امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

شیوه‌های کاری مربیان برای بقا

#1
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شیوه‌های کاری مربیان برای بقا 1


در کتاب «راهنمای دیکتاتورها» که به بررسی علل موفقیت یک مدیر یا رییس می‌پردازد نکات جالبی نوشته شده، به خصوص در حوزه تجارت و سیاست. دو مردی که آن را نوشته‌اند بروس بوئو دی مسکوئیتا و آلاستر اسمیت از پروفسورهای دانشگاه نیویورک هستند. آنها نوشته‌اند که یک مدیر به حمایت نیاز دارد اما لزوما نباید با همه مهربان و خوب باشد و بهترین‌ها را برای همه انجام بدهد.
 
اتفاقا این کار اشتباهی است. چرا؟ چون اگر هم نیت‌تان این باشد که به همه کمک کنید آنقدر تقاضا بالا است که دست آخر به هر کس فقط کمی یاری رسانده‌اید اما اگر به جای این کارها بروید و به «افراد مهم تر» بپردازید، آنهایی که حمایت شان واقعا به درد بخور است آن وقت شانس در قدرت باقی ماندن را خواهید داشت حتی اگر هم خیلی به نفع آن بخش کوچکتر و کم قدرت‌تر قدمی برنداشته باشید.
 
این درسی است که در فوتبال بارها و بارها آن را دیده‌ایم. مربیان کارشان را در دو حالت می‌توانند حفظ کنند. یکی اینکه چقدر مالکین باشگاه‌ها از آنان خوششان بیاید. تقریبا همیشه هم این جاده یکطرفه است. به این صورت که مربی باید کارش را هر روز طبق میل رییس‌اش انجام دهد و او را متقاعد کند که اگر هم اوضاع بر وفق مراد نیست همه چیز دارد خوب پیش می‌رود. برخی از مالکان باشگاه‌ها از لحاظ فکری مستقل هستند. بعضی‌های‌شان هر آنچه را که خودشان ببینند یا در رسانه‌ها بخوانند قبول می‌کنند. برخی دیگر هم عده‌ای در اطراف‌شان دارند که کار مربیان را بررسی کنند. بنابراین روابط حرف اول را در وضعیت یک مربی می‌زند. اگر بتواند برای خودش زمان بخرد آن وقت باید به فکر نتیجه گرفتن باشد. مسلما هر کسی می‌تواند جداول را بخواند و امتیازات را نگاه کند اما این نتایج هستند که بار توقعات را به همراه دارند. اینجا است که یک مربی می‌تواند کارش را مقابل رییس‌اش درست انجام بدهد.
 
اگر یک مربی مثلا مثل دیوید مویس بتواند این باور را به همه القا کند که یک تیم مسن را تحویل گرفته، تیمی که به یک تحول اساسی نیاز دارد، آن وقت می‌تواند برای خودش زمان بیشتری بخرد چون سطح توقعات را از قبل پایین آورده و در این صورت است که جایگاه تیم در جدول خیلی هم بد به نظر نمی‌رسد.
 
اگر هم بتوانید مالک را متقاعد کنید که به رغم نتایج خیلی بدی که به دست آمده تیم عالی بازی کرده باز هم ممکن است قدرت‌تان افزایش پیدا کند. البته گاهی هم پیش می‌آید که وقتی تیم خوب بازی نمی‌کند شانس به آن رو می‌کند. من نمی‌خواهم بگویم که مویس دارد عمدا این کار را انجام می‌دهد یا آدم دورویی است. شاید حس می‌کند دارد تاوان چیزهایی را که رسانه‌ها می‌نویسند می‌دهد. در هر صورت با این توصیف‌ها توانسته نظر روسایش را جلب کند. مویس البته تنها کسی نیست که این کار را می‌کند. ژوزه مورینیو این باور را جا انداخته که تیمش یک مدعی کوچک قهرمانی است. یک اسب کوچک که برای مسابقه دادن در کورس به نیروی تازه نیاز دارد و مدام از سیتی به‌عنوان یک مدعی بزرگ نام برده است.
 
به خاطر جادوی همین حرف‌ها است که وقتی تیمت سوم هم می‌شود دستاورد، بزرگ به نظر می‌رسد و شما می‌توانید مثلا بار دیگر «خاص» بودن خودتان را ثابت کنید. مورینیو بعد از تساوی یک- یک برابر وست‌بروم بار دیگر سراغ همان بهانه همیشگی رفت و مدعی شد که تیمش شخصیت نداشته. اولش این انتخاب کلمات عجیب به نظر می‌رسد چون خیلی بی‌پروا به کار برده شده. در عین حال تیم‌هایی که مورینیو در طی این سال‌ها هدایت کرده به ندرت دچار مشکل شخصیتی و ذهنی بوده‌اند. هر بار که این تیم‌ها کم آورده‌اند حالا به هر دلیلی از اشتباه تاکتیکی گرفته تا پایین بودن کیفیت، برتر بودن حریف یا تصمیمات داوری، به ندرت شده که مشکل به خاطر آماده نبودن از لحاظ ذهنی یا انسجام نداشتن تیم باشد (فصل اول کار او در رئال مادرید را اینجا باید یک استثنا تلقی کرد).
 
از سوی دیگر یک نکته تازه هم در حرف‌های او هست. وقتی بعد از یک تساوی یک – یک با وست‌بروم مربی از شخصیت نداشتن تیمش حرف می‌زند در واقع با دست خودش یک«مشکل» را برای تیم می‌سازد که بعدا می‌تواند به راحتی حل‌اش کند چون در چلسی کلی بازیکن با شخصیت پیروزی و قهرمانی هستند که در شان تیمی است که سابقه جام بردن را دارد اما وقتی بحث مربیان به میان می‌آید با حوزه بازیکنان و هواداران طرف هستیم. یکی از دیگر حوزه‌های مهم هم رسانه‌ها هستند. مربی از حوزه رسانه برای ارتباط با هواداران بیشتر استفاده می‌کند تا ارتباط با بازیکنان و کمتر از همه برای ارتباط با مقامات بالا دستی. به همین دلیل وقتی به هر حوزه‌ای پیامی متفاوت بفرستی خیلی هم فرقی نمی‌کند که با هم تناقض هم داشته باشند. تفکری که در مورد مربیان در فیلم‌ها یا کتاب‌های ورزشی وجود دارد این است که این شخصیت می‌تواند ورزشکار را متقاعد کند توانایی و اعتماد به نفس موفق شدن را دارد.
 
این همان پیامی است که دیوید مویس و ژوزه مورینیو در پستوی رختکن دور از چشم همه به بازیکنان‌شان می‌دهند. نمی‌شود انتظار داشت که مویس بیاید علنی بگوید: «خب سر الکس، پل اسکولز را در بهترین شرایط آمادگی‌اش داشت و حالا سهم من تام کلورلی شده.» مورینیو هم نمی‌رود به ادن آزار یا اسکار بگوید که آنها مشتی بچه بی‌تجربه هستند. پیگرینی هم نمی‌رود به شیخ منصور بگوید که باید چند صد میلیون دیگر خرج کنند اما باز هم نباید روی او برای بردن هیچ جامی حساب کنند چون با رسانه‌هایی طرف هستند که بخشی از حرف‌های درون رختکن را در قالب داستان‌هایی به خورد هواداران می‌دهند.
 
بحث ونگر فرق می‌کند چون سال‌ها است که دارد کار را به شیوه خودش انجام می‌دهد. روی کوهی از پول نشسته و خرج شان نمی‌کند اما این مساله از مانوئل پیگرینی و آرسن ونگر مربیان بهتری در مقایسه با مویس و مورینیو نمی‌سازد. در حقیقت رفتار آنها تحت تاثیر فاکتورهای متعدد دیگری است از جمله میزان استحکام جایگاه‌شان در تیم که از اول فصل داشته‌اند. پیگرینی یک مربی خارجی است که خیلی‌ها به او شک داشته‌اند. او باید نشان می‌داد که اعتماد به نفس دارد. مویس هم با نظر مستقیم فرگوسن انتخاب شده و همین از اعتماد به نفس او کاسته.
شیوه‌های کاری مربیان برای بقا 1
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ممنوعیت شادی گل همراه با مربیان در آسیا
  طارمی: کاری که من انجام می‌دهم عادی نیست
  کتک‌کاری شدید در تبریز بعد از دقیقه۹۰ (عکس)
  پیوس: برخی مدیران و مربیان با هم زد و بند می‌کنند/ اطرافیان دهداری در حد تیم ملی نبود
  بدترین مربیان تاریخ بارسلونا
  مرتجی: بعید می‌دانم هندبالیستی با این شیوه‌نامه لژیونر شود
  ناظمی: اسامی مربیان بزرگی که در فوتبال مطرح کردم تخیل نبود
  فائزی: سرمربی تیم ملی والیبال باید روانشناس باشد/ مربیان داخلی کم تجربه‌اند
  عجله عجیب سرپرست فدراسیون تنیس برای پرداخت حق‌الزحمه تمدید کارت مربیان و داوران
  چرخه انتخابی به چکش کاری نیاز دارد/ باید دست سرمربی را در مواردی باز بگذاریم

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان