرد گفت اشکان قیمه ای که تو الان خوردی مال چند روزپیش بود وگفت آره این یخچال ما خدانگرش داره خیلی موادو تازه نگه میداره یه هو خودش فهمید سوتی أرو داده اومد جمش کنه گفت آره خدا نگهش داره یهو جمعیت ترکید هر چی دعای خیر بود برای یخچال کرد اگر این دعاهارودرحقه من میکرد پزشکی هسته ای قبول میشدم بدبخت ‏(نظرتون راجبه قیمه یک هفته مونده چیه؟ تامن باشم هوس قیمه نکنم )










اقا پدرم یهو اومد تو اتاقم بهم گفت
تو که چشمات خیلی قشنگه
تو که چشمات خیلی عجیبه
تو که این همه نگاهت واسه چشمام گرمو نجیبه
من یهو ذوق مرگ شدم تا به خودم اومدم دیدم دارم ماشین بابامو لنگ میکشم نفهمیدم چی شد فقط فهمیدم کاملا خر شدم










به گودزیلای ۸ ساله (مشخصا دهه هشتادی) که رفته جلو نشسته میگم ببین عزیزم تو خارج تو اروپا بچه ها عقب می شینن تازه کمربندشونم می بندن
دایناسور شیشه رو کشیده پایین میگه هر وخ رفتیم خارج باشه عقب می شینم!!!!!
ینی خدا اینارو افریده تا صبر مارو بسنجه ؟؟؟؟؟
نه شما بگین چی بگم بهش اخه؟؟؟










عموم بهم زنگ زده میگه بیا خونمون کارت دارم
بهش گفتم عمو الان نمیتونم کار دارم ،برگشته بم گفته که صبر کن اگه گزاشتم امشب بیا خونمون‏(آخه دخترش نامزدم‏)‏
هیچ دیگه برخلاف میلم رفتم کارا رو واسش انجام دادم .گفتم عمو من امشب میخام بانامزدم برم بیرون برگشته قشنگ گفت نه عمو جون اگه میخای برین بیرون یه کار دیگه باید واسم انجام بدی
ای خداااااا ‏!!!‏ تورو خدا یکی یه چیزی به عموم بگه که نامزدمه بابا ،جز اموال شخصیمه
دیگه هیچ حرفی ندارم












خاهرزنم همون که آی کیوش در حد گوجس رفته دانشگاه رفته سر کلاس جز دوستش هیششششکی نبوده خلاصه یه پسره اومده داخل رفته بهش خاک تو سرشون معلوم نیست کجان اینا و چرا نیومدن سر کلاسSad((((
استادم که معلوم نیست کدوم گوریهSad(((
پسره:llllllll
پسره:ببخشید خانم من استاد این کلاسم:llll
خاهرخانمSmile)))))))
هیچی دیگه مجبور شد بره درسشو حذف کنه D:












یه خاهرخانم دارم آی کیوش در حد گوجه فرنگیهD:
دیروز با دوستش رفته امتحان بده که طبق معمول گند زده ،امروز به دیالوگشون دقت کنید:
خاهر خانم:دیروز رفتم امتحان دادمSmile))
دوستش:llllll
باز دوستش: یه نگاه به قیافه من کن ببین آشنا نیست:lll
خاهرخانمSmile))هاااا
دوستش:نخود فرنگی منم دیروز تو امتحان بودم:lll
یه همچین خاهر زن باهوشی دارم
اینم فک و فامیله دارم من:llll












دختـــرعمم زنگ زده میگــه: امیـــــر , قیمـتٍ لپ تاپ چــنده الان؟!
مـــن: لپ تاپٍ چـــــی؟!
__: نمیـــدونم هرکــدوم که خـــودت میــدونــی بهتــــرٍ!
مـــن: والا الان قیمــت دستــم نیــس, حــالا میپـــرسم بهت میگـــم!
__: اووووف! خــاک تو ســــرم واسه پســـردایی که دارم! دختـــرایٍ مـــردم پســرداییشــون واسشـــون لپ تاپ مــی خـــره پســـر دایی مـــن قیمتــشم دســش نیس! نا امیــــدم کــــردی ولش کن دیگهSad
مـــن: خـــو مگه مــن نمــایندگـــی خـــرید فـــروشٍ لپ تاپ دارممم کچـــل؟! باید بپـــرسم!
ــــ: گفتـــم نمیـــخاااااام (صــدا جیــغ جیــغو) ! به خـــدا بری بپــرسی دیگــه نه مـــن نه توSad
مـــن: باشــــه نمی پـــرسم نتـــرکی از حــــرص!
دختـــرعمم: نیگــا تورو خــــدا مــــردم پســرداییشون نــازٍ دختـــرعمــشونو میکشـــه پســــردایی مــن از خـــداشه که لپ تاپ قیمــــت نکنـــه!
مـــن: یعـــنی خاک برســـرٍ پســـردایی جنابٍ مــــردمSad
دختــــرعمم: باریــک الا باریــک الا فحشم میدی؟!
دخــتر عمـــه خلُ چلـــــه داریـــــــم؟!
خداااااااااا!!!!!












داداشٍ ۵سالــــم, اومــــده میگــــه: داداشــــــی؟!
مــــن: جــــونم؟!
ایمـــان: چشـــایٍ منـــــی میدونستــــی؟!
مــــن: فـــدا چشات نــاز پســــر !
ایمـــان: الان اینُ به حســابٍ چی بذارممم؟! اینکـــه تو چشایٍ منـــی داری فـــدا چشــام میشـــی؟! یعــنی داری فـــدا خـــودت میشـــی؟!
مـــن: بــاور کـــن ایمـــان مـــن عاشقتـــم!
ایمـــان: هعـــی خـــدا ببیــــن کی داداشٍ مـــاس؟! فک کـــردی منم دختــــرم که با این حـــرفا خــــر شم؟!
مـــن: بچــــه پـــررو!(^_^)
ایمـــان: خـــدا فشــارت(شفــات) بده! از جلــــو چشام فــــرار کن؟!!!!
مـــن: فـــرار کنمممم؟! چــرا مگه چیــکارت کــــردم؟!
ایمـــان: میـــزنم چشــامو کـــور میکنمـــا! اون وخ دیگـــه تــوام میمیـــری مــامــان بــابــام دیــوونه میشــن غصه میخـــورن! فــــرار کن!
آخــــه مـــن چی به این دهه هشــتادی بگممم؟!
ابـــراز علاقه شــونم آدمــــو میســـوزونـــه!
داداشٍ اعصــاب تعطیلــــه داریـــم؟!










نشستم دارم جوک میفرستم ۴جک حالا خاهر دهه هشتادی ما نشسته غلت املایی میگیره .
دلش خوشه اون بلده من نبلدم منم گذاشتم تو خوشیشش بمونه.
خاهر دهه هشتادی بی سواده ما داریم!!!!!!!والا












اغا اس دادم خالم گفتم عصری میایم خونتون….
حالا عصر که شد(در حالت لمیده روی صندلی کامپیوتر) زنگیدم میگم چرا درو باز نمیکنی؟
خاله بیچارم:ببخشید خاله داشتم شام اماده میکردم نشنیدم.
هالا ما یه شوخی کردیم این چقد بی جنبس…..!!!!!
به قول smj13یعععععنی یه همچین ادمیم من
منSmile)))))))))
خاله بیچاره>Sad(((
شام مزبور:|












مـــردم مخاطبٍ خعلــــی خاصشـــونو میبینــن LOVE میتـــرکونن, مـــنٍ طفلــک باید بشنــــوم خـــانوم زیست چن شده؟! تستـــاشو چـن در۱۰۰ میزنــــه! تــازه باید تشـــویقشم بکنـــم, هــم نقدی هم روحــــی!
تــازگیـــا احساس میکنــــم بــابـــاشم؟!
آوریـــــن آوریـــــن دخملٍ خــوب!
اونــم خدا شاهــدٍ میگـــه: ذکـــی! اگه تـــو رو نمیشنــاختم و نمیدیدم بهتـــــرم میشـــدم!
مـــن: چـــــرا؟!!
__: چـــون نمیتـــونم خــوب درس بخــــونم!
منــــم یه لبخنـــد با حـــرص نثارش میکنم!
میگـــه: حقیقت واست تلخـــــــــــــــه؟
مــــن:|
یعـــــنی اگه پزشکــــی تهــــران نیاره خودم تیــــرش میـــزنم!!!!!!!!
تازه مــامــان خانومم میگه: تو رو خـــدا با این یکـــی کارت نباشه بذا درسشـــو بخــــونه مــــن عـــروسٍ دکتــــر میخــام؟! زنگم زد جـــوابشو نده!
آخــــــــــه مگه مـــن حسن کچلم که بشینم زیـــرٍ پاش درس نخـــــونه!؟
به جـــونٍ خــــودم از طـــرفٍ هیشکـــی شانس ندارممممSad
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
پاسخ
 سپاس شده توسط m016
#13
بابام از خونه رفت بیرون ماشین رو روشن کرد و رفت یه دیقه بعد دوباره صدای ماشین بلند شد و بوق های ممتد بابام . پریدم تو کوچه میگم چی شده بابا؟ میگه یعنی تو با این هیکل گندت نمی فهمی وقتی بوق می زنم یعنی گوشیمو جا گذاشتم وردار بیار!!!!!!!
خدا وکیلی راست میگه نمی دونم چرا اینو نفهمیدم! چند وقتیه خیلی خنگ شدم!!!
قربون بابای گلم برم!
.
.
.
پسر داییم اومده خونمون سرو صورتش داغون کبود!! میگم احسان دعوا کردی ؟ میگه نه چطور میگم چرا انقدر کبود و زخمی صورتت؟؟! میگه نه کیسه کشیدم صورتمو میگن واسه پوست خوبه!!!! ولی به همه میگم دعوا کردم سوتی نده!
.
.
.
ﺩﯾﺸﺐ ﻣﺪﯾﺮ ﺳﺎﺧﺘﻤﻮﻥ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﻡِ ﺩﺭِ
ﺧﻮﻧﻪ،
ﺑﺎ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﮐﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ!ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮﯼ
ﺩﺭ،ﻣﻨﻢ ﺻﺪﺍﯼ ﺁﻫﻨﮕﻮ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ!
ﯾﻬﻮ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﺯﺩ:
ﺍﻭﻥ ﻻﻣﺼﺒﻮ ﺧﻔﻪ ﺵ ﮐﻦ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﻪ
زری میزنه ﺁﺧﻪ!
من((((((:
ﺑﺎﺑﺎﻡ
ﻣﺪﯾﺮ
.
.
.
همـــی چنـــد میــن پیــش یــه ســاندویــچ کـالبــاس درســت کــردم رفتــم تــو تــراس داشتـــم بـا گوشـــی با دوســتم حــرف میــزدم گفــت چــی‌ مــی‌خوری گفتــم ســاندویــچ ولــی‌ حیــف نوشــابه نیســـت یــه چنــد دقیــقه بــد دیــدم یــه نوشــابه بســته بــه طنــاب داره میـــاد جـلوم از تــراس طبـــقه بالا!!!!
دختــــر همسایمـــون تــو تــراس بود شنیـــده صــدامو بــد از بــالا میگـــه بگیـــر نوشـــابرو منــم هــی‌ اصرار کــه نمـــی‌خوام مرســی‌ شــوخــی‌ کــردم عاطفـــه خانوووم اونـــم هــی‌ می گفـــت نــه بگـــیر آخــر گفتــم :خــو لاعقــل بیــار پــاییـــن دره خــونه
آغـــا این بش برخـــور گف : اصـــــن نمــــیدمت پـــــــرو
هیچـــی دیگـــه نوشابــــه رو کشـــید بالا
منـــم تو آ خــــرین لحظـــه با یـــه حـــرکت پـــرشــی که فک کنم عمـــرا یه دو میدانـــی کار المپـــک بتـــونه ایقـــد بپـــره !!!
پـــــریدم نوشــــابرو گـــرفتم :
همچین دخمـــل همسایـه‌هــای با مــرامـــی‌ داریـــم =))
.
.
.
.
.
دوستم زنگ زده خونمون بابام جواب داده:با حامد کار دارین؟الان صداش میکنم…حاااااااااممممدددددد(مثلا صدای داد زدن)
من:بابا من که اینجام چرا انقد داد میزنی؟؟
بابام:خو میخام دوستت فک کنه خونمون انداز ه ۱۶تا خونس توام خیلی دوری!!!
من:o_O
دوستم پشت خط:O_O
بابامBig Grin
اینم باباس ما داریم؟؟؟
.
.
.
عموم صبح از خواب بیدار شده دیده ساعت ۸:۳۵ دقیقست. یهو هول شد و بلند شد گفت تلویزیونو روشن کنین بزنین شبکه دو! گفتیم چرا؟ گفت اخبار ۲۰:۳۰ شروع شده. بدو بزن شبکه دو!!!
بعد که ما رو دید که داریم رو فرش می غلتیم و می خندیم، متوجه سوتیش شد و دوباره گرفت خوابید!
عموی عاشق اخباره ما داریم؟
.
.
.
یکی از دوستام هف هش سال ( یعنی همون هفت هشت سال !) تکواندو کار میکرد. بعدش کم کم به کشتی علاقه مند شد و رفت کشتی. یه چار پین ماه ( یعنی همون چهار پنج ماه !) که گذشت، رفت و تو مسابقات کشتی قهرمانی شهرستان شرکت کرد. بعدازظهر روزی که اولین مسابقشو انجام داد بهش گفتیم چطور بود؟ گفت از مسابقات حذف شدم!
بعدا کاشف بعمل اومد که آقا وسط کشتی یه لگد خوابونده تو صورت حریفش طرفو ناکار کرده. حریفشو هم با برانکار بردن تو آمبولانس و بردنش بیمارستان!!!
خب چیکار کنه… هم اولین مسابقه کشتیش بود و هم تو فاز تکواندو بوده دیگه… خخخخخخخخخ
دوسته ما داریم؟!
.
.
.
زنگ زدم تاکسی تلفنی که یه ماشین بفرستن برم باشگاه. آدرسو دادم (کوچه ی شهید بهشتی ۴۱). بعد نیم ساعت دیدم یارو تماس گرفته، خیلی هم شاکیه که آقا چرا وقتی زنگ میزنی نمیای؟ ما رو مسخره کردی؟! گفتم آقا من الان نیم ساعته سر کوچه هستم. یارو گفت پس چرا من شما رو نمیبینم؟ اینجا که کسی نیست!! گفتم شما الان کجایین؟ گفت سر کوچه ی شهید شریفی ۳۸ !
بعد از اینکه بهش گفتم کجام گفت آقا خب درست آدرس بده دیگه!
نمیدونم آخه چطوری بهشتی ۴۱ رو شریفی ۳۸ شنید؟!!!
راننده آژانسه داریم؟!!!
.
.
.
مامانم عصری میگه ماشینو بردار بریم دور دور …
رفتیم تو ترافیک یه دختره وایساده سوار تاکسی شه .. مامانم میگه برو بگو مستقیم سوارش کن … میگم چرا ؟؟ میگه حرف گوش کن !
سوار کردم دختره رو … تا دختره نشسته مامانم میگه : عروس گلم دانشجویی ؟؟ دختره قرمز کرد منم نزدیک بود بزنم به جلوییم .. مامانمم برگشته خیلی خونسرد میگه کی واسه تو خواست ؟؟ واسه داداشت میخوام !!
دختره بنده خدا گفت بله سال آخرم .. خلاصه مامانم تلفن دختر رو گرفت از این به بعد مامانمو میبرم شماره بگیره واسم
.
.
.
من تو اتاقم یک بخاری کوچیک دارم
صبحا بابام ساعت ۵ بیدار میشه واسه نماز تا ۷ که میخواد بره سرکار بیداره
سروصدا که میکنه بماند میاد بخاطری منو رو شمک میذاره
میگم بابا چرا کم میکنی صبحا
میگه اولا صبح شده
دوما بلند شو درساتو بخون
یعنی تاحالا اینجوری قانع نشده بودم
من
بابام
شرکت ملی گاز )
بابای صرفه جویی داریم ما !!!!!!!!!!!
.
.
.
خالمـــو و یکی ۲ تا از فامیلا با یکــی از همــسایه هـای قـدیمــی اومـدن خــونمــون بحــث شــون همـش درمــورد اینــه و اونـــه :
نمیـــدونم مــریــم طلاق میخـــواد
ســامــان پســـر اشـــرف زن نگرف؟؟؟
نــــدا اینـــا یکــی دیگــه نمیــخان بیــارن یــه دونــه بچــه کــــَمشونه ایــن یکــی تنــهاســت آخــــه!!!!
مــامــیم : وای بمـــیرم براش نمــــدونم
نمیــدونم فــولانی باز رفتــه آنتالیـــا
همیـــن بحثای خــاله زَنــَگــی
والا یـــه ساعته تشــنمــه جـــرعت نمیکــنم از پـذیـرایـــی رد شـــم بــرم آب بخــــورم میتــرســم بــه مامـــیم بگــن ایـــن خـــرس گنــده هنـو دانشگـــاش تمـــوم نشـــده؟؟؟
فک و فامیله داریـــــــــــــــم؟؟؟؟؟؟؟
.
.
.
دیروز بابام اومد خونه نیششم تا بنا گوش بازه
من:سلام بابا؛ چیه خوشحالی؟
بابام:سلام (با لبخند) هیچی با ماشینت تصادف کردم
من:شوخی میکنی!
بابام:نه جون بابا راس میگم
من:عه بابا یعنی چی شورشو دراوردی میدونی این چندمین باره!!!!!
حالا منم عصبانی داشتم صحنه رو ترک میکردم بابامم اومده منو بغل کرده با یه حالت غمیگن تو چشای من نگاه میکنه میگه :میخوای بری برو؛ فقط گیتارتو با خودت نبر
نه خدایی این باباس من دارم؟
ماشینه نازنینمو بگو !!!وای وای
.
.
.
داشتیم فیلم میدیدیم یه دفه یه صحنه خاک بر سری نشون داد!!!همه خاندان برگشتن منو نگاه کردن!
من:چیزی شده؟
بابام:بیا خانوم تحویل بگیر
مامانم:این چیههههههه؟
عمم:منصور(اسم بابام)فرزند ناخلفتو تحویل بگیر
ب خدا نه من روشن کردم نه این شبکه رو گرفتم.تازه مگه من گفتم اینو نشون بدن؟؟؟؟؟
فامیلن من دارم؟
بعضــے حــرفـــارو نمیشـہ گفتــ بـایــد خـــــورد!


ولـــے بعضــے حـرفــارو نـَـ مےشــه گفتـ ، نـَـ مےشــہ خـورב!


مےمـــونــہ سـر בل!


مےشـہ دلتنگــے ... مےشـہ بغـــض ... میشہ سکـوتــ ...


میشہ همــوטּ وقتــے کـہ


خـوבتـم نمـیدونــے چـہ مـرگـتــه!!!

Heart
پاسخ
 سپاس شده توسط سایه2 ، saraaslani
#14
بابام یه چن روزیٍ رفته شهرستان واسه کارش!!
نصفه شب بودش دیدم مامانم وحشتناک اومده میگه؛ امیـــــــــــــــــــــر بیدارشو ایمان(داداشم 5سالشه) تب کرده پاشو ببریمش بیمارستان!! آقا تا اینو گف مثٍ قرقی سوییچو برداشتم ماشینو از پارکینگ بیارم بیرون هیچی مامانمم اومد سوار شد با سرعتٍ نور رانندگی میکردم!! 3تا خیابونو ردش کردم!! میبینم مامانم یا حسین!!! ایمان کو؟؟ امیر؟؟
من؛ کجاس؟؟ مگه تو نیاوردیش؟؟
مامانم؛ آچمز مگه نگفتم تو بغلش کن بیارش؟؟؟ خاک تو سرت!! دور بزن ! جــــــــــــاش گـــــــــــذاشتـیـم!!
رفتم خونه میبینم بچه زده زیرٍ گریه ترسیده زهره ترک شده!!
بعد مامانم زده زیرٍ خنده میگه تقصیرٍ داداشٍ سر به هواته!!!
خدا وکیلی مامانٍ نگران و حواس جمه من دارم؟؟
یه مدتیٍ فک و فامیل کلید کردن رو سوتی دادن نمیدنم قضیه چیه!!!!!
*****************************
رفتم چراغ اتاق خواهرم رو شبیه وصل کنم
گوشی رو دادم که نور رو بگیره ببینم چ میکنم
میبنم نشسته داره بازی میکنی
بعد چند دقیقه میگه بازیش باحاله
چراغ رو ول کن نمیخوام
*****************************
بابای دوستم داره میره حج،قسمت شما بشه، یه مرغ مینا دارن خیلی دوسش داره،مینا هم اونو خیلی دوست داره. قبل از اینکه بره هزارتا فیلم از خودش گرفته،تو فیلم به مینا سلام میکنه،قربون صدقه اش میره،گفت:هروقت رفتم این فیلما رو هر روز براش بذارید که احساس دلتنگی نکنه!!!!!!
فک و فامیل حیوون دوسته ما داریم؟؟!!!؟؟!!!!
*****************************
داداشم تاکسی داره میگم روزی چقذر کار میکنی؟
میگه 30تومن
میگم یه روز بیا کمک من 30تومن بهت میدم
میگه باشه جمعه میام
گفتم حالا چرا جمعه؟
میگه آخه جمعه ها 60تومن هم کار میکنم
خدایی فک و فامیله ما داریم؟
*****************************
بابام خیلی مرده!سر ناهار دستم خورد به پارچ اب همش ریخت تو غذاش.هر کی بود یه چک میخوابوند زیر گوش بچه اش. ولی بابام نزد!!!!!فقط بشقابشو باهام عوض کردSmile
خدایی اوچ مهربونی ومرام از پدر فداکار من همینطوره که در حق من سرازیر میشه منم اب شدم رفتم طبقه پایینیمون:-0
یکی نیست بگه فک وفامیله که داریم!!!!؟؟؟
*****************************
بعضی جمعه ها من یه سر میرم خونه پدربزرگم!!
یهو دیدم پدربزرگم کز کرده یه گوشه خبری از مامان بزرگمم نیس!! من؛ چی شده؟؟
بابابزرگ؛ هیچی پسرم غلطه زیادی کردم مامانیت باهام قهر کرده!!!
من؛ چیکا کردی پسر؟؟
مامانی از تو یه اتاقٍ دیگه! از خودش بپرس امیر جان!!
من؛(o_O)
بابابزرگ؛ دارم میگم زن!! بابا من رفتم لواشکایی رو که با میوه هایٍ تو حیاط درس کرده رو یواشکی خوردم واسه این خانومم نذاشتم!! بابا بخدا دلم میخاست!!
من؛(^_^)
لواشک؛)))
درختایٍ تو حیاط؛)))
کسی که لواشک دلش خواست؛(×_×)
معده ی بابابزرگم؛_______
مامانبزرگ بابابزرگٍ لواشک خوره داریم؟؟؟
*****************************
نمیدونم این قضیه باباها چیه که کولرو خاموش میکنن.حالا کولر فداسرتون دروپنجره روهم میبندن بعد که اعتراضم میکنی میگه هممون ومریض کردی رفت.
آخه باباست ما داریم
*****************************
طبقه بالامون شرکته،
ب بابا میگم بابا اینا منو نمیخوان؟
خواهرم چپ چپ نگاه کرد،گفتم ب عنوان آبدارچی،
مامانم ی نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد گفت آبدارچی؟
تو دلم گفتم الان میگه اینهمه درس خوندی ک آبدارچی شی،
یهو دیدم برگشته میگه آخه تو بلدی چای دم کنی ک میخوای آبدار چی شی؟
یعنی له شدما
*****************************
(سوکس شم اگه دروغ بگم) سر سفره نشسته بودیم مامانم گفت برو اون فلفل ها رو بیار با آبگوشت بخوریم پا شدم آوردم تعارف کردم هیشکی نخورد بعد خودم یه دونشو خوردم از بس تند بود آتیش گرفتم بعد مامانم به بابام میگه مرد دیدی گفتم این فلفلا شیرین نیستن؟
یه لحظه از شدت محبت اشک تو چشمام حلقه زد فک کنم شرایط من از بچه سر راهی گذشته در حد موش آزمایشگاهی روم حساب میکنن تو خونه
*****************************
عروسی دایی جونمه رفتن باغ واسه آتلیه فیلمبردار جامونده!بشمار١
بابالباساروبرده خشکشویی قراربوده ساعت٣بره تحویل بگیره الان ساعت٧غروبه مالباس نداریم!بشمار٢
میریم توشهردیدیددیدبکنیم ماشین عروس خراب شدامدادخودرو عروس ودامادو یدک کشید.بشمار٣
گوسفندگرفتیم جلوپاشون قربونی کنیم لحظه پیاده شدن عروس گوسفندفرارکرد.بشمار٤
گروه موسیقی شروع کردن مجلس گرم کنن سیم کشی تالارآتیش گرفت،به این میگن ازدواج با اعمال شاقه.
داییه بدشانسه من دارم؟
*****************************
ی مامان بزرگ دارم وقتی به نفعش نباشه نه گوشاش میشنوه نه چشاش میبینه نه پاهاش جون داره.ولی وای به حال روزی که من با تلفن صحبت کنم گوشاش تییییییییییز به تیزی چاقو زنجان یا اگه به نفعش باشه چشاش به دوربین شکاری میگه زکی تازه به جون خودم پرشش از جوب هم دیدم
ولی خدا سایه اش رو از سرمون کم نکنه.
اونایی که مامان بزرگشون اینطوریه بزنن لایکو!
*****************************
ب خالم میگم این رگه پشت چشمت؟
میگه پ ن پ طناب بستیم لباس آویزون کنیم!!!
آخه من چی بگم ب این فک و فامیل سر خوش، هر کدوم ی مدلن!!!!!
*****************************
یه بار خوابیده بودم بچه خواهرم 5سالشه اومد یک سیلی خفن خوابوند در گوشم. روانی شدم داد کشیدم سرش چرا زدی نمیبینی خوابم. بیچاره زد زیر گریه که دیگه مگس روت بشینه فراریش نمیدم!!!
خواهرزادس داریم
*****************************
امروز یه لباس واسه دخترم گرفتم که عکس دوتا الاغ روشه مامانم هم میگه عکس مامان باباشو زده رو لباسش مامانه ما داریم ها




سپاس یادت نره بانظر
پاسخ
 سپاس شده توسط tanha naro
#15
ممنون عالی بود
من از اینکه فرزندانم. در آینده چه مامان باحالی دارن بهشون غبطه میخورمBig Grin
پاسخ
#16
Big Grin 
مامانم میگم ، لایک به ناهارت ، با ناراحتی میگه لایک به جد و آبادت ، نمک نشناس دستم بشکنه دیگه برات کوفتم نمیپزم ! 
فک و فامیله داریم
؟فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
بعد سالها داشتم واسه تجدید خاطره با مامان بزرگم منچ بازی می کردم !
۲ دست بردمش دست سوم کُری میخوندم واسش !
من : ننه پیر شدی ، گذشت اون زمون که منُ میبردی !
مامان بزرگم : پیر مادرزنته ، تو بزرگ شدی دیگه نمیتونم کلاه سرت بزارم ، بچگیا خرفت بودی گولت میزدم میبردمت
من 
مامان بزرگ
اینا به کنار ، تا میخواستم مهره اشُ بزنم میگفت زورت به من پیرزن رسیده ؟
وقتی میزدم می گفت : وقتی نوه ام بهم رحم نمیکنه باید از بقیه چه توقعی داشته باشم ، خیلی نمک به حرومی ! 
فک و فامیله داریم ؟فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
 
بچه خواهرم ۸ سالشه ، مامان و باباش رفتن جایی اونو نبردن ، گریه کنان اومده به من میگه دایی تو لپ تاپت آهنگ بذار گوش کنم ، بهش میگم سوسن خانوم بذارم ؟ میگه نه داریوش بذار !! 
فک و فامیله داریم 
پسر خالم دوسالشه به عمش گفته پدر سگ !
بهش گفتن معذرت خواهی کن !
گفته ببخشید پدر سگ جان ! 
فک و فامیله داریم ؟فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
 
خواهر زادم کچل کرده بود . یه بار تو حموم به جای شامپو اشتباهی به سرش کف شوی زده ! بهش میگیم خوب دایی جان ! روی قوطی رو نخوندی نوشته کف شوی ؟! میگه چرا خوندم ، نوشته بود برای سطوح صاف !
من 
سطوح صاف و مورب 
کف شوی 
سر کچلش  
فک و فامیله داریم 
پسر دایی هام داشتن با هم دعوا می کردن ، دایی ام که باباشون باشه ! اومده می گه بچه ها به خاطر من کوتاه بیایین . داداش کوچیکه برگشته به بزرگه می گه پدر سگ این دفعه رو به احترام بابا هیچی بت نمی گم وگرنه پدرت رو در می اوردم ! 
فک و فامیله داریم ؟فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
مامانم رفته بود خونه دائیم ، پسر دائیم دسته گل آب داده بود و زن دائیم داشت تنبیهش میکرد بعد پسر دائیم گفته به خدا مامان من نبودم !
زن دائیم هم گفته آره جونه عمت تو نبودی آره ارواح خیک عمت تو نبودی که یهو دو زاریش میفته که مامانم آنجاست دوباره شروع می‌ کنه پسر دائیم رو به کتک زدن ! میگه آره جونه خالت تو نبودی !
بعد می‌ بینه نمی‌ شه هیچجور جمع و جورش کنه رو میکنه به مامانم میگه به خدا من خودم هم عمم 
فک و فامیله داریم ؟فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
به سلامتی سربازی که ته ایست بازرسی شیشه مشروبودیدولی فقط خندیدوبابغض گفت:یک پیک هم به سلامتیه دوست دخترم بزنید که امشب عروسیشهcry girl
پاسخ
 سپاس شده توسط ✿♥нα৳є ...ℓσνє✿♥ ، D-: ، BlAcK dAy ، 122333
آگهی
#17
فکر کن آخری واقعا برای یکی اتفاق بیفته چه مایعه خنده ای بشه
پاسخ
#18
سپاسیدم هم به خاطر موضوع باحالت هم به خاطر امضای توپت Heart
                             هیـچ میدانـی؟
جای "عزیزم غصه نخور"های تو را
دیازپام گرفته؟
پاسخ
#19
   بابام یه چن روزیٍ رفته شهرستان واسه کارش!!
نصفه شب بودش دیدم مامانم وحشتناک اومده میگه؛ امیـــــــــــــــــــــر بیدارشو ایمان(داداشم 5سالشه) تب کرده پاشو ببریمش بیمارستان!! آقا تا اینو گف مثٍ قرقی سوییچو برداشتم ماشینو از پارکینگ بیارم بیرون هیچی مامانمم اومد سوار شد با سرعتٍ نور رانندگی میکردم!! 3تا خیابونو ردش کردم!! میبینم مامانم یا حسین!!! ایمان کو؟؟ امیر؟؟
من؛ کجاس؟؟ مگه تو نیاوردیش؟؟
مامانم؛ آچمز مگه نگفتم تو بغلش کن بیارش؟؟؟ خاک تو سرت!! دور بزن ! جــــــــــــاش گـــــــــــذاشتـیـم!!
رفتم خونه میبینم بچه زده زیرٍ گریه ترسیده زهره ترک شده!!
بعد مامانم زده زیرٍ خنده میگه تقصیرٍ داداشٍ سر به هواته!!!
خدا وکیلی مامانٍ نگران و حواس جمه من دارم؟؟
یه مدتیٍ فک و فامیل کلید کردن رو سوتی دادن نمیدنم قضیه چیه!!!!!

*****************************
رفتم چراغ اتاق خواهرم رو شبیه وصل کنم
گوشی رو دادم که نور رو بگیره ببینم چ میکنم
میبنم نشسته داره بازی میکنی
بعد چند دقیقه میگه بازیش باحاله

چراغ رو ول کن نمیخوام

*****************************
بابای دوستم داره میره حج،قسمت شما بشه، یه مرغ مینا دارن خیلی دوسش داره،مینا هم اونو خیلی دوست داره. قبل از اینکه بره هزارتا فیلم از خودش گرفته،تو فیلم به مینا سلام میکنه،قربون صدقه اش میره،گفت:هروقت رفتم این فیلما رو هر روز براش بذارید که احساس دلتنگی نکنه!!!!!!
فک و فامیل حیوون دوسته ما داریم؟؟!!!؟؟!!!!

*****************************
داداشم تاکسی داره میگم روزی چقذر کار میکنی؟

میگه 30تومن
میگم یه روز بیا کمک من 30تومن بهت میدم
میگه باشه جمعه میام
گفتم حالا چرا جمعه؟
میگه آخه جمعه ها 60تومن هم کار میکنم
خدایی فک و فامیله ما داریم؟

*****************************
بابام خیلی مرده!سر ناهار دستم خورد به پارچ اب همش ریخت تو غذاش.هر کی بود یه چک میخوابوند زیر گوش بچه اش. ولی بابام نزد!!!!!فقط بشقابشو باهام عوض کردSmile
خدایی اوچ مهربونی ومرام از پدر فداکار من همینطوره که در حق من سرازیر میشه منم اب شدم رفتم طبقه پایینیمون:-0
یکی نیست بگه فک وفامیله که داریم!!!!؟؟؟

*****************************
بعضی جمعه ها من یه سر میرم خونه پدربزرگم!!
یهو دیدم پدربزرگم کز کرده یه گوشه خبری از مامان بزرگمم نیس!! من؛ چی شده؟؟
بابابزرگ؛ هیچی پسرم غلطه زیادی کردم مامانیت باهام قهر کرده!!!
من؛ چیکا کردی پسر؟؟
مامانی از تو یه اتاقٍ دیگه! از خودش بپرس امیر جان!!

من؛(o_O)
بابابزرگ؛ دارم میگم زن!! بابا من رفتم لواشکایی رو که با میوه هایٍ تو حیاط درس کرده رو یواشکی خوردم واسه این خانومم نذاشتم!! بابا بخدا دلم میخاست!!

من؛(^_^)

لواشک؛)))
درختایٍ تو حیاط؛)))
کسی که لواشک دلش خواست؛(×_×)

معده ی بابابزرگم؛_______
مامانبزرگ بابابزرگٍ لواشک خوره داریم؟؟؟

*****************************
نمیدونم این قضیه باباها چیه که کولرو خاموش میکنن.حالا کولر فداسرتون دروپنجره روهم میبندن بعد که اعتراضم میکنی میگه هممون ومریض کردی رفت.
آخه باباست ما داریم

*****************************
طبقه بالامون شرکته،
ب بابا میگم بابا اینا منو نمیخوان؟
خواهرم چپ چپ نگاه کرد،گفتم ب عنوان آبدارچی،
مامانم ی نگاه عاقل اندر سفیه بهم کرد گفت آبدارچی؟
تو دلم گفتم الان میگه اینهمه درس خوندی ک آبدارچی شی،
یهو دیدم برگشته میگه آخه تو بلدی چای دم کنی ک میخوای آبدار چی شی؟

یعنی له شدما

*****************************
(سوکس شم اگه دروغ بگم) سر سفره نشسته بودیم مامانم گفت برو اون فلفل ها رو بیار با آبگوشت بخوریم پا شدم آوردم تعارف کردم هیشکی نخورد بعد خودم یه دونشو خوردم از بس تند بود آتیش گرفتم بعد مامانم به بابام میگه مرد دیدی گفتم این فلفلا شیرین نیستن؟
یه لحظه از شدت محبت اشک تو چشمام حلقه زد فک کنم شرایط من از بچه سر راهی گذشته در حد موش آزمایشگاهی روم حساب میکنن تو خونه

*****************************
عروسی دایی جونمه رفتن باغ واسه آتلیه فیلمبردار جامونده!بشمار١
بابالباساروبرده خشکشویی قراربوده ساعت٣بره تحویل بگیره الان ساعت٧غروبه مالباس نداریم!بشمار٢
میریم توشهردیدیددیدبکنیم ماشین عروس خراب شدامدادخودرو عروس ودامادو یدک کشید.بشمار٣
گوسفندگرفتیم جلوپاشون قربونی کنیم لحظه پیاده شدن عروس گوسفندفرارکرد.بشمار٤
گروه موسیقی شروع کردن مجلس گرم کنن سیم کشی تالارآتیش گرفت،به این میگن ازدواج با اعمال شاقه.

داییه بدشانسه من دارم؟

*****************************
ی مامان بزرگ دارم وقتی به نفعش نباشه نه گوشاش میشنوه نه چشاش میبینه نه پاهاش جون داره.ولی وای به حال روزی که من با تلفن صحبت کنم گوشاش تییییییییییز به تیزی چاقو زنجان یا اگه به نفعش باشه چشاش به دوربین شکاری میگه زکی تازه به جون خودم پرشش از جوب هم دیدم
ولی خدا سایه اش رو از سرمون کم نکنه.
اونایی که مامان بزرگشون اینطوریه بزنن لایکو!

*****************************
ب خالم میگم این رگه پشت چشمت؟
میگه پ ن پ طناب بستیم لباس آویزون کنیم!!!
آخه من چی بگم ب این فک و فامیل سر خوش، هر کدوم ی مدلن!!!!!

*****************************
یه بار خوابیده بودم بچه خواهرم 5سالشه اومد یک سیلی خفن خوابوند در گوشم. روانی شدم داد کشیدم سرش چرا زدی نمیبینی خوابم. بیچاره زد زیر گریه که دیگه مگس روت بشینه فراریش نمیدم!!!
خواهرزادس داریم

*****************************
امروز یه لباس واسه دخترم گرفتم که عکس دوتا الاغ روشه مامانم هم میگه عکس مامان باباشو زده رو لباسش مامانه ما داریم ها

*****************************
از صبح دارم الکى تو اینترنت میچرخم، مامانم میاد میگه:بسه دیگه کور شدى بد بخت؛میدونى اگه کور بشى، چى میشه؟
من:خو جایى رو نمیبینم!
میگه نخیر، اگه کور بشى،معتاد میشى!!!

منBig Grin

مامانم:Sad

نابیناها:Big Grin

معتادا:Big Grin
آخه چه ربطى داشت خداییش؟؟!

نه شما بگین خدایی اینا فکو فامیلن ما داریم Big Grin
پاسخ
 سپاس شده توسط M.H2 ، ```FATEMEH``` ، **maryam** ، Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ ، яᎧмιиα
#20
خیلی طولانیه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
فک و فامیل داریم ؟ (طنز) 2
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  به چند نفر برای تعمیر قطعات اسانسور نیاز داریم.
  متولدین هر ماه در رابطه عشقی | با متولدین کدام ماه ها تفاهم داریم؟
  3 راه زیبا برای بیان عشق به کسی که دوستش داریم
  همه خواهر دارن مام خواهر داریم
  آخه اینم فک و فامیله ما داریم؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!(بیایی تو ضرر نمیکنی)
  دیالوگ های ماندگار فامیل دور!! (قشنگه)
  سفری داریم .. به ترسناک‌ترین نقاط جهان!!
Heart چگونه دوست پسر خود را راضی نگه داریم ؟
  این فک و فامیل ما داریم
Shocked تبلیغ نت پر سرعت تو بازی رئال و والنسیا(عکس+مگه داریم)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان