ارسالها: 691
موضوعها: 27
تاریخ عضویت: Mar 2013
سپاس ها 97
سپاس شده 1102 بار در 427 ارسال
حالت من: هیچ کدام
28-07-2013، 14:04
(آخرین ویرایش در این ارسال: 28-07-2013، 14:30، توسط دل ارام محمدی.)
روز پیامبر اکرم در خیابانی راه میرفتند و ذکر میگفتند ناگهان دزدی به پیامبر گفت مادرم مریض است این پول را از یک اقایی دزدیدم اگر از شما پرسیدن من کجا رفتم نگو خواهش میکنم امام اندکی فکر کرد و هم انجا که بود نشت در حالی که دزد فرار کرد ناگهان پاسبانی نفس نفس زنان به امام گفت امام بزرگوار شما فردی را که پول این بنده خدارا دزدیده ندیدی امام در حالی که نشسته بود گفت من از ان موقعه که این جا نشستم دزدی ندیدم!!!!
اگه مثل اماما راست میگی ی سپاس به ما بده
نظر نمیدید
خیلی بدید یعنی ی دونه دلم خوش باشه
نظر بدید
از افتابگردان پرسیدند:چرا شبها سرت به زیر است گفت: ستاره چشمک میزند نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
ارسالها: 691
موضوعها: 27
تاریخ عضویت: Mar 2013
سپاس ها 97
سپاس شده 1102 بار در 427 ارسال
حالت من: هیچ کدام
واقعا ممنونم از نظراتون خخخخخخخ
از افتابگردان پرسیدند:چرا شبها سرت به زیر است گفت: ستاره چشمک میزند نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
ارسالها: 2,002
موضوعها: 49
تاریخ عضویت: Jul 2012
سپاس ها 3810
سپاس شده 2887 بار در 1612 ارسال
حالت من: هیچ کدام
جالب بود ولی از کجا معلوم راستکی باشه؟
ارسالها: 691
موضوعها: 27
تاریخ عضویت: Mar 2013
سپاس ها 97
سپاس شده 1102 بار در 427 ارسال
حالت من: هیچ کدام
دروغکی که نیست راستکیه دیگه
از افتابگردان پرسیدند:چرا شبها سرت به زیر است گفت: ستاره چشمک میزند نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
ارسالها: 2,002
موضوعها: 49
تاریخ عضویت: Jul 2012
سپاس ها 3810
سپاس شده 2887 بار در 1612 ارسال
حالت من: هیچ کدام
از کجا معلوم؟با کدوم دلیل داری میگی؟