امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

داستان بامزه صندوق دار و بچه های زرنگ

#1
Star 
به نام خدا
سلام خوبین؟
:
:
سه تا رفیق با هم میرن رستوران ولی بدون یه قرون پول …
هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن …
خلاصه اولی میره پای صندوق و میگه : ممنون غذای خوبی بود این بقیه پول مارو بدین بریم …
صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی ؟!؟!؟!
میگه یعنی چی آقا خودت گفتی الان خرد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم !!!
خلاصه از اون اصرار از این انکار که دومی پا میشه و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیگه ، منم شاهدم وقتی من میزمو حساب کردم ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیه پولتونو بعدا میدم …
صندوقداره از کوره درمیره و میگه : شما چی میگی آقا ؟؟؟ شما هم حساب نکردی !!!!!
بحث داشت بالا میگرفت که دیدن سومی نشسته وسط سالن و هی میزنه توی سرش ؛ ملت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟
گفت : با این اوضاع حتما میخواد بگه منم پول ندادم...…
             تو نباید کسیو مجبور کنی که بخوادت 
                  اونا خودشون باید تورو بخوان :> 
پاسخ
 سپاس شده توسط ESSE BLACK ، حقوقدان انجمن ، saba 3
آگهی
#2
هع شاید بنده خدا یه چی  دیگه میخواسته بگههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

مرسی مارال جووننننننن ممنون
پاسخ
 سپاس شده توسط ຖēŞค๑໓


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان