انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
دردی است درد عشق که هیچ کسش طبیب نیست
گر دردمند عشق بنالد،غریب نیست.
تو را با غير مي بينم صدايم در نمي ايد

دلم ميسوزد و كاري ز دستم بر نمي ايد
دل آزرده ما را بــه نـــسیمی بـــــنواز / یعنی آن جان ز تن رفته به تن باز رسان
ماه و خورشید به منزل چو به امر تو رسند / یار مهروی مرا نیز به من باز رسان
نوش‌داروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می‌خواستی حالا چرا
الا یـــا ایـــها الساقی ادرکــاسا و نــاولها / که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
به بوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید / زتاب زلف مشکینش چه خون افتاده در دلها
از غم هجر مکن ناله و فریادکه دوش زده ام فالی و فریاد رسی می اید
دل به امید صدایی که مگر در تو رسد / ناله ها کرد در این کوه که فرهاد نکرد
سایه تـا بـاز گرفتی ز چمن مرغ سحر / آشیان در شکن طره شمشاد نــکرد
دوباره شروعی تازه
دوباره رقص سرو در باغ آرزوها

آرزوهای سبز ...
سبزی اش مثل پونه ، مثل نعنا
بوی خوبی دارد
این شروع تازه
بوی عطر جانمازمادرم
رنگ خوبی دارد
این شروع تازه
رنگی از رنگین کمان هفت رنگ آآسمان
کاش پایدار باشد
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند / خواجه آن است که باشد غم خدمتکارش
جــای آن است که خون موج زند در دل لعل / زیــن تغابن کــه خَـزَف می شکند بـازارش
شبی مجنون به لیلی گفت که ای محبوب بی همتا
تو را عاشق شود پیدا ولی مجنون نخواهد شد