ایالات متحده مشهد .__.
+
یه روز واسه بُرد توو شهر نگشتم
حالا دیگه با تو تصمیم
عواقبش اینه اگه رامو بستی
بپیچو از کفشه ما پاتو ورچین..
اوو
خوشوقتم*-*
---
نزار چپ شه دنیا باهات
دس به یقه شو یجوری با کل خوابات
ببین اینجا همه چی یه جور دیگه میره
هر چی گره باز کنی باز جایه دیگه گیره
همینطور .__.\
+
همه با هم غریبه ن فقط چشارو بستن و چریدن
آدما از کنار هم رد شدن ولی حتی همدیگه رو ندیدن
بهم میگن عزیزم ولی شاید فقط از رو غریزس ..
^.^
---
سهمی که بردم و زخم رو پشتم
یادم بیار که کیا کشتنم
کیا پشتم بودن و حالا دشمنن
نفهمن سگ دو زدی که نه نگی
اگه دلشون چیزی هوس کرد
مثِ روزایی که گفتنو نگفتی
مثِ قورت دادنای همیشت
با خودت حلش کن مثِ همین شهر ..
رسیدم تهش کشیدم بیرون کل زیرو بمش
اونقد بالائم که نمیتونم حرفی بزنم
اونقد میکشم تا بمیرم دل نمیکنم
من یه چهرم حاجی با صد تا نقاب
تو نمیتونی ببینیش حتی به خواب ..
با چشمام قفلم به این آتیشه رو فندک
یه اتاق تاریک با بوی دود گاری
چه بخت گندی داری تو جیب خالی
یه عمر خستگیِ تو پاهات منم
نبودم من اما تو روت داد زدم
تو هر لحظه هم که به مو رسیدم
یه روزایی دلم هوسِ خونه میکرد
میخواستم بیام ببینمت جون بگیرم
نشدم اما یه بار حس کنم رو سفیدم ..
من مردم یا زندم دقیق نمیدونم
یه زمین خورده خاکی از دنیا بدورم
بیخی زندگی شدم که پره پیچو خمه