امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شاد زیستن در دنیای غمبار

#1
در دین مبین اسلام، اعیاد جایگاهی مهم دارند. به همین دلیل، می توان دست به مطالعات تطبیقی جالبی در این خصوص زد. فلسفه عید، نسبت نزدیک و تنگاتنگی با فلسفه دین برقرار می کند و به تعبیر دیگر، عید از جمله مناسکی است که می توان در چهره آن، مشخصه های دینی را دید. این نکته ای است که هم متولیان دین و هم عارفان و نخبگان فرهنگی بدان اشاره کرده اند.

به مناسبت حلول ماه شوال و فرارسیدن عید سعید فطر در هفته ای که گذشت، قصد داریم در نوشتاری به برخی از وجوه فلسفه عید در آیین و رسوم ادیان و نیز دنیای جدید که آمیخته با فرهنگها و نگرشهای جدید زندگی است، بپردازیم.

ملتها با سنتها و باورهای گوناگون، اعیاد گوناگونی نیز دارند. اعیاد با وجود تفاوتهایشان، به گونه ای دلها را شاد می کنند که انسان همواره در جستجوی اعیاد جدید است. اعیاد، نمادی از جستجوی همیشگی انسان برای دستیابی به سعادتی است که آرزوی آن را دارد.انسانها از زمانهای بسیار قدیم عید را می شناختند و آن را جشن می گرفتند و مشتاقانه فرارسیدن آن را انتظار می کشیدند.

عید از نظر لغوی به معنای روزی است که در آن مردم دور هم جمع می شوند و از این رو عید نامیده شده است که دایماً تکرار می شود. با این اوصاف، عید ویژگیهای خاصی دارد. این پدیده، ثمره اتفاق نظر تمامی انسانهایی است که آن را باور دارند. عید همچنین بیانگر زمان ثابتی است که هر سال باز می گردد، به گونه ای که مردم در آن روز خوشحال هستند و شادی خود را به شیوه های گوناگون که گاه عجیب و شگفت انگیز است، نشان می دهند.

بعضی از اعیاد از مرزهای ملی فراتر رفته و به عید جهانی تبدیل شده اند. معلوم نیست از چه زمانی مردم جشن گرفتن عید را آغاز کردند، ولی اکثراً اعیاد با آیینها و باورهای مذهبی در ارتباط بوده اند. شاید قدیمی ترین اشکال جشن که آثار آن باقی است، به زمان بابلیها و سومریها برگردد. آنها طی آیینهای خاصی برای عادت، براساس باورهای قدیمی خود، اطراف الهه خود گرد می آمدند و اعیاد جنگ و باروری را جشن می گرفتند. آنها برای هر عید یک افسانه ساخته بودند. رومیها مردمی بودند که بیشترین تعداد عید را در طول سال داشتند. آنها بیش از یکصد روز مقدس در طول سال داشتند ک روز اول هر ماه، یکی از آنها بود.

اما در جهان جدید، مفهوم عید جای خود را به مفهوم شادی و شعف داد. به نظر می رسد، تفاوت مفهوم عید با مفهوم شادی به خوبی می تواند تفاوت دنیای قدیم و جدید را نشان دهد. برخی نیز تفاوت انسان قدیم و انسان جدید را در این می دانند که انسان قدیم سعادت دنیوی و اخروی توأمان را مد نظر خود دارد. به تعبیر دیگر، انسان قدیم به این جهان بسنده نمی کند و جهانی دیگر را در ادامه زندگی این جهانی می داند. بشر قدیم همچنین به تفسیر جهان کم و بیش قانع است، در حالی که بشر جدید به تغییر جهان دست می زند. بشر قدیم به تکلیف بهای زیادی می دهد، در حالی که بشر جدید به حق بیشتر توجه می کند بشر جدید به فکر بهره مندی هر چه بیشتر از زندگی این جهانی است، در حالی که افق دید بشر قدیم چیزی فراتر از صرف زندگی این جهانی را می جوید. این مولفه ها که تمایز و استقلال ماهوی هم با یکدیگر ندارند و در ارتباط نزدیک با هم تعریف می شوند، از مشخصه هایی هستند که می توانند تمایز و تفاوت انسان جدید و انسان قدیم را نمایش دهند.در این منظومه می توان فهمید که عید دینی تا کجا با شادی و جشن جهان جدید متفاوت است. عید دینی به چشم اندازی بسیار متفاوت از جشن مدرن می اندیشد و این امر ناشی از تفاوت جوهری است که بشر جدید نسبت به بشر قدیم دارد. به تعبیر دیگر، نگاه بشر جدید به خودش، جهان و حیات جمعی، به صورت ماهوی با نگاه بشر قدیم نسبت به خود، جهان و زندگی جمعی متفاوت است. به همین لحاظ، به نظر می رسد همه مشخصه های مدرن در جشن جهان جدید و همه مشخصه های دینی در عید دینی جمع شده اند.

اگر بخواهیم از اصلاحات «السدیر مکین تایر»، فیلسوف اخلاق معاصر برای مقصود خود استفاده کنیم، می توانیم بگوییم که یک آیین دینی چون نماز، روزه و همچنین عید دینی، شیوه ای از زندگی است که برای فهم آن باید کل این نظام دینی را شناخت و از سوی دیگر، فهم کل این نظام بدون درک تک تک نمادهای آن غیرممکن است. این معنای دیگری از دور هرمنیوتیکی است که در منظومه فلسفی جدید، بسیار بر آن تأکید می شود.

نکته دیگری که مفهوم عید در ادیان قابل برداشت است، این است که در ادیان، شادی بر غم و درد ترجیح دارد. همه ادیان البته بر این نکته تأکید کرده اند که رویه های سوزناک هستی بسیار زیادند و آدمی برای آنکه بتواند به سعادت دینوی و اخروی برسد، باید این وجوه و رویه های را به خوبی بشناسد. اما این بسیار متفاوت است با آنکه تصور کنیم ادیان ما را تشویق به غم خوردن می کنند. به تعبیر دیگر، ادیان آمده اند تا به ما شیوه شاد زیستن و سعادتمند زیستن در جهانی را بدهند که پایه و اساس آن بر غم و درد استوار است و این نکته کوچکی نیست.

باید گفت، یکی از مهمترین کارکردهای دین در جهان ما که این کارکرد، موقعیت منحصر به فرد را به ادیان می دهد، همین نکته است. ادیان هنوز هم در جهان از معدود منابع معنازایی و شاد زیستن هستند. هر چند که این شاد زیستن با لذت جویی بی قید و بند متفاوت است.

بی تردید میان شادی دینی با جشن دنیای مدرن تفاوتهایی است، ولی نباید اشتراکهایی را که میان این دو موجودند، نادیده گرفت. نکته مهم در مورد، این تفاوت است که سست شدن پایه های مدرنیته در اوان سده بیستم و نضج گرفتن مجدد تفکر دینی، دوباره موضوع احیای اعیاد دینی را مطرح کرده است. در این راستا، برخی متفکران و نواندیشان دینی به دنبال آن هستند که جمعی میان اعیاد دینی و جشنهای مدرن ایجاد کنند. فضای چند گانه فرهنگی که ما در آن زندگی می کنیم و توجهی که این فضا به تکثر قایل است، فرصت این گونه کارهای فرهنگی و فکری را به متخصصان داده است.

اما آنچه مهم است، رخدادهایی است که در عمل به وقوع پیوسته اند. در مقام عمل هم شاهد هستیم که فرهنگ دینی و فرهنگ معاصر در حال تعامل و گفتگوی جدی با یکدیگر هستند و این نشان می دهد هر گاه گفتگو و تعاملی برقرار باشد، شاهد نزدیکی دلها و قلبها و اذهان خواهیم بود. نزدیک شدن اعیاد دینی با جشنهای جهان مدرن هم این نکته را به خوبی به ما نشان می دهد.

بی تردید، جهان کنونی، جهان هیجان انگیزی است. در این جهان، همه منابع فرهنگی و معرفتی کالاهای خود را عرضه کرده اند و در این میان، بشر جدید میان گزینه هایی متفاوت برای انتخاب قرار گرفته است. همین امر باعث شده در شیوه ارائه این کالاها هم تفاوتهایی به وجود آید. به نظر می رسد، احیای اعیاد دینی در جهان معاصر به معنای بیان متفاوت و متمایز آن برای بشری است که در فضای دیگری جز فضای زمانهای قبل زندگی می کند.

البته این به معنای آن نیست که ادیان مختلف و مناسک آنها از جمله اعیاد آنها از معنا تهی شوند، بلکه مقصود، شیوه عرضه کردن این مناسک است. به نظر ما، بسیاری از اعیاد اسلامی توانایی آن را دارند که در سطح جهان مطرح شوند و دلهای بسیاری را به خود جلب نمایند. آنچه در این زمینه مهم است، شیوه ابراز این مناسک است. باید زبانی متناسب با دغدغه ها و حساسیتهای بشر جدید را به خدمت گرفت و نگاهی کلان تر و گسترده تر را اتخاذ کرد.

البته در این میان، عید فطر می تواند جایگاهی در خور داشته باشد. فراموش نکنیم که بسیاری از ادیان، روزه و امساک در خوردن را به شیوه های مختلف تبلیغ می کنند و بدین جهت، این عید به فلسفه ای که میان همه ادیان مشترک است، نظر و توجه دارد.روشنفکران دینی هم به همان اندازه که بر تفکر و معرفت دینی و جایگاه آن در میان معارف دیگر توجه نشان می دهند، لازم است نسبت به موقعیت مناسک دینی و از جمله آنها عید فطر در میان آیینهای فرهنگی تمدنهای مختلف دغدغه خاطر داشته باشند.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان