امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

▫️▪️{داستان عليرضا و نيلوفر }▪️▫️

#1
داشتم از راه مدرسه ب خانه میامدم ک متوجه ی پسر شدم ک ب 


دنبالم 


افتاد اولش مثل بچه ها تند تند عرق میکردم تا رسیدم سرکوچمون 


شمارشو بای دست گل تحویل داد اولش دوستداشتم پارش کنم ولی 


بعدش 


ب خودم گفتم ن بزار زنگ بزنم بهش زنگ زدم باهام ابزارعلاقه 


کردیم


و منو وابسته خودش کرد ودوستیمون 6سال. طول کشید تای روز ک 


میشه روز1391.11.25روز والنتاین بود باهم ب بیرون رفتم هوا 


نسبط سرد بود یدفعه داشتیم راه میرفتم ک متوجه شدم از دهان 


ودماغ 


علی خون میاد سری بهش دستمال دادم و ماشین گرفتم سری اون ب 


بیمارستان رسوندم سری علی بستری کردن من مثل باران اشک 


مریختم 


وقتی اقای دکترامد ازش سوال کردم اقای دکترچیشد و دکترباصدای 


لغزنداش گفت خانم متاسفم اقای شما مبطلا ب سرطان خون هس 




همونجا دنیا ب سرم زهرمار شد
.سه روزعلی بستری بود داخل بیمارستان وزیاد نمیتونستم ببینمش 



.تاروز چهارم شد رفتم کنارش ازم خواست ک اگه زنده مانده تا اخرش


باهاش باشم .منم قول دادم .فردا صبح ساعت 5بود بیدارشدم نمازمو 


خوندم منتظر . خبربودم تا اینکه. دخترخالش مریم بهم زنگ زد گفت 


عزیزم علی فوت کرده اونجا بود ک حتی دوست نداشتم ی لحظه زنده 


باشم روزخاک سپاری فرارسید. همه داشتن گریه میکردن .منم مثل 


بارون اشک مریختم خدایا چ اروزهای داشتم ولی همش نقش براب 


شد امیدوارم هیچکس ازعشقش جدا نشه ب امید روزی ک همه ب 


عشقشون برسن امیدوارم


ســــــــــِپـــــآسـ497
پاسخ
 سپاس شده توسط luna lovegood ، nilooooo
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان