17-11-2020، 8:47
من حس کردم که همه چیزو دفعهی پیش گفتم و چیز جدیدی ندارم برای همین نظر ندادم تا الان. ولی الان که جمعبندیا رو خوندم یه چیزی به ذهنم رسید.
میدونی، آدمی که واقعا خنجر توی آستینش باشه هیچوقت نمیگه که خنجر توی آستینم دارم. کسی که قراره وقتی داره باهات میخنده توی قلبت چاقو بزنه، هیچوقت خودش رو لو نمیده! کسی که میتونه بیشعور و خطرناک باشه، هیچوقت نمیگه آره من بیشعور و خطرناکم! پس حس میکنم تو لطیفتر از چیزی هستی که خودت فکر میکنی. یا شاید حتی خودت هم میدونی که واقعیتت این نیست، ولی یه همچین سپری اطراف خودت ساختی و دوست داری دیگران همچین تصوری ازت داشته باشن تا بتونی در امان بمونی از خطراتشون. یه چیزی مثل زهرچشم گرفتن... که ببینین من خطرناکم! قویم! نزدیکم نشین! بهم صدمه نزنین! براتون بد میشه اگه کاری به کارم داشته باشین! به نظرم تو در واقعیت، میترسی از اینکه یه سری آسیبهایی که در گذشته دیدی، تکرار بشن. و فهمیدی که وقتی خودت نفش منفی داستان رو بازی کنی، دیگه جات امنه. دیگه کسی نمیتونه بهت آسیبی برسونه.
و در نهایت،
نذار دردهات از تو آدمی بسازن که نیستی. گذشتهت رو پشت سر بذار. رهاش کن بره. کمتر سخت بگیر. تعادل داشتن مهمه. توی هر چیزی. چه توی خوبی و چه توی بدی!
موفق باشی. 3>