دیالوگ های زیبا کلاه قرمزی و پسرخاله

[شـــقآیــق]

آقای مجری: اصلا میدونی دوربین چیه؟
فامیل دور: آقای مجری هه ه ه ه ه چه حرفایی میزنید !
نخوردیم نون گندم ولی دیدیم دسته مردم . . .
یکی از اجداد ما که توی شهر دور زندگی میکرد از دور رفت بیرون خیلی هم دور شد برای این که دور رو بببینه این دستگاه رو ساخت . . .


________________________________________

فامیل دور: سه نوع دور داریم.
اونی که دستت بش نمی رسه !
اونی که چشمت بهش نمی رسه !
اونی که فکرت هم بش نمی رسه !

نظر و سپاس یادتون نره(;

[شـــقآیــق]

تست بازیگری پسرخاله
+ رامبد جوان:...در می زنی، من مثلا یه خانومم، درو باز می کنم میگم بله... تو یه جوری که من حالم بد نشه به من توضیح میدی که ماشینمو دزد برده...
* پسر خاله: می خواستم بگم اگه به شما بگن باباتون فردا می میره حاضری چه قدر پول بدی که نمیره؟
+ هر چی که دارمو ندارم...
* اگه بگن مادرتونم روش چی؟!
+ دیگه هر چی که دارمو ندارمو از اینورو اونور می تونم جور بکنم...
* اگه بگن خودتونم روش سه تایی؟!
+ چرا آخه...؟
* مثلنه دیگه...
+ دیگه نمی دونم باید چی کار کنم...
* نمی دونی؟
+ نه !
*ولی خوشحال باش...هیچکدومشون نمی میرن... خودتم زنده می مونی... یه ماشین قراضه جایه باباتو ننتو خودت به باد رفت!... به درکــــــــ!

[شـــقآیــق]

فامیل دور: راه رفتـنـی را، باید رفت! در بستنی را، بــــاید بست!
پسر عمه زا: در بستنی رو باید لیسید!

[شـــقآیــق]

کلاه قرمزی: می دونی چندتا کلاه قرمزی تو کوه قایم شدن؟
آقای مجری:چند تا کلاه قرمزی تو کوه قایم شدن؟!؟!؟!
کلاه قرمزی: من هرچی می گفتم اونا هم همون رو می گفتن!
من می گفتن سلین اونا می گفتن سلین، سلین لین لین لین

[شـــقآیــق]

آقای مجری: کلاه قرمزی برای چی خونه تکونی میکنیم؟
کلاه قرمزی: برای اینکه پدرمون درآد...!

[شـــقآیــق]

مشاعره در کلاه قرمزی 91
فامیل دور: چی بگم؟!
آقای مجری: اگر در بند در ماندو نه! اون قبول نیست!
فامیل دور: اونو میخواستم بگم آخه! اینو میگم حالا:از در درآمدی و من از خود به در شدم...
پسرعمه زا:سلطان غم مادر، بی تو پسر نمی شود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمی شود... خوبه؟!
فامیل دور:ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم...
آقای مجری:این دیوونم کرد از دست این دره!
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!

[شـــقآیــق]

آقای برق کار: اگه سیم لخت باشه چی میشه ؟
کلاه قرمزی: خوب سیم خجالت میکشه ...

[شـــقآیــق]

آقای مجری:حالا خودتون رو رها کنید!
فامیل دور:چی کار کنیم؟
آقای مجری: رها کنید!
کلاه قرمزی: آقای مجری، می خوای ضبط رو روشن کن خودمون رو رها کنیم!

کلاه قرمزی: آقای مجری! منم دیکسم می گیره!
پسرعمه زا: الان سی دی منم می گیرَه!

آقای مجری: خب، حالا دیگه خودتون رو رها کنید!
پسرعمه زا: آقای مجری! من بَرَم دستشویی؟
آقای مجری: برو!
پسرعمه زا: ها، اونجا خوبَه!
فامیل دور: منم همین جا دراز می کشم!
آقای مجری: اینجا چرا؟
فامیل دور: دیگه همین جا خودمو رها کردم

[شـــقآیــق]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

[شـــقآیــق]

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.