انجمن های تخصصی فلش خور

نشو هیزم و آتیش و جنگ
پاشو در رو از عرصه ی تنگ
دل نبند به هر ع*نی
فکر نکن که برتری

يه نگاه میندازم توی آینه
میبینم خودمو که چطور شدم باز چت
نمیدونم چی چی منو خواسته
این دختره که چسبیده منو باز سفت
زمان میره جلو
من لم میدم راحت یه زنجیره کلفت
با ته ریش و ساعت یه علف خوش مود با آهنگ ملو
من ، همونی که زد به دریا دلو

وای انقد کشیدم که نمی گیره خندم
با چشمام قفلم به این آتیش رو فندک
یه اتاق تاریک با بوی دود گاری
چه بخت گندی داری تو با جیب خالی

یه نرده مرده بین زنده ها
همیشه تك و تنها دور از اجتماع
دیر اومد و زود رفت غرورشو خورد كرد
امروز و فرداهاش از دیروزش پوچ تر
تكوندم شونه هامو اشك روی گونه هامو
واسادم رو جفت پاهامو زیر پرچم خدام
كندم كلا از همه این آدمای مسخره
حتی شهرم پر تنش هر روزش یه جور پر مسئله ..

هی چه فاز سنگینی
همه چی سفید سیاهه چیزی رنگی نی...

یه نگا بنداز توی شب چراغا روشنن توی شهر
همه چی قشنگه اما از این بالا مث بارون و زیر چتر ...

رفیق واقعیه لفظ زیر پیک نیست فقط

همه تو یه سطح همن کسی نیست پیک هم..

میان پایین از بالا دونه های برف
الهی شكر همه چی روبراهه مرد
همون که روزی بود اونقدی که روزی بود
راضی بود بسش بود دنیا توی دستش بود
زیر پاش لغزش شد ، دنیاش بی ارزش شد
طرد شد ، سرد شد توی مشکل غرق شد ..

دو تا چش نیمه خواب

با خدا بی حساب

یه زمین بی حصار

اینا یعنی من

منم یعنی کم

منو یه جعبه سیگار .. وقتی که در و دیوار ... همه ی شب تا صبح رفیق من بود
من بازم وایسادم .. دنیامو پاس دادم .. با همه سختیاش به خم ابرو
آخر دیدی تنهایی هی مردو بازم ، زدم به استخون این درد ...