انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مشاعره
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست
وز بهر طمع بال و پر خویش بیاراست...
رونق عهد شباب است دگربستان را
میرسدمژده گل بلبل خوش الحان را
آورد به اضطرابم اول به وجود
جز حیرتم از حیات چیزی نفزود
رفتیم از این دیر و ندانیم چه بود
زین آمدن و ماندن و رفتن مقصود
رونق عهد شباب است دگربستان را
میرسد مژده گل بلبل خوش الحان را

دوتنهاودوسرگردان دوبیکس
ددو دامت کمین از پیش واز پس
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس!
سر سوزن ذوقی
مادری دارم بهتر از برگ درخت
دوستانی بهتر از آب روان

راسه اژن کره له ماسه
نابرده رنج گنج میسر نمیشود
مزد آن گرفت جان برادرکه کار کرد
دلا دیشب چه میکردی در کوی حبیب من !
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من !
نشاط جوانی ز پیران مجوی

که اب رفته بازنیاید به جوی !