امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

☻رمــــــان پـــــژوا و پـــــژمـــــان☻(تموم شد)

#25
قسمت 22

توی فرودگاه با پژمان وایستاده بودم.منتظر بودیم پروازنیویورک رو اعلام کنن.
قراره از این به بعد آمریکا زندگی کنیم.اون جا من راحت ترم.از نظر عقاید میگم.خودمو به خانوادم نشون ندادم.دلیلی نبود.برم بگم سلام مامان من اومدم ولی شرمنده من دختر معصومت نیستم و یه قاتل حرفه ایم.وای فکر کنم مامانم همون جا خفم کنه.درسته پیش مامانم نرفتم ولی براشون یه ویلا گرفتم.آخه مادر بزرگم عادت نداره توی آپارتمان زندگی کنه.
پژمان زد بهم وگفت-کجایی خانم آزاد.
من-همین جام،کاری داشتی؟
پژمان-نه .
توی چشماش میخوندم که میخواد یه چیزی بگه.
من-بگو شاید قبول کردم!
پژمان-خیلی تیزی....خوب میخواستم بگم..بگم..تو چرا مثل دخترا نیستی؟
من-وا کجام مثل دخترا نیست.به نظر خودم که زیادی دخترونه هم هستم.نگاه کن.
پاشدم جلوش وایستادمویه چرخ زدم که مانتو شلوارمو ببینه و ناخونای لاک زدمو نشونش دادم.بعدم چهار زانو روی صندلی به طرفش نشستم.
من-دیدی؟کلی دخترم.
پژمان اخمی کرد و گفت-نه منظورم اینه که اخلاقت شبیه دخترا نیست.مثلا تو آرایش نمیکنی.
پریدم وسط حرفشو گفتم-ازآرایش بدم میاد.
پژمان-بذار بگم بعد دعوام کن.دیگه عاشق نمیشی.عشوه های دخترونهنمیای.اخلاقت تند و تیزه،تا میگم سلام یه مشتی چیزی حواله میکنی.تازه من خودم دیدم تو خیابون داشتی پسره رو میزدی.
دوباره پریدم وسط حرفش-پاشو از گلیمش دراز تر کرده بود.من با آدمای بی جنبه این برخورد رو دارم.
پژمان-نپر وسط حرفم.یه لبخند درست و حسابی هم بلد نیستی.مثلا الآن بخند.
یکم گوشه لبم رو بردم بالا.
پژمان-ببین توفقط بلدی توی خونه اونم اگه یه چیز خیلی خنده دار باشه بلند بخندی.لبخند دخترونه میخوام.
سعیم و کردم.دو طرف لبم و بردم بالا.
پژمان-اینم خوبه.یه کم عشوه قاتیش کن.
همون موقع یه پسر جون از کنارمون رد شد گفت-این جیگر بدون خنده هم خوشکله.
همون لحظه باحرص یه مشت زدم توی شکمکه پسره از درد خم شد وباعصبانیت گفت-وحشی.ورفت.
برگشتم یه لبخند زدم به پژمان که مات مونده بود.
پژمان-این چه کاری بود کردی.همین الآن گفتم بامردم دعوا راه ننداز.
عصبانی جلوش وایستادم و گفتم-چرا به من گیر دادی خودت سر تا پا عیبی.مثلا...خیلی لوس و بی مزه ای.یه ذره غرور مردانه نداری.تیپت رو نگاه کن مثل پسر بچه ها چهارده ساله میپوشی.(این آخریه رو دروغ گفتم.خدایی خیلی شیک میپوشد.تنها ایرادش همون لوس بودنش بود.)
پژمان-فکر کردی همیشه همین جوریم؟فقط جلوی تو روی خوش نشون میدم.توی پ....پ...پ...
داشت یه چیزی میگفت.من میدونم داره یه چیزی رو مخفی میکنه. اخه دستشو کرد توی جیبشو دیگه حرف نزد.
من-توی چی؟
پژمان-بیخیال.مثل این که تو دوست داری مثل همه باهات برخورد کنم!باشه من میشم پژمان همیشگی تو هم باید دخترونه رفتار کن.
من-من بلد نیستم.
پژمان-یادت میدم.فقط خوب دقت کن.
شماره پروازمون رو اعلام کردن.سوار شدیم.باحرص کنار هم نشستیم.مهماندار داشت توضیحاتی رو میداد.
خوابم میومد.هدفون رو گذاشتم توی گوشم.فقط ابی دوست دارم.آهنگ نگرانت میشم رو پلی کردمو چشمامو بستم.
دستشو میگیری نگرانت میشم دستتو میگیره دور میشه میره
تورو از دست دادن تلخه نفس گیره
دستام یخ کردن تو سرم آتیشه
وقتی ازهم دورین نگرانت میشه
♫♫♫
هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم
موهاتو باد برده عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوب وخوش نیست بی تو نا آرومم
به یادت که میفتم نگرانت میشم
نگرانت میشم نازکی رنجوری
توی ظاهر اما یاغی و مغروری
چشمات میخندن توی قاب چوبی
نگرانت هستم روبه راهی خوبی…
هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم
موهاتو باد برده عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوب وخوش نیست بی تو نا آرومم
به یادت که میفتم نگرانت میشم
♫♫♫
بگو ای بار به دلش پا بندی
توی عکس تازت بازم میخندی
اون که پیشش هستی عشقم حالیشه؟
اگه باز عاشق شی نگرانت میشه…
هزار ساله که رفتی…
خوابم برد.داشتم خواب میدیدم که باصدای آهنگ همین خوبه اب و شادمهر از خواب پریدم.همینم کم بود.حالا بد خواب شده بودم دیگه اعصاب نداشتم.آهنگ رو گوش دادم حداقل سر حال بیام.
همین خوبه
همین خوبه که غیر از تو همه از خاطرم می رن
هنوز گاهی سراغت رو از این دیوونه می گیرن
به جز تو همه میدونن واست این مرد می میره
واسه همین جدایی تو کسی جدی نمی گیره
به جز تو همه میدونن واست این مرد می میره
واسه همین جدایی تو کسی جدی نمی گیره
همین خوبه …
همین خوبه …
همین خوبه …
همین خوبه
همین خوبه که با اینکه چشاتو روی من بستی
تو چند تا خاطره با من هنوزم مشترک هستی
همین خوبه که آرومی و حس می کنی آزادی
که دست کم تو عکسامون هنوزم پیشم ایستادی
واسه من کافیه اینکه تو از من خاطره داری
به یادشون که میفتی واسه من وقت می ذاری
همین خوبه …
همین خوبه …
همین خوبه …
همین خوبه
همین خوبه که با اینکه سراغ از من نمی گیری
ولی تا حرف من می شه یه لحظه تو خودت می ری
به جز تو همه میدونن واست این مرد می میره
واسه همین جدایی تو کسی جدی نمی گیره
همین خوبه …
همین خوبه …
همین خوبه …
همین خوبه
» ترانه سرا : محسن شیرعلی
» آهنگ ساز : شادمهر عقیلی
» تنظیم : شادمهر عقیلی
دیگه خوابم نمی برد. یه نگاه کردم به پژمان که دیدم اونم خوابه.زدم به بازوی پژمان.
من-هی پژمان پاشو....من حوصله ام سر رفته
پژمان یه نگاهی بهم انداخت و گفت-به من چه؟
بهم بر خورد.پژمان همیشه باهام مهربون صحبت میکرد ولی یهو اینقدر بد صحبت میکرد.
رومو کردم اون ور گفتم -آره به تو ربطی نداره.یه کتاب برداتشمو شروع کردم به خوندن.یکی از کتابای استون هاوکینگ بود خودمو سرگرم کردم.
☻رمــــــان پـــــژوا و پـــــژمـــــان☻(تموم شد)
پاسخ
 سپاس شده توسط Adl!g+ ، mosaferkocholo ، Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

پیام‌های داخل این موضوع
RE: ☻رمــــــان پـــــژوا و پـــــژمـــــان☻ - Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ - 11-07-2014، 23:28

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  رمان *کدام چوب کبریت* طنز ، هیجانی ،کلکلی ، عاشقووووونه و ... خلاصه همه چی تموم
Heart ♥•♥رمــــان به خـاطـر رهـــــــــا♥•♥(تموم شد)
  رمان دختر سر کش(تموم شد)
  رمان من یه پسرم (قسمت اخر تموم شد)
Heart رمـان پـشـت یـک دـیوار سـنـگـی(تموم شد)
  رمان هیشکی مثل تـــــ♥ـــو نبود(تموم شد)
Heart رمان آن نیمه دیگر(تموم شد)
Heart ❤رمـان قـلـب سـنـگ مـغـرور❤(تموم شد)
  ❤رمـــان عـــشـــق ســـوم مـــــــن❤(تموم شد)
  رمـان چـادرت را مـی بـویـم(تموم شد)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان