18-03-2013، 18:11
یه وَقتایی هستْ ...
ڪه دِلمــ جُـز به بودَنَت رضــایَتْ نمی دهـد ..
ڪه دِلمــ جُـز به بودَنَت رضــایَتْ نمی دهـد ..
|
دانستنی های عاشقانه! |
|||||||||||||
18-03-2013، 18:11
یه وَقتایی هستْ ...
ڪه دِلمــ جُـز به بودَنَت رضــایَتْ نمی دهـد ..
20-03-2013، 17:52
خنده ام میگیرد
وقتی پس از مدت ها بی خبری بی آنکه سراغی از این دل آواره بگیری میگویی دلم برایت تنگ است یا مرا به بازی گرفته ای ...یا معنی واژه هایت را خوب نمیدانی دلتنگی ارزانی خودت من دگر دلم را به خدا سپرده ام
21-03-2013، 13:25
اينـروزهــا
حـوصـلـه ام كـم است مـشـغـلـه ام زیـاد و مـى خـواهـم سـر بـه تـن ِ هـیـچ رویـایـى نـبـاشـد...!!
21-03-2013، 15:28
شبيه يك شماره اي تنها روي گوشي تلفن همراه ....
نه نامي... نه نشاني... مدت هاست من يك تماس از دست رفته ام...
02-04-2013، 11:09
دیگر به تو فکر نمی کنم...
گناه است چشم داشتم به مال غریبه ها...!!
02-04-2013، 12:22
برای پریدن من توی این هوای بسته
پر پر کشیدنم شو همسفر ای یار خسته من و تو وقتی رسیدیم به افق های مه آلود بجز آشیونه عشق واسه ما بگو چی کم بود؟ راهی اون سرزمینیم که شباش مهتابی باشه تو دل کبوتر عشق پر از بی تابی باشه یادته ستاره هارو از توی قفس میدیدم؟ دونه دونه پولک نور از تو آسمون میچیدیم؟ یار من ای هم قبیله راهی دشت خداییم ولی از قبیله خود خیلی وقته که جداییم اونجا تنها یه قفس بود یه قفس با آب و دونه که خیال کردیم همیشه همینه معنی خونه قفس و وقتی شکستیم طعم پروازو چشیدیم برای به هم رسیدن ما چه رنجی که کشیدیم برای پریدن من توی این هوای بسته پر پر کشیدنم شو که پرو بالم شکسته...
02-04-2013، 12:25
به انتهای بودنم رسیدم ، اما . . . اشک نمی ریزم ، پنهان شدم پشت لبخندی که درد میکنه . . . !
02-04-2013، 12:36
حقیقت داره برای منم همین طوره با این که با یکی دیگس باید بغزمو پنهان کنم،اشکم رو پنهان کنم وشادی ام را پنهان کنم،همه ی اینا میرن و جاشون نفرت و کینه میاد
04-04-2013، 16:27
مثلِ همــان سِرُمـے ڪہ سرپــا نگهم داشت بعد از رفتنتـــ
دارم تمامـــ می شومـ ــ و درد ملافــﮧ را تا روی ِ چشم هايم می ڪشد جهان سردخانه ای شد بعد از رفتنتـــ... فقط پدر باور نمـے ڪرد ڪہ مدام پتو را می ڪشید روی شانـﮧ هايم
07-04-2013، 14:04
دلم برات تنگ شده اما من...
من میتونم این دوری رو تحمل کنم... میدونی چرا؟؟ آخه... جای نگاهت رو نگاهم مونده... هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام کنم... رد احساست روی دلم جا مونده ... میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم.... چشمای بیقرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن... | |||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|