^____^*
---
همه چی قشنگه اما از این بالا مث بارون و زیر چتر
حس شاعرانه ندارم اصلا" یك از خودم دو از این آدما خستم
که قفل میشن رو شعرای Freaky فروغ و
تلخی حقیقت و شیرینی دروغ
غروب مثل همیشه پر از سکوت ..
پسر کارگری میکرد ولی پر از غرور ..
رو گردن خدات میشم یه سینه ریز
به جای کلتون فریب و میخورم
صعود و میبینم مسیر رو میدویم
من نیستم اهل نصیحت
وقتی که ترک تحصیلم
مغزه من رفته تسلیت
جوّ گیرم تحت تأثیرم ..
من اینم خوب یا بد با بال پرواز
زمینم آسمون پامم رو ابرا
دنبال من نیا تا نری از یاد
من اینم من اینم من اینم
میخواستم بیام ببینمت جون بگیرم
نشدم اما یه بار حس کنم رو سفیدم
چقد لازمم بودی
رویِ ماهتو منو یه چایِ معمولی .
ما تا میتونیم پیش همیم دوستای صمیمی کارای قدیمی
یه بار میگم و دیگه نه
شما تکون نمیخوری أ پیشِ من
حالا بد یا خوب هرچی پیش اومد
پیر میشیم بیخِ ریشه هم
میشم میوه ی ریشه ی غربت
ک سنگ پرت میکنم به شیشه عمرم (:
مثه یه بغضم و بیمار
از همه خسته و بیزار
خیره به عکس رو دیوار