انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مخصوص عاشقآی رپ | نسخه 8
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
منو میبینی... جلوی پام هیچ رد پایی نیست
تو اضطراب دستهای پر، آرامش دستهای خالی نیست
از این زمین نفرین شده تا آسمون بکر راهی نیست
تو خیابون صدا شعار اومد و مردم شدن دشمن
همه ی منابع طبیعی رو استخراج کردن و خوردن 
نگفتمت هرانچه گفته و نوشته ایم کشک بود
نگفتمت نرو که رفتنت نتیجتا اشک بود
نگفتمت تو هم بگور جد خلق گشنه بخند
نگفتمت که حال کن طبیعتن میان این همه جسد بگند
که خر شو که کر شو که کور شو دهان را ببند.... دهان را ببند
داد می‌زنه کی این جنایتو از یاد می‌بره
داره جون به لب رسیده رو فریاد می‌زنه
هنوز مثه قدیما بدون خط کشی موندی
هنوز مثه خاطرات خوبه بچه گیمونی
هنوز کلی ترس داری ازپیر شدن
همه بزرگ میشن ولی تو بچه می مونی..
یه دریا بنزینم در پیِ جرقه زدن
سرَم به سنگ نخورد سنگو زدن به سَرم
بیست سال کار که ثابت کنم برنده منم
من حتی لباسامو میشُستم با عرقِ تنم
من یه سگ ولگردم که .. قلادمو باز کردن و من و توی این شهر ول کردن

رو به هرطرف یه لگد حواله ی تنم .. عقده دارم حس لمس دست نوازش به تنم .. عقده دارم
میکنم دارم میرم توی چاهه عمیق
قُلدُر چارشونه کِشتی
گاز میدم زیگزاگی عشقی
یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین
که هستن تو واردات کالای ساخت چین