انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 3 ]
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش
شب تنهاییم در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
در در مذهب ما کلام حق ناد علیست
طاعت که قبول حق فتد یاد علیست
از جمله آفرنش کون و مکان
مقصودخدا علی و اولاد علیست
تا کشته وای محبت نشوی
سررشته عاشقی به دستت ندهند
دیدم گل و بستان ها صحرا ک بیابان ها
او بود گلستان ها صحرا همه او دیدم..♡
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است
زان رو سپرده اند به مستی و شرب مدام ما
آتش آن نیست که از شعله او خندد شمع
آتش آن است مه در خرمن پروانه زدند
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی ..