امتیاز موضوع:
  • 3 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

ماجرای دو خواهر و پسر هوس باز ؟

#1
کوچه ای محل رد شدن روزانه پسری جوان بود. روزی دختری زیبا روی از آن کوچه عبور می کرد .
پسر دلش با دیدن آن دلبر، دوام نیاورد و دنبال دختر به راه افتاد. دختر متوجه پسر شد و پرسید : چه میخواهی؟
پسر با صدایی لرزان جواب داد : عاشق تو گشته ام و دلباخته ات شده ام . دختر گفت : گمان نکنم آیین دلدادگی آموخته باشی. فردای روز نیز پسر در همان گذر منتظر دختر بود و به محض دیدنش جلو آمد.
دختر گفت باز که آمدی. پسر اظهار عشق کرد. دختر زیبا گفت من در چشمهایت رسم عاشقی نمی بینم. شاید خواهان جمال و زیبایی صورتم شده ای . پسر بر عشق اصرار کرد . دختر گفت : به هر حال فردا روز امتحان عاشقی است شاید ورق برگردد. این را گفت و رفت. پسر شب را در فکر امتحان به سر برد. که آزمایش چیست و نتیجه چه خواهد شد.
صبح فردا دختر، با جلوه ای زیباتر از روزهای قبل آمده بود. پسر جوان دوباره پشت سر دختر زیبا به راه افتاد. دختر گفت ای پسر تو که اینگونه شیفته من شده ای اگر خواهر زیبا و دلربای مرا می دیدی چه میکردی؟!!
خواهرم بسیار لطیف تر و در این شهر، زیبا روی ترین است و خیلی ها شیفته او شده اند. امروز خواهر پری چهره ام را با خود آورده ام و الان پشت سر تو ایستاده. پسر بی درنگ به عقب برگشت!!! ولی …. ولی خبری از خواهر فرشته خوی دختر نبود ، که نبود.
پسر گفت: این را که دروغ گفتی ؛ امتحانت را بگو چیست؟ دختر تبسمی کرد و گفت: ورقه ها را جمع کردند؛ امتحان تمام شد. برو راه خود گیر. روز اول گفتم که از چشم هایت مشق عاشقی نمی خوانم. تو عاشق نیستی. تو خواهان صورت های زیبایی. اگر عاشق بودی وقتی معشوق روبروی تو ایستاده ، برای دیدن صورتی زیبا به عقب بر نمی گشتی. چرا که هنگام وصال ، محب از محبوب و عاشق از معشوق روی برنمی گرداند، حتی برای لحظه ای!!!!
دختر اینها را گفت و ناپدید شد. پسر کمی اندیشه کرد ، آهی سرد کشید و گفت: به خاطر امتحانی که در آن رد شدم ، دیگر از این کوچه رد نخواهم شد. اما ……
اما آنانکه ادعای عشق خدایی میکنند ولی حواسشان همیشه به غیر خداست، چه موقع و چگونه امتحان خواهند شد؟
نکند ورقه ها را پخش کرده اند و امتحان شروع شده است؟؟

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ماجرای دو خواهر و پسر هوس باز ؟ 1

پاسخ
 سپاس شده توسط سووگند ، ~Bad girl~ ، azary ، ~HiSssh~ ، baran 18 ، ♥farbod♥ ، عارفه ، مرادبیک ، sara.gh ، saba 3 ، اذیتا ، "تنها" ، _PαяαиÐ_ ، پرستو14 ، پرهام 15 ، Dniz
آگهی
#2
HuhHuh
پاسخ
 سپاس شده توسط مرادبیک ، "تنها"
#3
قشنگ بود اما این داستان از روی داستان کوروش کبیر ساخته شده!چون اونم دختری رو که میگفت بهت علاقه دارمو اینطوری ازمایش کرد!!!
 [url=http://www.akskhor.ir/do.php?imgf=one-direction-18-.jpg][/url]
پاسخ
 سپاس شده توسط مرادبیک ، saba 3 ، "تنها" ، AALLI
#4
DodgyDodgyDodgyDodgyDodgyDodgy
کاش زندگی والیبال بود ناخوشی هارا پاس جدایی را اسپک بی وفایی را خطا ومحبت را   پون می گرفتیم
پاسخ
#5
مرسی جالب بود
ماجرای دو خواهر و پسر هوس باز ؟ 1
پاسخ
#6
ConfusedHuhConfusedHuhConfusedHuh
دعا کنید امسال برم تو تیم

مرسی از حمایتتونHeart

عشق منیدHeart
پاسخ
#7
چه پسر بی شعوری من اگه جای دختره بودم چنان بر دهن پسره کبونده بود م که خودشم یادش نیاد کیه
پاسخ
#8
خوب بود مرسی
  Heartچه سخته دلتنگ صدایی باشی که بهش قول دادی  هیچوقت مزاحمش نشی...                                                
               
پاسخ
#9
داستان قشنگی بود مرسی
Sadخدایا یه چیزی بگم ناراحت نمیشی
دنیات ته نامردیه
(دلگیرم)Sad
پاسخ
#10
این داستان مربوط به کوروش کبیره |: !
[ !! .. αηd ]
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
ماجرای دو خواهر و پسر هوس باز ؟ 1
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان