01-04-2021، 9:47
چه رمز و رازی در دل رمانهای کلاسیک نهفته است که با گذشت قرنها از نگارش آنها همچنان خوانده میشوند؟ یکی از متداولترین پاسخهای این سوال، در نظر گرفتن ادبیات کلاسیک به عنوان جایگزینی برای دوره و زمانهای است که خودمان هرگز آن را تجربه نکردهایم. نویسندگان توانای کلاسیک این قدرت را داشتهاند تا با کمرنگ کردن زمینهی تاریخی داستانهایشان، دغدغههای همیشگی و مفاهیم انسانی را نمایان کنند، طوری که با وجود گذشت زمان خوانندهی مدرن نیز معانی کنایی آثارشان را دریابد. رمان عاشقانه اما یکی از همین رمانهای کلاسیک است که قرن هجدهم انگلیس را با شخصیتهای جذابش برای خواننده روایت میکند.
«اما»؛ واقعیتی قویتر از خیال
رمان عاشقانه اِما Emma دربارهی دلبستگیهای زنان انگلیسی قرن هجدهم و نشاندهندهی سبک زندگی روستایی آن دوران است. اِما وودهاس، شخصیت اصلی کتاب است که با خوش قلبی تلاش میکند دلدادهها را به هم برساند. داستان با نگاهی به اوضاع و شرایط اجتماعی قرن نوزدهم، خیالپردازیهای اما را شرح میدهد. اما که خود قصد ازدواج ندارد، همهی اطرافیانش را درگیر روابط عاشقانه میانگارد تا بر اثر وقوع اتفاقاتی رفته رفته طرز فکرش تغییر میکند. اما را بسیاری شاهکار جین آستین، نویسندهی کتاب میدانند و به عنوان هفتمین کتاب در فهرست 100 عنوان برترین رمانهای انگلیسیزبان توسط «گاردین» انتخاب شده است.
جین آستین؛ نویسندهی دغدغههای زنانه
جین آستین Jane Austen در یک خانوادهی معمولی به دنیا آمد. آستین (1817-1775) کل عمر چهل و دو سالهاش را در انگلستان در میان خانواده و دوستانش گذراند، در حالی که هرگز ازدواج نکرد. در این مدت او موفق به نگارش شش داستان عاشقانه شد که برخلاف شهرتی که امروز برای آستین به ارمغان آورده، در زمان حیاتش خیلی دیر به ثمر نشست و تا مدتها به جای نام نویسنده از عنوان «یک بانو» بر جلد کتاب استفاده میشد. گرچه این موضوع باعث متوقف شدن شور و شوق آستین برای نوشتن نشد و به قول خودش «خوشبختی و شادمانی خود را بشناس. تو به هیچ چیز جز بردباری نیاز نداری. البته شاید بهتر باشد نام جذابی به آن بدهیم؛ امیدش بخوان.»
منابع اصلی اطلاعات دربارهی زندگی جین آستین نامههای خانوادگی اوست، بهویژه آنها که از سـال ۱۷۹۶ بـه بـعد به خواهرش «کاساندرا» نوشتهاست که رابطهی بسیار صمیمی با یکدیگر داشتند. بخش دیگر این اطلاعات از خـاطرات بهجامانده از خانوادهاش به دست آمده که تا نیم قرن پس از مرگ جین آستین به صورت مکتوب در دسترس نبود. از جملهی این اطلاعات میتوان به وجود کتابخانهای با پانصد جلد کتاب در خانهی پدری آستین اشاره کرد که فرصت خواندن ادبیات جدی و عامهپسند را به جین میداد. نامههای اولیهی جین آستین دربارهی رقصها و جشنهایی بود که در «همپشایر» شرکت کرده بود که بازتابی از این مراسمها را در آثار آستین میتوان دید. او در این نامهها از دیدارش از شهرهای «لندن، باث و سـاوت هـمپتون» و حضورش در نمایشهای مختلف سخن گفته است.
سبک نگارشی جین آستین
جین آستین jane austen با قلمی اجتماعی که گاه با طنز همراه میشود و با پرهیز از ارائهی جزییات میکوشد بخشی از زندگی روزمرهی اهالی یک روستای کوچک در انگلستان را نمایش دهد. یکی از مواردی که در آن روزگار نقش پر رنگی در زندگی زنان داشته، مسئلهی ازدواج است. دورهای که ازدواج خوب یک موفقیت بزرگ محسوب میشد. داستان با معرفی اما به عنوان یک دختر جوان و سادهانگار که تصور میکند میتواند آدمها را قضاوت کند و برایشان تصمیم بگیرد شروع میشود، اما با پیشروی داستان شخصیت اما دچار تحول میشود و به خودشناسی میرسد. درواقع آستین در این کتاب نشان میدهد که نوشتههایش عمق بیشتری از تخیلات رمانتیک دارند. دو قرن از زمان نگارش رمان اما میگذرد و همچنان خواننده دارد، اقتباسهای سینمایی از آن ساخته میشود و منتقدین درباره ابعاد مختلف آن نکاتی تازه مییابند.
یکی از این نکات، توجه به پیشرو بودن جین آستین است که باعث شده به او لقب فمنیست دهند؛ چرا که او در آثار خود به تفسیر، انتقاد و اظهار نظر دربارهی مردسالاری و نقش زن در جامعهی قرن هجدهمی انگلیس پرداخته است. آستین در کتابهایش فراتر از ماجراهای عاشقانهی شخصیتهای معمولیاش میرود و به طور غیرمستقیم به آشفتگیهای سیاسی و ناسازگاریهای اجتماعی زمانهاش میپردازد؛ قوانین مالکیت وارث که زنان را وابسته به اقوام مذکرشان میکرد، وابستگی اقتصادی بریتانیا به بردهداری و مستعمراتش و توجه به محیط نظامی شده با کنترل اظهارات سیاسی از جمله مضامینی هستند که در آثار آستین مطرح شدهاند. شناخت آستین از زندگی زنان و مهارتش در گوشه و کنایهها، او را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کرد.
شخصیتهای رمان عاشقانه اما
اِما وودهاس: دختری زیبا، باهوش و خیالباف که مادر خود را در کودکی از دست داده است و از زمانی که خواهر بزرگتر او ازدواج کرده است، خانم خانه شده است.
جورج نایتلی: مردی سی و شش ساله، دوست نزدیک و تنها یاور اما و تنها کسی است که از او خرده میگیرد.
جین فیرفاکس: دختر یتیمی، زیبا و باهوش است که در نواختن پیانو و آواز چیره دست است. او تنها کسی است که اما به او رشک می برد.
هریت اسمیت: دختر جوان و دوست اما که او را تنها راهنما، یاور و غمخوار خود میداند. اما نیز از او بسیار پشتیبانی می کند و می کوشد تا همسر خوبی برای هریت پیدا کند.
خانم آنه وستون یا خانم تیلور که سرپرستی اما را به مدت ۱۶ سال بر دوش داشت تا این که با آقای وستون ازدواج کرد. ازدواج خانم تیلور باعث شد تا اما به رساندن دلباختگان به یکدیگر علاقهمند شود..
هنری وودهاوس: پدر خودبیمارانگار و گوشهگیر دوشیزه اما است که مرتب غرغر میکند.
ایزابلا نایتلی: خواهر بزرگتر اما است.
نظر نویسندگان دربارهی اما
در طول این دو قرن، آثار جین آستن همیشه مورد توجه نویسندگان مختلف قرار گرفته است. رمان عاشقانه اما هم از این قاعده مستثنا نیست. «جی. کی. رولینگ» نویسندهی سری کتابهای «هری پاتر» از طرفداران اما است و دربارهی آن گفته است: « جین آستن نویسنده محبوب همه زمانها است. من بارها و بارها کتابهای آستن را ورق زدهام. اما emma را حداقل بیست بار خواندهام و کتاب محبوب من است.»
«سر والتر اسکات»، رماننویس، شاعر و مورخ اسكاتلندی و پدر رمان تاریخی جهان دربارهی اما گفته است: « اما نسبت به رمانهای قبلی آستین داستانی با طرحی ساده دارد. دانش نویسنده از جهان همراه با طنزی محسورکننده که در شرح شخصیتها ارائه میدهد و باعث میشود خواننده طوری شخصیتها را بشناسد که گویی کسی آنها را برایشان نقاشی کرده باشد.»
اقتباس سینمایی از اما
اقبال بینندگان از تماشای آثار جین آستین باعث توجه فیلمسازان به آنها شده است. فیلم اما در سال 1996 بر اساس همین رمان عاشقانه به کارگردانی «دیارمود لارنس» ساخته شد. در سال 2009 نیز مینی سریالی بر اساس این رمان توسط شبکهی BBC ساخته شد که حال و هوای رمان عاشقانه اما را به خوبی منعکس میکند.
داستان اما به ترجمهی رضا رضایی
رمان عاشقانه اما پیشتر توسط مترجمهای مختلفی از جمله «الهام مرادپور» منتشر شده است. اما خیلی چیزها دست به دست هم میدهند تا یک ترجمه را از ترجمههای دیگر متمایز کنند. کار مترجم، نحوه ارائهاش، لحنی که برای داستان انتخاب میکند، نام ناشر، شکل حروفچینی و نحوه صفحهآرایی انتشارات و جلدسازیاش همه اینها در موفقیت یک کتاب و مترجم تاثیر دارد. هرگاه هر مترجمی مجموعهی این نکات را رعایت و آنها را در متن پیادهسازی میکند، به عنوان مترجم خوب در میان کتابخوانها شناخته میشود. رضایی با ترجمهی آثار کلاسیک ادبی به ویژه ترجمهی شش رمان آستین با همکاری نشر نی به این شهرت رسید. نشر نی سلیقه به خرج داده و کتابها را در شش جلد رقعی با رنگهای جذاب برای خرید منتشر کرده است.
به نظر رضا رضایی (1335)، کسی که اهل ادبیات است پس از چند سال مطالعه و عمیق شدن در آثار بزرگان ادبی تغییری در زندگیاش ایجاد میشود. زندگیاش، رفتارش، گفتارش نسبت به قبل بهتر میشود. رمان خوب چنین تأثیری میگذارد. خواننده با مطالعهی آثار جین آستین انسانتر میشود، مهربانتر میشود و زندگی چندین شخصیت را در مدت کوتاهی تجربه میکند. رمان عاشقانه اما شاید درس مستقیم ندهد ولی ذهنیت خواننده را تغییر میدهد.
دانلود رمان عاشقانه اما با ترجمهی رضا رضایی از نشر نی در قالب pdf در فیدیبو ممکن است.
در بخشی از رمان عاشقانه اما میخوانیم
اما چه موقعی که سوال میکرد و چه موقعی که گوش میداد، میلرزید ولی هیجان خود را بهتر از هریت مهار میکرد. صدایش نمیلرزید ولی ذهنش از اینجور شکل گرفتن احساسات، از این خطری که ناگهان علم شده بود، از این سردرگمی ناگهانی و حیرت و سراسیمگی، به تلاطم افتاده بود... به حرفهای هریت که گوش میکرد، در باطن رنج میکشید ولی حفظ ظاهر میکرد... اما اگر قسمتهای نامفهوم و تکراری حرفهای هریت را کنار میگذاشت به اصل مطلب میرسید و غم وجودش را فرا میگرفت. بهخصوص که یادش میافتاد خودش در تقویت حسن نظر آقای نایتلی به هریت نقش کوچکی نداشته است.