04-07-2021، 22:24
شقایق، نمیترسه از این که اشتباه کنه. از مشکلاتش فرار نمیکنه. میمونه و حلشون میکنه. زود تصمیم میگیره. تحت تاثیر قرار میگیره. یه وقتایی به آدمای خطرناک زیادی نزدیک میشه. (کی نمیشه؟!) باهاش میتونی از غمهات بگی. سو استفاده نمیکنه. قویه. شجاعه. میمونه. اهمیت میده. دوستی باهاش تنها جاییه که میدون جنگ نیست. سنگر امنیه که میتونی بشینی و خستگیت رو در کنی. من دامنهی احساساتم مثل رون ویزلی اندازهی یه قاشق چایخوریه. اما اون همه چیزو خیلی عمیق حس میکنه. تظاهری توش نیست، نه در غمش، نه در شادیش، و نه در محبتش. ایمان داره که «عشق» به اون شکل ماورایی و الهی که از آسمان بر ما نازل شه، وجود داره. خودش رو توی اولویت قرار نمیده. من نمیدونم چطور ممکنه که کسی چنین تا ژرفای وجودش زیبایی باشه ولی اون شگفتانگیزه. سرسخته. جنگندهست. ولی همزمان مراقب بقیه هست و اجازه نمیده نور توی قلبش خاموش شه. مثل بوی شکلات داغ و خامه، که بوی مهربونی میده و برای روزهای غمگینه، که میاد بغلت میکنه و نمیذاره اونقدری هم تنها باشی، که درک میکنه و ازت چیزی نمیپرسه یا بهت چیزی نمیگه، فقط مهربونه. گرمه. خونهست. زیباست، روشنه.
شقایق عزیزم، خواهر، تو قشنگ بودی. قشنگ هستی. و قشنگتر اینه که خودت نمیدونی چقدر قشنگی.