انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مشاعره (نسخه دوم)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
آسمان چون جمع مشتاقان پریشان میکند

در شگفتم من نمی پاشد زهم دنیا چرا؟
الاله کوهسارانم تویی یار

بنوشه جو کنارانم تویی یار

الاله کوهساران هفته‌ای بی

امید روزگارانم تویی یار
راهِ مرا اشاره شو من به کجا رسیده ام؟

هرچه دویده ام تو را خسته شدم ندیده ام
من و دل هم نفسم یا نفس خیال تو
هم دلم هم نفسم هر نفسم فدای تو
وقت رفتن گریه می آید مرا
اندکی بنشین که باران بگذرد
دلم بی وصل ته شادی مبیناد
زدرد و محنت آزادی مبیناد
خراب آباد دل بی مقدم تو
الهی هرگز آبادی مبیناد
در مذهب ما باده حلال است ولیکن

به روی تو ای سرو گل اندام حرام است
ته که ناخوانده‌ای علم سماوات
ته که نابرده‌ای ره در خرابات
ته که سود و زیان خود ندانی
بیاران کی رسی هیهات هیهات
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
ز هم جدا نبود نوش و نیش این گلشن

که وقت چیدن گل، باغبان شود پیدا