ترسناک ترین اتفاقی که براتون تو خونه یا هر جای دیگه ای افتاد چی بود؟

[Hossein_82]

حالا این اتفاق میتونه دیدن جن یا روح ، یا تصادف و یا هر چیز دیگه ای باشه..

[The moon]

ام نمیشـه بهش گفت اتفـآق... من کوچیکیـآم کـآبوس زیاد میدیدم.

فکر میکنـم بدترینـ هـآش همونا بودن.

[دریا17]

ترسناک ترین اتفاق دیشب واسم افتاد

من اومده بودم خونه داداشم داشتم رمان ترسناک میخوندم اخه خونه خودمون مهمون داشتیم نمیشد کسی هم خونه داداشم نبود خودم تنها بودم
اقا من داشتم میخوندم به جای ترسناکش که رسید یکی اومده بود پشت وداشت خیلی خیلی محکما به در میکوبید من دیگه روح از تنم جدا شده بود وهی اسم داداشمو بلند بلند صدا میزدم اخه اون فقط منو اذیت میکنه همینطوری که میلرزیدم رفتم درو وا کردم دیدم کسی نیست یه طرف نگاه کردم تا کسی نیست به طرف دیگه ام که نگاه کردم دیدم یه نفر خودشو پایین پله ها چسپونده به دیوار سرشم طرف  من کرده چشماشم تا اخرین حد توانش باز کرده وداره نگام میکنه همون موقع یه جیغ فرا بنفش کشیدم وفهمیدم که کار داداشم بوده منم با دستو پای لرزون وچشمون گریون رفتم خونه خودمون بعد که داداشم اومد مامانم کلی دعواش کرد
اونم گفت خب این که میترسه رمان تر سناک نخونه    

[IM JUST TIRED]

5 سال پیش که شنا بلد نبودم تو یه سده کوچیک تو کرج سر خوردم افتادم 3 متر بود عمقش ولی مرگ رو جلوی چشمام دیدم زمان خیلی اهسته میگذشت

ولی نمیدونم چی بود با اینکه شنا بلد نبودم اورده شدم بالا دستم به یه کناری گرفتم تا اب به پایینترا نبرتم خلاصه اومدم بالا دوستام خشکشون زده بود خودمم خشکم زده بود که چجور اومدم بالا زدم زیر گریه کلا حالت خاصی بود

[[ SouL ]]

اینکه خواب نمیبینم......فقط تصاویر مبهم میبینم......مثل پریدن گربه از یه جای بلند....فقط همین

[IM JUST TIRED]

اینکه خواب نمیبینم......فقط تصاویر مبهم میبینم......مثل پریدن گربه از یه جای بلند....فقط همین

ناشی از استرسه هممون از این خوابا دیدیم

[ژوللی]

ترسناک ترین اتفاق عمرم وقتی بود که گوشیه A7جدید مامانمو شکوندم
نزدیک بود کارم به خود کشی برسه البته فرقیم نداشت اگه خانواده کمک نمیکرد خودش منو میکشت

[[ SouL ]]

اینکه خواب نمیبینم......فقط تصاویر مبهم میبینم......مثل پریدن گربه از یه جای بلند....فقط همین

ناشی از استرسه هممون از این خوابا دیدیم

در اینکه شما روانپزشکیو از اینجور چیزا سر درمیاری هیچ شکی نیست(!!)ولی اقا مهرداد بنظرت درست نیست از این استعداد هر جایی استفاده نکنی؟!
ثانیا:من از 12سالگی دیگه خوابی نمیبینم یعنی 4ساله استرس دارم؟!!یعنی شما هم اینجور شُدید؟!!
ثالثا:تصاویری که من میبینم همون پریدن یه جونور شبیه گربه از یه جای بلنده(پس نمیشه اسمشو خواب یا اثرات ناشی از استرس گذاشت...حتی کابوس هم نیست)....دکتر های زیادی رو هم ویزیت کردیم ولی ج نداد

اینا شاید برای شما چیزی نباشه...ولی برای من خیلی عجیب و ترسناکه

[IM JUST TIRED]

اینکه خواب نمیبینم......فقط تصاویر مبهم میبینم......مثل پریدن گربه از یه جای بلند....فقط همین

ناشی از استرسه هممون از این خوابا دیدیم

در اینکه شما روانپزشکیو از اینجور چیزا سر درمیاری هیچ شکی نیست(!!)ولی اقا مهرداد بنظرت درست نیست از این استعداد هر جایی استفاده نکنی؟!
ثانیا:من از 12سالگی دیگه خوابی نمیبینم یعنی 4ساله استرس دارم؟!!یعنی شما هم اینجور شُدید؟!!
ثالثا:تصاویری که من میبینم همون پریدن یه جونور شبیه گربه از یه جای بلنده(پس نمیشه اسمشو خواب یا اثرات ناشی از استرس گذاشت...حتی کابوس هم نیست)....دکتر های زیادی رو هم ویزیت کردیم ولی ج نداد

اینا شاید برای شما چیزی نباشه...ولی برای من خیلی عجیب و ترسناکه

میدونم اینا مبهمه منم حدوده دوسال اصلا خواب نمیدیدم ولی بچه که بودم هرشب خوابه اینو میدیدم که یکی منو از زیر زمین میکشه وواقعا هم حسش میکردم کشیده شدن پاهام روی پله ها و و...


دوما من فکر کردم میگین مثله یه گربه از ارتفاع میوفتم اینو میگم به کانون روانشناسیه ایران زنگ بزنید وقت بگیرید

[[ SouL ]]

اینکه خواب نمیبینم......فقط تصاویر مبهم میبینم......مثل پریدن گربه از یه جای بلند....فقط همین

ناشی از استرسه هممون از این خوابا دیدیم

در اینکه شما روانپزشکیو از اینجور چیزا سر درمیاری هیچ شکی نیست(!!)ولی اقا مهرداد بنظرت درست نیست از این استعداد هر جایی استفاده نکنی؟!
ثانیا:من از 12سالگی دیگه خوابی نمیبینم یعنی 4ساله استرس دارم؟!!یعنی شما هم اینجور شُدید؟!!
ثالثا:تصاویری که من میبینم همون پریدن یه جونور شبیه گربه از یه جای بلنده(پس نمیشه اسمشو خواب یا اثرات ناشی از استرس گذاشت...حتی کابوس هم نیست)....دکتر های زیادی رو هم ویزیت کردیم ولی ج نداد

اینا شاید برای شما چیزی نباشه...ولی برای من خیلی عجیب و ترسناکه

میدونم اینا مبهمه منم حدوده دوسال اصلا خواب نمیدیدم ولی بچه که بودم هرشب خوابه اینو میدیدم که یکی منو از زیر زمین میکشه وواقعا هم حسش میکردم کشیده شدن پاهام روی پله ها و و...


دوما من فکر کردم میگین مثله یه گربه از ارتفاع میوفتم اینو میگم به کانون روانشناسیه ایران زنگ بزنید وقت بگیرید

مال تو دیگه خواب نی فیلمه....من حس نمیکنم ولی سخته همش صحنه تکراری ببینی.....اونم فقط چن ثانیه!

بهتره از این ب بعد دقت کنید (:
بهترین مشاورا و روانپزشکای استرالیا ج نداد....حتی محل سکونتمونم تغییر دادیم....ولی فرقی نکرد
ومتاسفانه عوض اینکه کمتر بشه بیشتر شده....(فک نکنم 20ساله شم)