انجمن های تخصصی فلش خور

نسخه‌ی کامل: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ]
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که این زهر است اما نوشداروست!
چه غم دارم که این زهر تب آلود
تنم را در جدایی می گدازد
از آن شادم که هنگامه ی درد
غمی شیرین دلم را مینوازد ..
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان زو شده ام بي سر و سامان كه مپرس
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت ..
تو را با غیر می بینم، صدایم در نمی آید



دلم می سوزد و کاری ز دستم بر نمی آید
درین شب ها که گل از برگ و برگ از باد و باد از ابر میترسد
درین شب ها که هر آیینه با تصویر بیگانست
و پنهان میکند هر چشمه ای سر و سرودش را
چنین بیدر و دریاوار
تویی تنها که میخوانی ..
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را.
انصاف نبود آن رخ دلبند نهان کرد
زیرا که نه روییست کز او صبر توان کرد
امروز یقین شد که تو محبوب خدایی
کز عالمِ جان، اینهمه دل با تو روان کرد
در دیاری که جوانانش عصا از کور می دزدند
من نا بخرد نادان محبت جستجو کردم
من خدا را دارم
آن خدایی که به هنگام غمم می گرید
و به هنگام خوشی های دلم می خندد
شعر من باز پر از صحبت بی قافیه گیست
تنــم از واسـطه دوری دلـبر بگــداخت


جانم از آتش هجر رخ جانانه بسوخت
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57