انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: ترسناک ترین داستان دنیا فقط 12کلمه بیاین توزیاد بشه نسخه دو شم بذاریم
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15
درو باز کرد ازراعییل اومد بردشBig Grin
صدای درو که شنید مرد
Open the door کرد
بعد...
نمیدونم چی شد مغزم یاری نمیکنه:4chs:
ناگهان مردی سیاه پوش به سمتش امد و خر خره اش را جوید و چشمهایش را از جا در اورد و معده اش را مانند ماکارانی خورد
در را گشود
نفس را در سینه اش حبس کرد
سعی کرد چیزی بگوید
ولی لبانش یاری اش نمیکردند
دستش یخ زد
پاهایش خشک شد
بعد....
ادامه نیکی:در به ارامی باز شد
مرد خون در بدنش یخ بست
ناگهان...یک زن با گیسوانی پریشون و لباس بلند سفیدی کع بر تن داشت به سمتش امد
مرد همچنان حیرت زه بود.....
زن دستانش را به سوی مرد دراز کرد
و مرد گویی که به خواب رفته آرام دست زن را گرفت....
ادامه نیکی:گویی انرژژی مردک ارام ارام و با گذشت هرثانیه کمتر میشد
بدن مرد روبه سستی بود کع ناگهان اسپایدر من امد به نجاتش
بابا مائده مثلا داستان ترسناکه ها...Big Grin

ادامه ی مائده:
اسپایدر من مرد را در آغوش گرفت و به پرواز در آمد
که یهو سوپر من آمد و مرد را از دست اسپایدر من در آورد...
ادامه نیکی:
گیس و گیس کشی شد که زن امد و چشمان سوپرمن را از کاسه در اورد
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15