انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مشاعره (نسخه دوم)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
درسیاهی پیش می آمد
می شکفت ازحس دستانش
شکستن صف من کار بی صفایان نیست
که شهریارم و صاحبدلان سپاه منست

یکی شروع کنه دیگهAngry
شعردیوانه ی تب آلودم
شرمگین ازشیارخواهش ها
پیکرش رادوباره می سوزد
عطش جاودان آتش ها
آنقدر می‌خندم كه غم از روی رود…

زندگی باید كرد
گاه با یك گل سرخ
گاه با یك دل تنگ


گاه باید رویید در پسِ این باران
گاه باید خندید بر غمی بی‌پایان…
نشان ز عالم آوارگی نبود هنوز
که ساخت عشق تو آواره‌ی جهان ما را
ادمی را ادمیت لازم است چوب صندل گر بسوزد هیزم است
ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

تسبیح شیخ و خرقه رند شرابخوار
روزی گرت غمی برسد تنگدل مبآش

روشکر کن مبآدآ که بد بدتر شود
دوستت دارم و دانم تویی دشمن جانم
از چه با دشمن جانم شده ام دوست ندانم
من نگویـم که مرا از قفس آزآد کنید!

قفسم برده به بآغــی و دلم شآد کنید!!